2794

اختلاف همسر با خانواده ام

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 42 بازدید

سلام. 

شوهرم از خانوادم دلخوری های زیادی دارد، به دلایل مختلف، که تا حدود زیادی حق با اوست، طوری که میگه اصلا دوست ندارم برای بچمون حتی یک قلم سیسمونی بخرن (قبلا یکبار منت جهیزیه رو سرش گذاشتن هرچند جهیزیه من در حد خیلی معمولی بود). الان ارتباط ما با خانوادم خیلی کمه، ۶_۷ روزی یکبار سر میزنیم اونجا با اینکه توی یک شهریم، واضح تر بگم یعنی اینکه ناراحتی ها هست ولی دیگه راجع بهشون حرف نمیزنه کسی، فقط خیلی سرد و خشک میریم و میایم که مامانم اینا نگن قطع رابطه کردین، اینم بگم قبلا خیلی راجع به دلخوری ها بحث شده ولی فایده نداشته. 

نگرانی الانه من اینه: همسرم خیلی بچه دوست داره و چندین ماهه میگه اقدام کنیم برای بارداری ولی من به بهانه های مختلف به تاخیر میندازم، همش میترسم با بارداری من موج جدیدی از ناراحتی ها شروع بشه و دوباره سر باز کنه چون من باید به مامانم بگم برامون سیسمونی نخر، برای بچمون هیچی نخر و... حرف بارداری که زده میشه استرس شدید پیدا میکنم چه برسه به اینکه... من واقعا باید چیکار کنم چه رفتاری درسته؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز✋🏻

ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديد 

اين مسائل در بيشتر خانواده ها هست ميدانم مواجه شدن با اين مسئله بسيار آزاردهنده است و اين امر شما را واقعا ناراحت كرده و ضربه سختی به شما وارد شده است.اما اگر قصد بارداری داريد به آنها نياز داريد 

پس بهتر است رابطه تان را قطع نكنيد . 

و از خانواده تان بخواهيد كه با ايشون صميمی تر و راحت تر برخورد كنند .شما سعی كنيد انرژی خود را به جای اينكه بگذاريد تا خانواده ات با همسرت آشتی دهی انرژی ات را روی هم حسی با همسرت بزاری 

تمام تلاش خود را بر اين بگذاريد كه به همسرتان  نشان دهيد كه شما و او در يک تيم هستيد و او را ميفهميد و حسش را درک ميكنيد وقتی همسرتان در مورد خانواده شما  در غياب آنها صحبت ميكند سعی نكنيد از آنها طرفداری كنيد ،بعد از تمام شدن  صحبتهای همسرتان در يک زمان مناسب او را در آغوش بگيريد و به همسرتان بگوييد

"ميفهمم چه حسی داری ! من واقعا از داشتن تو خوشحالم و احساس خوشبختی ميكنم خانوادم رو دوست دارم ولی نميخوام بين تو و آنها قرار بگيرم

بدون كه من هميشه همراهتم..من همسرتم ..ميدونم شايد بعضی جاها والدينم ما را درک نميكنند ولی بازم من عاشقتم و نميخوام زندگی به اين قشنگيمون از هم بپاشه " تاكيد كنيد كه با او خوشبخت هستيد 

 و در كنار خانواده خود نيز همين روش را در پيش بگيريد بعد از حرفهاي والدين خود آنها را متوجه كنيد كه عاشق همسرتان هستيد و واقعا احساس خوشبختی و رفاه ميكنيد توجه داشته باشيد كه حالت جبهه گيری و انتقاد نداشته باشيد. وقتی همسرتان يک مدت شما را در كنار خودش ببيند در ضمن شما نيز شفاف با خانواده ات صحبت كنيد ،كار شما راحت تر ميشود برای اوايل زياد اصرار  به رفت و آمد نكنيد ، همين كه از خانواده ات فاصله گرفتی كم كم موجب ميشود كه خانواده شما هم تغيير روش دهد البته شما بايد با احترام و صميمی و قاطع و شفاف موضوع را برايشان توضيح دهيد . در مواقع لازم در برابر همسرتان و هم خانواده با رعايت احترام واكنش جدی نشان دهيد .

نقش شما بسيار حساس و تعيين كننده است 

سعی كنيد صبور ،آرام و محكم باشيد 


                       شاد و موفق باشيد 🌷🙏🏻

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha