2794

سلام وقت بخیر من یک سال و نیمه ازدواج کردم با آقایی که قبلا ازدواج کرده بودند و جدا شده بودند یک پسر ۸ ساله دارن که با ما زندگی میکنه من مجرد بودم که با ایشون ازدواج کردم خیلی زبون داشتن من واقعا گول حرفاشونو خوردم و اینکه دلم سوخت واسشون خانوادم به شدت مخالف بودن بعد از عقد متوجه خیلی چیزها شدم اولا ایشون بیکار شدن اصلا دنبال کار نمیرفتن در صورتی که قبل ازدواج سرکار میرفتن خیلی بددهن هستن دست بزن دارن من تا چیزی بگم یا منو میزنن یا تهدید به زدن میکنن بچه ایشون هرکاری بکنن از نظر این آقا ایرادی نداره حتی این بچه منو میزنه ولی من یه اخم کنم یا دیر جواب بچه ایشون رو بدم قیامت بپا میکنن حتی تو رابطه زناشویی به شدت خودخواه هستن من بارها پیش قدم شدم رفتم سمت ایشون ولی من رو پس زدن تا خودشون نخوان سمت من نمیان اونم ماهی دو یا سه بار خیلی هم حساسن مثلا سر یه موضوع بچگانه تا ۴ _۵ روز قهر میکنن نمیتونم مشاوره برم چون پول ندارم میشه لطفا منو راهنمایی کنید چیکار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۴ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

با توجه به مشکلاتی که مطرح کردید اولین چیزی که باید در نظر بگیرید بدست اوردن استقلال عاطفی و شخصیتی خودتان است.
اهداف و خواسته هایتان را مشخص کنید و طرحی عملی برای رسیدن به آنها در نظر بگیرید. اختصاص وقت به خودتان اعتماد به نفس و آرامش لازم برای ادامه را به شما میدهد.
باید حس ضعف و ناتوانی خود را کاهش دهید، ترس از کتک خوردن و جنجال باعث نشود به هر خواسته غیر منطقی و خودخواهانه تن بدهید.

 دیگر اینکه اشتباهی که بیشتر افراد به آن دچار می‌شوند این است که وقتی می‌خواهند به همسرشان بفهمانند فلان عمل و یا رفتارش درست نیست، سعی می‌کنند وی را تغییر دهند؛ برای همین در این کار شکست می‌خورند. مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید این است که دست از تلاش برای تغییر و اصلاح همسرتان بردارید؛ به عبارت دیگر بهتر است این واقعیت را بپذیرید که تنها یک چیز در دنیا تحت کنترل شماست و آن «خودتان» هستید؛ اینکه چگونه فکر می‌کنید، چگونه عمل می‌کنید و حتی چگونه احساس می‌کنید. همسر من در چه مواقعی عصبانی می‌شود و به احتمال زیاد بددهنی می‌کند؟
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگی‌هایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگی‌ها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آن‌ها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود. به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بی‌پولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو می‌شود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش می‌شود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید.
از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمی‌کنید که موجب درگیری بیشتر می‌شود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفت‌و‌گو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟ قاضی عادلی باشید سهم شما در ایجاد جنجال ها چیست؟ گاهی ناآگاهانه با یک حرف اتش خشم طرف مقابل را شعله ور می کنیم و در آخر می گوییم مگه من چی گفتم!!! حواستان به این موضوع باشد
در همه تعارض‌ها معمولاً هر دو نفر سهمی دارند. پس بهتر است سهم خود را در ایجاد تعارض بشناسید و در صدد کم کردن آن باشید.
این را بدانید که وقتی فردی مثل «دیگ زودپز» جوش می‌آورد و سوت می‌زند (بددهنی می‌کند) بهتر است فقط شعله را کاهش دهید؛ گاهی با سکوت، گاهی همدلی و یا حتی عذرخواهی؛ نه اینکه در صدد دفاع از خود برآیید، بحث را ادامه دهید و مدام ایراد بگیرید.
تشخیص دهید که ویژگی‌های مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگی‌ها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کرده‌اید؟ «نگاه شکرگزارانه به زندگی، به انسان آرامش پایدار می‌دهد». همواره نعمت‌هایی در اطراف ما وجود دارد که به خاطر تکراری شدن، از دید ما پنهان می‌ماند. نگاه به موهبت‌ها به انسان سعه صدر می‌دهد و باعث می‌شود در مواقع عصبانیت، قدرت بیشتری برای مدیریت شرایط داشته باشید. این ویژگی‌ها را با همسر و فرزندانتان درمیان بگذارید تا فرهنگ قدردانی در خانواده شما گسترش یابد. همسرتان در شرایطی که عصبانی می‌شود، چه انتظاری از شما دارد؟ بهتراست خیلی شفاف از وی بپرسید که در این شرایط، دوست دارد شما چه کاری انجام دهید. در این گفت‌و‌گو سعی کنید که اطلاعات دقیقی به دست آورید؛ مثلا «منو عصبانی نکن» مبهم است و بهتر است به طور مثال بگوید که «وقتی از خانواده‌ات طرفداری می‌کنی، عصبی می‌شوم و اگر چیزی نگویی من هم ادامه نمی‌دهم».
بهتر است در این گفت‌و‌گو فقط شنونده بوده و در صدد کسب اطلاعات بیشتر باشید. فرزندانتان از شما چه چیزهایی می‌آموزند؟ بگذارید فرزندان دلبندتان از شما مدیریت شرایط بحرانی، انعطاف پذیری و صبوری را یاد بگیرند. این ویژگی‌ها در آینده می‌تواند زندگی آن‌ها را نیز نجات دهد.
ایام بکام 🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha