2794

سلام خانوم دکتر عزیز

خانوم متاهل و کارمندی هستم که به تازگی (ده ماهه) که مادر شدم هم وظایف مادری رو باید انجام بدم، هم خانه داری و هم کار بیرون از خونه، من با اصرار تونستم همسرم رو قانع کنم که بچه دار شیم، قبل از بچه دار شدن هم از همسرم انتظار داشتم همونطوری که من همه درآمدم رو توی زندگی باهاش شریکم، ایشون هم متقابلا درک کنه و توی کارهای خونه کمک کنه... با توجه به اینکه ایشون کارهای شخصیش رو هم ( مثل سشوار کردن، اتو کردن، حتی پوست گرفتن میوه ش) مادر و خواهراش انجام میدادن. ایشون هیچ کمکی نمیکردن حتی توی دوران بارداری تمام کارهای خونه رو خودم به تنهایی انجام میدادم و تا سه روز قبل از زایمانم سر کار میرفتم، علاوه بر این موارد این بود که یه خانوم باردار دوست داره بیشتر مورد توجه همسرش قرار بگیره و من حتی تا روز آخر برای اینکه بتونم تو هزینه ها صرفه جویی کنم و سیسمونی تهیه کنم با مترو میرفتم و اصلا برای ایشون مهم نبود و حتی یکبار هم به من نگفت که تو با چی میری سر کار؟ سختت نیست توی گرما با مترو و اتوبوس میری سر کار؟ تمام سونو ها و مراجعه به پزشک رو خودم به تنهایی انجام دادم و ایشون حتی پیگیر هم نبود و تمام مسولیتهایی که داشتم رو بیشتر و با شرایط سخت بارداری انجام میدادم...حتی 10 روز خواهرش با شوهر و پسر بزرگشون توی ماه آخر بارداری اومدن خونمون و توی گرمای تابستون از سر کار میومدم و مجبور بودم لباس پوشیده و روسری بپوشم دریغ از فهمیدن و تشکر. بعدشم که دخترم به دنیا اومد و از کل خانوادش فقط پدر و مادرش توی بیمارستان اومدن دیدن من و دخترم، بعد از زایمانم همچنان بی توجه به من و نیازهام و بچه. تا حدی که هنوز بچه داری و کارهای بیرون و خونه رو خودم باید انجام بدم و حتما با دعوا و غر زدن باید کاری رو انجام بده. ایشون انقدر تنبل تشریف دارن که گریه و ضجه بچه هم نمیتونه از جاش تکونش بده و حتما باید دعوامون شه تا از جا بلند شه و بچه رو آروم کنه  و چون از اول با بچه ارتباط برقرار نکرده، دخترم اصلا توی بغلش آروم نمیشه و حتی وقتی که دارم ظرف میشورم چند بار باید دستکش رو در بیارم و بچه رو بغل کنم این رو هم اضافه کنم که بعد از بارداری هم کمردرد و هم مچ درد داشتم و نمیتونستم زیاد بچمو بغل کنم و نیاز به کمک داشتم. کاری رو هم ازش بخوام که انجام بده چندین بار باید بگم و هیچ وقت خودش با میل خودش انجام نمیده. یعنی آنقدر مسولیت پذیر نیست که حتی آشغالها رو خودش ببره بیرون و من باید حتما بهش یادآوری کنم و دم در بذارم (تازه همونا رو هم که جلوی چشمش دم در هست رو گاها یادش میره ببره ) تو این مدتی که دخترم به دنیا اومده سر شیرخوردن و نخوردنش ، یا غذا خوردنش هرچیزی که خانوادش میگن اشکالی نداره و درسته (وقتی میریم خونشون از بچه و آدم بزرگ هر کسی از راه میرسه یه چیزی میچپونه توی دهن بچه حتی 4 ماهگی به بچه جیگر دادن بخوره و من هیچی نگفتم) ولی اگر خانواده من چیزی به بچه بدن قهر میکنه و بد رفتاری میکنه و میگه بچه منه اونا نباید اونا نباید بهش غذا بدن (در صورتی که چون خانواده خود من باهاشون رودربایستی ندارم و تحت کنترل خودم به بچه غذا میدن). آنقدر فرق میذاره که اگه پدر من به دخترم چیزی بده مستقیم و غیر مستقیم با لحن بد میگه ولی پدر خودش با دست نشسته ای که تازه نخ دندون کشیده به دخترمون چیزی بده اشکالی نداره و چیزی نمیگه...این در حالیه که من حتی یکبار هم به خانوادش چیزی نگفتم و پیش خودم میگم اشکالی نداره دلشون میشکنه. ایشون همونه که وقتی بچه داره گریه میکنه میشینه و نگاهش میکنه و هیچ عکس العملی برای آروم شدنش انجام نمیده بعد توی موارد خیلی مسخره، خاله زنک خوبی میشه و دلسوز بچه ش

