2794

وابستگی همسر به خانواده

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 35 بازدید

باسلام من ۲۷ سالمه و شوهرم ۳۰ تقریبا شش ساله ازدواج کردیم بچه نداریم و با مخالفتهای خانواده، با شوهرم ازدواج کردم عاشق شدیم و از روز اول تا حالا با خانواه اش مشترک زندگی میکنیم اوایل میخواستیم مستقل بشیم خانواده اش نمیزاشتن به دلایل مالی میگفتن نمیتونید یک مدت شوهرم افسردگی گرفت و حالا هم خودم دارم دچارش میشم از خانواده اش متنفر شدم اصلا برام قابل تحمل نیستن و تا حالا هم خیلی تحملشون کردم چون زورگو هم هستن حالا که خانواده اش راضی اند بریم شوهرم راضی نیست. میگرده برای خونه ولی هرکدوم رو یه عیبی میزاره روش که من میگم ایراد میگیره که نریم واقعا کم آوردم دیگه ده روزه قهرم خونه بابام اومدم و نزاشتیم خانواده ها بفهمند شوهرم اصرار داره برگردم من میگم تا خونه پیدا کنه میرم از طرفی هم شاغلم و خونه بابام و شوهرم دو شهر هستن و به مشکل میخورم دارم دیوونه میشم تورو خدا یه راهی نشونم بدین آیا به این قهر ادامه بدم تا مشکل حل بشه ؟ این دوری باعث سردی بینمون نمیشه؟ چطور شوهرم رو راضی کنم مستقل بشیم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل ازاد وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست خوبم

قطعا قهر شما مشکلی رو حل نخواهد کرد .چه بسامشکلاتی برای محل کارتون هم به وجود بیاره
بهرین راه این هست که با همسرتون صحبت کنید و دلایل مخالفتشون رو برای مستقل شدن بپرسید
در هر صورت هر کدوم از شما ها دلایلی دارید که متونید هم رو قانع کنید و تصمیمی بگیرید که به منافع هر دوتوندر نظر گرفته بشه


 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha