مقایسه کردن مادرم برای زندگی من و خانواده همسرم

سلام . من یه مشکلی که دارم در خانواده همسری هستم که اختلاف طبقاتی زیاد هست بینمون، بین ما و خواهر و برادرهای همسرم.  ماشالله در ایام تعطیل با خانوم بچه ها  کشورهای لوکس اروپا و.. میرن و اهل چشم و هم چشمی هستن که کی بیشتر خرج میکنه و پول داره و رخ هم میکشن. خلاصه نمیشه بخاطر مادیات رابطه ها بهم بریزه ما هم باهاشون در ارتباطیم با وجود پزهاشون، اوایل از اینکه اینقدر اختلاف هست و پز میدن ناراحت بودم ولی با خودم  کنار اومدم. حتی جورین که بفهمن روزی ما چیزی گرفتیم یا همسرم چیزی برام گرفته فوری میرن برای خانومشون یا بچه هاشون بهتر از مارو فراهم میکنن که حس برتریشون ارضا شه! حالا چه بدردشون بخوره چه نخوره. به نظرم زندگیشون رو خیلی وقف چشمو هم چشمی میکنن. ولی چیزی که اذیتم میکنه اینه که مادرم خیلی غصه میخوره دلش میخواد شوهرم منو ببره، برام خرج کنه، ولی خب مقدور نیست. همش احساس میکنه اونا خوشبختن ما نه، من کاری کردم که در جریان  ریخت و پاش های اونا قرار نگیره ولی چون رابطه ها نزدیکه متوجه میشه و منو سرزنش میکنه بابته زندگیم که مگه من چی کم دارم یا اونارو و شوهرشونو تو سر شوهر من میزنه. میشه یه راهکار بهم بدید. اونقد مادیاتی شده مادرم که دنبال یه همسر پولدار واسه خواهر برادرامه تا به قول خودش خوشبخت بشن. یا منتظره هی از زندگی ما ایراد در بیاره  که شوهرت علاوه بر بی پولی بی اخلاقه و ...و...!!! در صورتی که من میدونم همون خواهر برادرها تو زندگیشون مشکلاتی دارن ولی مامان من فقط بیرون قضیه رو میبینه و بر سر ما میکوبه 😥