در صورتی که یک هفته یک هفته میاد خونه پدر من و میمونه و خونه پدر خودش یه پنجشنبه شام که میریم دیگه آخر شب میندازنمون بیرون) به خانواده من بی احترامی میکنه و هر وقت میان خونمون انقدر بی محلی و بی احترامی میکنه که بیچاره ها دیگه نمیان خونمون ولی من هر دفعه که تصمیم میگیرم با خونوادش مثل خودش باشم نمیتونم که نمیتونم :(

توی بارداری هیچ رابطه ایی نداشتیم و تا الان که 10 ماه از زایمانم گذشته نهایتا 5 بار رابطه داشتیم. این آقا قبلا موارد چت با خانومهای دیگه رو داشته و هر دفعه یه جوری یا انکار کرده یا به نوعی سر و ته قضیه رو جمع کرده. یکسری از این رفتارها مال قبل از بچه دار شدن بود که یه جوری تحمل میکردم ولی الان یکسری مشکلات مربوط به بچه و بی توجهی ایشون و خستگی مضاعف من هم بهشون اضافه شده

درآمد ریالی من به اندازه ایشون هست و حتی با مزایای بیشتر . اگه حقوق من نباشه حتی از پس خرج و مخارج زندگیم بر نمیاد و آقدر هم پر توقع هست. اونقدر تنبل و بیخیال هست که حتی گواهینامه رانندگی نداره

بعد از 10 سال زندگی مشترک هنوز نخواسته و نتونسته که ماشین بخره با وجود همه اصرارهای من 

به نظر شما با یه همچین آدمی باید چه جوری رفتار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 32 جنسیت زن شغل مهندس وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور ازدواج

دوست عزیز سلام
خوب بود به سن همسرتون، شغل ایشون و نحوه ی آشناییتون اشاره می کردید.
اشاره کردید با اصرار همسرتون رو راضی به بچه دار شدن کردید. با وجود مشکلاتی که داشتین دلیلتون واسه بچه دار شدن چی بود؟
به نظر میرسه که شما همه ی کارهایی که بر عهده ی همسرتون بوده هم انجام دادید و این کار اشتباه هستش و با این شیوه نمیشه مسئولیت پذیری رو به فرد آموزش داد.
در قدم اول باید صبور باشید به این معنی که برای حل مشکلتون و خارج شدن از این وضعیت صبورانه و بی وقفه تلاش کنید.
باید رویه تان را تغییر دهید تا تغییر در رفتار همسرتان هم ایجاد شود. جایگاهتون رو در زندگی، مسئولیت ها و حد و مرزها رو مشخص کنید و به اونها پایبند باشید و بخواهید که در انجام برخی کارها بهم کمک کنید. همه ی کارها رو انجام ندید با این کار نه تنها همسرتون اصلاح نمیشه بلکه شرایط هم وخیم تر میشه و مواظب باشید نقش هاتون توی زندگی جابجا نشه. از همسرتون بخواید که کاری رو انجام بده و اگر انجامش رو به تعویق انداخت هرگز خودتون اونو انجام ندید بلکه زمان بیشتری برای انجام کار به همسرتون بدید.
حتما به یک زوج درمانگر یا خانواده درمانگر مراجعه کنید تا علت اصلی این مشکل ریشه یابی بشه و راحتتر بتونید این مشکل رو حل کنید.
شاد و پیروز باشید.

تجربه شما

login captcha

ممنون از شما خانم دکتر عزیز

با پیشنهادات شما یکم اوضاع بهتر شده ولی همچنان یکسری از عادتهای عجیب ایشون پابرجاست. در کل من خودم رو به بی خیالی زدم و اگه جایی کثیف باشه زیاد وسواس نیستم دیگه. متاسفانه آدمی که سالها اینطوری زندگی کرده به این سادگی ها ترک عادت نمیکنه. سپاس از وقت شما

پرسش ها و پاسخ های مشابه

بی خیالی همسر

پاسخ سلام دوست عزیز ممنونم از اینکه مارو انتخاب کردید. دوست عزیز درک می کنم که دوست دارید همسرتان بیشتر مراعات کنند. اما نیاز به تفریح جز نیازهای اصلی افراد می باشد و اگر همسرتان فقط همین یک تفریح را دارد...

رفیق بازی و بی خیالی همسر

پاسخ با سلام و احترام. دوست عزیزم همانطور که اشاره کردید متاسفانه این الگو های رفتاری و ویژگی ها در همسر شما وجود دارد و ایشان سال ها با این خصایص زندگی کرده اند و به خصایصی پایدار تبدیل شده است. اگر شما ب...

بی خیالی نامزد

پاسخ دوست عزیز سلام اخلاق تند، عصبانیت، بی ارزش دونستن خواسته ها و تعمیم این موضوع که هیچ وقت به شما اهمیتی نمیده مطالب مهمی هستش و اینکه اطلاعات دقیقی برای بررسی اونها لازمه. آیا با آرامش و بدون تندی و عص...

بی خیالی همسر و ادامه زندگی

پاسخ سلام دوست عزیز من کاملا شرایط شما رو درک میکنم، وقتی از یک شرایط زندگی متفاوت وارد یک زندگی دیگر میشوید تفاوت ها گاهی بسیار برای آدم بزرگ میشوند. برای اینکه بتوانید کمی از ناراحتی ها و دغدغه های زند...