2794

تلاش برای تغییر روحیه و مادی گرا نبودن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 82 بازدید

با سلام . ممنون از کادر مجربتون که همیشه پاسخ گوی سوالات ما هستند

چون وضعیتم کمی پیچیده است به ناچار از گذشته هم میگم تا شاید کمکی به حل مساله ی من بکنه . من در سن زیر ۹ سال پدرم رو از دست دادم. پدرم تاجر بودن ولی خودشون رو بیمه نکرده بودن سال های قبل از فوتشون نیمی از دارایی رو به خاطر بیماری پدرم هزینه کردیم اما متاسفانه پدرم فوت کردن . و اکثریت قریب به اتفاق میگفتن نظر حسودان بوده یعنی به قولا چشممون کردن . بعد از مرگ پدرم زندگی سختی رو گذروندیم و مشکلات مالی زیادی داشتیم من توی بچگی دختر درونگرایی بودم و فرزند آخر . اعضا خونوادم اکثرا برونگرا هستند و از من میخواستند که مثل اون ها برونگرا باشم و خیلی اصرار میکردند و منم سعی خودمو کردم و برونگرا شدم بدون اینکه از اصول صحیح رفتاری پیروی کنم . مثلا اینکه به اطرافیانم خیلی رو میدادم و با هر شخصی بدون اینکه درست بشناسمش ارتباط برقرار میکردم و این شد که من دچار مشکلات زیادی شدم از جمله اینکه آدم های ناجور سمتم میومدن اطرافیانم ازم توقعات بی جا داشتند و دوستان زیادی داشتم ولی هیچ کدوم دوست واقعی نبودند ... این وضعیت گذشت تا سن ۲۲ سالگی یعنی سال آخر دانشگاهم من چون از این وضعیت خسته شده بودم و آرامش خودم برام از همه چیز مهمتر بود تصمیم گرفتم تغییر رویه بدم  و درونگرا بشم . مثلا اینکه فقط با دو نفر توی دانشگاه دوست باشم . به هرکسی رو ندم و خودم در اولویت باشم این خیلی خوب بود تا زمانی که دانشگاه می رفتم روحیه خوبی داشتم و از همه چی راضی بودم و تقریبا مشکلات مالی مون کمتر شده بود . بعد فارغ التحصیل شدن من تصمیم گرفتم برم سرکار  . با هرکسی نمی جوشم تا توی چشم نباشم و کسی حسودیم نکنه - من تقریبا اطرافیان حسود زیادی دارم -  .حالا بعد دو سال یعنی از ۲۲ تا ۲۴ سالگیم میشه گفت تقریبا درونگرا شدم و با هرکسی در ارتباط نیستم اما مشکلم اینه که الان یک سال میشه که من روحیه خوبی ندارم مثلا اینکه هیچ چیزی به راحتی منو خوشحال نمیکنه مناسبت ها برام مهم نیست حتی روز تولدم . برام مهم نیست کی ازم یاد میکنه کی حالمو می پرسه . در حالیکه من قبل از این خیلی برام مهم بود که اطرافیانم منو دوست داشته باشن و بهم اهمیت بدن . الان فقط خدا رو در نظر می گیرم . خیلی توی خودم هستم ... گاهی هفته ها میگذره ولی من یه روز شاد نیستم . ورزش هم میکنم . سرکار میرم . اگه بشه کلاس میرم . البته یه چیزی هم بگم از اینکه میبینم اطرافیانم وضع مالی خوبی دارن خونه های نو و شیک کمی تاثیر گذاره اینکه هر چند وقت یه بار کنسرت میرن و سطح رفاهشون بالاتره اما من توی نیازهای اولیه ام یعنی خرید لباس موندم اذیتم میکنه و روحیه منو ضعیف کرده و به شدت مادی گرا شدم 

تست آرکی تایپ زمانی که شاد بودم : افرودیت اول بود ولی الان آرکی تایپ : آرتمیس اوله 

ایا این عادیه ؟ چیکار کنم که روحیه خوبی داشته باشم ؟ خیلی مادی گرا شدم چیکار کنم مادی گرا نباشم ؟ چیکار کنم بتونم به راحتی بخندم و از همین زندگی عادی و ساده  که دارم لذت ببرم ... بی نهایت ممنون میشم که راهنماییم بکنید 

بیشتر از این وضعیت گیج شده ام . 


اطلاعات تکمیلی

سن 24 جنسیت زن شغل تدریس وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم. روح پدرت شاد. بنظر میاد ناراحتی های اون دوره و سوگ پدر هنوز آزارت میده. برونگرایی یا درونگرایی یک خصوصیت شخصیتیه و نمیشه انتخاب کنی دوره ای درونگرا و دوره ای برونگرا باشی. پیشنهاد من مراجعه به روانشناس هست. مقایسه با دیگران اگر از حد نرمال بیشتر بشه میتونه روحیه تو رو بسیار تخریب کنه. با کمک یک متخصص میتونی نگاه مجددی به گذشته ی زندگی بیندازی، خلق امروزت رو شادتر و زندگی آینده رو به آرزوهات نزدیکتر کنی.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

روحیه پسرم

پاسخ در سنین بزرگسالی وبعد از بلوغ و سنین هویت یابی مشکلی نداره

تغییر در روحیه

پاسخ با سلام و احترام. دوست عزیزم پیشنهاد میکنم که از یک روانشناس حضوری کمک بگیرید زیرا که نمیدانیم منظور شما از آرام بودن چیست؟ ایا منظورتان مود پایین است؟ و اگر جواب مثبت است بعد از بررسی ریشه های این رف...

با روحیه حساس و نگران چه کنم ؟

پاسخ سلام دوست عزیزم این احساس شما از ناامنی درونی میاد بله می تونه از دوران کودکی باشد و وقتی بیشتر پروبال بدهیم وکنترلش نکنیم بیشتر می شود. وهمینطور عزت نفس پایین هم تاثیر گذار است شما تصورتون از خودتون ...

شاغل شدن مادر و روحیه کودک

پاسخ سلام و روزبخير قطعا جدابودن مادر از فرزند براي كودك مناسب نيست در اين سنين اما كيفيت حضور شما بعد از ساعت كاري ميتونه اين مورد رو جبران كنه .در زماني كه كنار فرزندتون هستيد بابهانه و بي بهانه بوس و بغ...