ناراحتی در مورد عشق سابق همسر

سلام . من یه مسئله ای خیلی ذهنم رو درگیر کرده و نمیتونم پیش کسی عنوان کنم

اوایل عقدم با شوهرم در مورد زندگی عشقی یکی از اقوام داشتیم صحبت میکردیم که من یهو کنجکاو شدم و پرسیدم تو هم قبلا کسی رو میخواستی؟ واقعا فکر میکردم جوابش منفیه که اینقدر مصرانه پرسیدم و در نهایت گفت آره... اینقدر ازش پرسیدم که فهمیدم کی بود. واقعا دنیا رو سرم خراب شد اون لحظه چون اصلا انتظار نداشتم (حتی قبل از عقد ازش پرسیده بودم خواستگاری فلانی رفتی؟ و ایشون گفتن نه!) . ایشون قبلا دختر یکی از همکاران بسیار صمیمی شون  که البته از لحاظ خانوادگی و همچنین معیارهای شوهرم اصلا به هم نمیخوردن رو دوست داشتن. بعد از خواستگاری این دختر خانم جواب رد میدن و همسر بنده هم یه دو ماهی افسرده میشن و قضیه رو پیش خودشون تموم میکنن. اما مسئله مهمتر اینه که ایشون همچنان به خاطر شغلشون با این آقا در تماس هستند و گاهی مجبورن خونشون هم برن این خانم هم کاملا بی حجاب هستن و احساس راحتی با شوهر من دارن. من به شوهرم اعتماد دارم که اصلا خیانت نمیکنه به من ولی نمیتونم هضم کنم این قضیه رو، مخصوصا اینکه سال اول عقدم منو برد عید دیدنی خونشون و اینقدر من حالم بد شد که حتی به جدایی هم فکر کردم وقتی این قضیه رو به شوهرم گفتم قرار شد من دیگه عید دیدنی خونشون نرم اما بازم شوهرم دوست داره به خاطر همکارش بره و میگه زشته. اما من نمیتونم واقعا نمیتونم هر روز دارم به اون دختر فکر میکنم که یعنی چقدر دوستش داشته که به خاطرش معیارهاشو ندیده گرفته؟ ولی زمان خواستگاری من همه معیارهای قبلیشو داشت؟

گرچه شوهرم اصرار داره منو خیلی دوست داره و واسم همه کاری کرده و واقعا هم دوستم داره، اما اینکه هنوز اون خانم رو میبینه و منم باید ببینمش گاهی اوقات واقعا عذابم میده. تو رو خدا راهنماییم کنیم من روحیه خیلی حساسی دارم متاسفانه