2794

شک به همسر و احتمال خیانت

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 110 بازدید

سلام خسته نباشيد 

من و همسرم حدود ٧ سال هست همديگه رو ميشناسيم و تقريبا ٤ سال هست كه رسما ازدواج كرديم در اين مدت هيچ نوع شک و خيانتی احساس نميكردم تا اينكه باردار شدم و از اين ميترسيدم كه نكنه با وجود بارداری من همسرم بهم خيانت كنه همه اين حس رو ميذاشتم روی اينكه تغيير هورمون داشتم از زمانی كه باردار شدم همسرم در بيمارستان با سمت كمک پرستار مشغول به كار شده تا ٦ ماهگی خودم هم مشغول به كار بودم و از سه ماه آخر كار نميكنم و ٣ روز ديگه هم زايمان دارم در اين مدت همسرم هم يک روز خونه و دو شب شيفت شب هستش وقتی بهش پيام ميدادم دير جواب ميداد تا اينكه چند وقتی هست كه متوجه شدم در شيفت شبها با همكارش كه به شهرستان انتقال پيدا كرده روزهايی كه شيفته شبه صحبت ميكنه بی مقدمه اسم شخص رو كه آوردم هول كرد و گفت واسه گرفتن حقوقش زنگ زده بيشتر كه فشار آوردم گفت بابت جواب ام ار آی زنگ زده اما در چندتا از شبكه های مجازی متوجه شدم كه اون خانوم رو به اسم كوچيک صدا ميكنه و اون خانوم هم آهنگ های عاشقانه فرستاده تو رو خدا راهنماييم كنيد همسر من واسه بعضی از كارهاش دورغ ميگه و من اصلا الان حرفاش رو باور ندارم الان حدود ٦ ساعت هستش كه فقط دارم گريه ميكنم 


اطلاعات تکمیلی

سن ٢٧ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیزم. متشکرم.

شما بعد از 3 سال آشنایی، با همسرتون ازدواج کردید. در طول مدت 4 سال زندگی‌تون هم از ایشون رفتاری ندیدین که شک‌برانگیز باشه اما در طول دوران بارداری‌تون نگران این بودید که مبادا همسرتون بهتون خیانت کنه و این نگرانی رو ربط می‌دادین به تغییرات هورمونی. تا اینکه متوجه صحبت کردن همسرتون با همکارشون در شبکه‌های مجازی شدید و این مساله شما رو خیلی ناراحت کرده.
 

ببینید عزیزم، دوران بارداری و بعد هم تولد فرزند، تغییر بزرگی در زندگی هر زوج هست و می‌دونیم که تغییر، هر قدر هم شیرین باشه، در ابتدا سخت هست و می‌تونه فشار روانی زیادی رو روی ما ایجاد بکنه. این کاملا قابل درک هست.
 

از طرفی وقتی ما طرف مقابل‌مون رو تحت فشار بگذاریم تا برای کارهاش دلیل بیاره، خیلی پیش میاد که او هول بشه و بعد برای دفاع از خودش، گارد بگیره و احتمالا دروغ هم بگه. دیدن چنین رفتاری طبیعتا برای ما خوشایند نیست. نمی‌تونیم حرف‌های طرف مقابل‌مون رو باور کنیم. بهش بدبین میشیم. حال‌مون بدتر میشه و ...
 

من ناراحتی شما رو می‌فهمم و بهتون پیشنهاد می‌کنم در درجه‌ی اول، سعی کنید خونسردی و آرامش‌تون رو حفظ کنید. دو روز دیگه فرزندتون به دنیا میاد و زندگی شما وارد مرحله‌ی شیرین و جدیدی میشه. خیلی مهم هست که شما در کنار همسرتون بتونید این تجربه رو پشت سر بگذارید و همدیگه رو حمایت کنید. درباره‌ی چیزی که نگران‌تون کرده، با همسرتون در آرامش صحبت کنید. برای اینکه نتیجه بگیرید، لطفا سعی کنید عصبانی نشید. متهم‌شون نکنید. فقط چیزی رو که اتفاق افتاده توصیف کنید و احساس‌تون رو درباره‌ش به همسرتون بگید.
 

مثلا نگید که "من می‌دونم تو داری بهم خیانت می‌کنی. دو روز دیگه بچه‌مون به دنیا میاد. به جای اینکه فکرت به من و بچه و زندگیت باشه، موسیقی رد و بدل می‌کنی!" به جاش از روش "پیغام من" استفاده کنید: چیزی رو که اتفاق افتاده توصیف کنید. احساس‌تون رو درباره‌ش به همسرتون توضیح بدید. و هر درخواستی دارید، روشن و شفاف و محترمانه بیان کنید. مثلا بگید "از اینکه جواب پیام‌های من رو دیر دادی، خیلی ناراحت شدم. من نگرانم. دلم شکسته. دوست دارم این روزها بیشتر به همدیگه توجه کنیم. وقت بیشتری با هم بگذرونیم. برای تولد بچه‌مون برنامه‌ریزی کنیم و...".
 

این فقط یک مثال بود و شما می‌تونید با جمله‌بندی و ادبیات خودتون، حرف دل‌تون رو به همسرتون بگید بدون متهم کردن و توهین و تحقیر و ... که آفت‌های هر رابطه‌ای هستن. و خواهشم ازتون این هست که گوشی همسرتون رو چک نکنید و اصطلاحا دنبال آثار جرم نگردید. انرژی‌تون رو صرف فکر کردن به این مطلب بکنید که در ماه‌های اخیر، کیفیت رابطه‌ی شما با همسرتون چطور بوده؟ چقدر صمیمانه نیازهاتون رو با همدیگه مطرح کردین؟ چقدر به همدیگه توجه کردین و با هم وقت گذروندید؟ الان وقت مناسبی هست تا برای تولد فرزندتون و زندگی سه نفره‌تون با هم برنامه‌ریزی کنید. تجربه‌ی پدر و یا مادر شدن، تجربه‌ی شیرینی هست که طبیعتا با مسئولیت‌هایی همراه هست که مدیریت‌شون خصوصا در روزهای اول، نیاز به همکاری و همدلی هر دو نفر شما داره. فرصتی رو ایجاد کنید تا با همسرتون، صمیمانه صحبت و برنامه‌ریزی کنید تا مثل تمام این سال‌ها بتونید در کنار همدیگه، آرامش رو تجربه کنید.
 

پیشاپیش مادر شدن‌ رو بهتون تبریک میگم. ان‌شاالله فرزندتون به سلامتی به دنیا بیاد و به زندگی‌تون، زیبایی روزافزونی ببخشه.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha