سلام دوست عزیز
برای حل این موضوع
خاطرات گذشته که میتوانند منشا شک شما باشند را به خاطر آوردید و بنویسید.
ارتباط با پدرتان سر نخ های خوبی به شما میدهد؟
و حتما موقعیت هایی که باعث شکتان مییشود پیدا کنید چه وقت و چه موقع فکر شک همسرتان در ذهنتان پررنگ تر میشود؟ که باعث میشود به شک هایتان پر و بال بدهید
شناخت و حل و فصل ریشه های اصلی شکل گیری مشکل میتواند به شما در داشتن رابطه بهتر کمک کند.
به خاطر داشته باشید فراموشی و سرکوب راه حل های موقت هستند که به هیچ عنوان به کار نمی آیند، و فقط باعث درد بیشتر خواهند شد.
به خاطر بسپارید:
شک به همسر عشق را میکشد
وقتی آدمها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق میورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظهای که شک به همسر و عدم اعتماد و کنترل در رابطهای به وجود میآید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال میرود و دو طرف از هم دور میشوند. البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بردارند دوباره میتوانند باز به هم نزدیک شوند چون هیچگاه عشق با نیتهای منفی، عدماعتماد و سوءظن نمیتواند در یک جا جمع شود.
صورت مسئله را پاک نکنید
متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدمها میبینیم. این روزها وقتی با آدمها حرف میزنیم میبینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرفها و رفتارهای آنها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند! حال اگر این نگرانیها وارد زندگی مشترک شود، مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مباداها که خود شخص آنها را در ذهنش میسازد همه تبدیل به نگرانیهای جدیدی در زندگی میشوند و فرد برای اینکه از آنها خلاص شود شروع میکند به کنترل کردن طرف مقابل. با این رفتارها فرد میخواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمیرود. در واقع افرادی که سوءظنهای زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.
آنها به خودشان شک دارند
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدمها نسبت به هرچیزی که دوست دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترلگر و سوءظنآمیز ، ترس از دستدادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و میخواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند. در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آنها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینهای است برای آنها تا خودشان را ببینند.
وقتی من نسبت به خودم شک داشته باشم یعنی به توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند. یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند. ولی کسانی که به خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند. چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!
حریم خصوصی کجاست؟
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود. این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمیکنند و وارد حریم شما میشوند. مسلماً این مورد شما را ناراحت میکند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر میشوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریمهای شخصی بسیار مهم است. در زندگی هر کدام از ما بخشهایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریمها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ایمیلها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشند و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ایمیل هایش در حریم شخصی اش نباشند. به مرور میتوان حریم شخصی آدمها را فهمید.
به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.
وقتی خودتان مقصر هستید
اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق میدهید، یعنی آنقدر کنترل هایتان همسرتان را از شما دور میکند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.
روش برخورد با شک به همسر
گاهی پیش میآید که دچار شک به همسر شوید و دارای دلایلی هستید که شکتان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلتان راه حل مناسبی را پیدا کنید. اول از همه باید شروع به جمعآوری اطلاعات کنیم، مثلاً اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم تعهد شوهرمان خبر داده است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم. مثلاً شاید با یک یا 2 بار چک کردن طرف مقابل (بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2 نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم . اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.
سه قدم مهم در رفع شک به همسر
اگر دچار شک به همسر هستید و بعد از مدتی فهمیدید شک شما اشتباه بوده است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملاً شک را فراموش کنید و تنها چیزی که میتواند شکها و نا آرامیهای بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بیقید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر میشود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی باز میگردد. اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلاً کمتر سؤال کنید و… قدم سوم در رفع شک به همسر این است: بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بورزید.🌹🌹🌹
عالی بود
با سلام تجربه به درد بخور ندارم ،ولی همسرم خیلی بهم دروغ گفته الان هی دروغ هاش داره رو میشه ، با دروغ هاش نابود شدم ،روانم به هم ریخته دیگه نمیتونم اعتماد کنم خیلی داغونم...