اختلاف با جاری و مادرشوهر

سلام خسته نباشید . من ۲۳ سال دارم دوسال ازدواج کردم و زندگی خوبی دارم همسرم خیلی خوبه با اینکه میدونستم عضو انجمن معتادان گمنام باهاش ازدواج کردم و الان هم ازش راضیم مشکل من خانواده همسرم بخصوص جاریم و مادرشوهرم هستند که فامیل هم هستند . از وقتی عروسشون شدم جاریم رابطش با خانواده همسرم قطع کرد که چرا برای ما عروسی گرفتن چرا خرید رفتیم چرا ... در صورتیکه برای اون بیشتر از من خرج کردن در واقع خرج عروسی هم خود شوهرم داده و دخالتی نداشتن . جاریم آرایشگره و مادرشوهرم اول گفت باید برم آرایشگاه اون و من رفتم بعد از عروسیمون خودش ۷ ماه با همه قهر کرد و به پاتختی من نیومد. بعد از یکسال پدرشوهرم مریض شد و باز همه باهم آشتی کردیم و مادرشوهرم خواست تا دوباره مثل سابق من به آرایشگاه جاریم برم منم رفتم و اون به من گفت:" شوهرت تو رو اصلا نمیخواسته و عاشق یکی دیگه و.... و الان که آشتی کردم پیش چشم همه عزیزتر شدم و همه میدونن تو مقصری منم چیزی نگفتم و برگشتم . من با اینکه نه قهر کرده بودم و طبق میل مادرشوهرم رفتار کرده بودم مقصر شدم . مادرشوهرم خیلی بهم تیکه میندازه به همه فامیلاش میگه شوهرش اصلا اخلاق نداره و باهاش خوب نیست اما برای ما خیلی خوبه یا به من میگه خدا بچه تو ازت گرفته چون یه کار بدی کردی .... وقتی هم به شوهرم اعتراض میکنم میگه تو هیچی نگو و حرفی نمیزنه به مادرش نمیگه چرا این دروغها رو میگی به زنداداشش نمیگه چرا زن منو عذاب میدی فقط میگه من میدونم اینا دروغگو هستن و بحث با آدم دروغگو فایده نداره من چیکار کنم؟ 

۱۰ ماهه که بچم از دست دادم و اونا بهم متلک میگن از همه حرفاشون این منو بیشتر عذاب میده من که همیشه باهاشون خوب رفتار کردم هیچوقت دلشون نشکوندم حتی یکبار جوابشون نمیدم که بی احترامی نشه . وظیفه من چیه؟ چطور باید رفتار کنم؟ 

بنظر شما رابطم رو قطع کنم؟ چون چندباری هم به مادرشوهرم حرف زدم وقتی میفهمه ناراحت شدم بیشتر لج میکنه و اون کارو دوبرابر انجام میده