وابستگی همسرم به خانوادش

سلام وقتتون بخیر.

حدود سه سال و نیم هست که با همسرم عقد هستیم و یکسال هست که عروسی کردیم. همسرم به شدت به خانواده  خود وابسته هست. با اون که  منزل ما با مادرشوهرم بیست دقیقه فاصله هست. صبح میره اونجا لباس کار می پوشه و میره و عصر هم از سر کار اول میره اونجا و یکی دو ساعتی میاد خونه و باز هم میره تا شب. بسیار حرف زدم حتی بحث.حتی دعوا.ولی مدام بهونه های مختلف میاره. خانواده ی همسرم  فقط  همسرم رو میخوان و اینکه من سالی یکبارم نرم اونجا براشون مهم نیست‌. همسره من تمام داراییش دو تا خونه بنام مادر و خواهرشه و بشدت وابسته. وقتیم حرفی میزنم مدام داد میزنه و میگه تو میخوای ما رو از هم جدا کنی . بیشتر وسایل و حتی مدارکش اونجاست. با اون که چهل سالشون هست و من واقعا برام این رفتار قابل قبول نیست. 

مسئله ی دوم  نیاز جنسی پایینشون هست و بی اهمیت بودن به نیاز من هست. فوقش هفته ای یکبار اون هم زیر ده دقیقه از معاشقه تا آخرش طول می کشه. نمی دونم آیا میشه یک مرد چهل ساله ی وابسته  رو بهش یاد داد زندگی متاهلی اولویت داره  و بارها صحبت کردم محبت فقط داد و اعصاب خوردی و  متهم شدن من رو در پی داشته. من بیست و شش سالمه.