ترس از بیان نظرات و مخالفت دیدن

ممنونم ازتون و وقتی که گذاشتید. حقیقتش اینه که من تمام این مسائل رو میدونم و یه مدت خیلی زیاد رعایت میکردم اما خسته شدم از تلاش یک طرفه و دقیقا وقتی من بیخیال همه چیز شدم شوهرم هم عوض شد. یعنی فقط من عامل آرامش و تلاش کننده بودم . در واقع برای اون این زندگی هیچ اهمیتی نداره و منم بی انگیزه شدم. 

بازم ممنون از راهنمایی هاتون🌹

سلامی دوباره دوست عزيز ،بهتر است اول در ايجاد رابطه مهارت كافی كسب كنيد ،تا بتوانيد بهتر خواسته های خود را مطرح كنيد

تا بتوانيد به خواسته هايی كه از همسرتان داريد برسيد و نتيجه بهتری بگيريد .. (زندگی زناشويی خوب با تو شروع ميشود) ايجاد و حفظ يک رابطه خوب نيازمند وقت گذاشتن است . تغييرات بزرگ از تغييرات كوچک شروع ميشود. تغييرات كوچک تدريجی ميتواند رابطه شما را شادمانه تر كند .مهارت های ضروری برای زندگی  زناشويی ،آموختنی هستند .زندگی زناشويی رضايت بخش چه مهارت هايی ميخواهد ، ميتوانيد مهارت های ايجاد رابطه مثبت و دلنشين را در خود ايجاد كنيد .سعی كنيد هر روز همسرتان را نسبت به عشقی كه به او داريد مطمئن سازيد .پس هميشه دوستت دارم را به او بگوييد .یکی از تفاوت های ملموس بین زن و مرد، تفاوت در احساس نیاز به شنیدن و شنیده شدن است. زنان ارتباط کلامی را دلیلی بر صمیمیت بین فردی می دانند، در صورتیکه مردان صحبت کردن را برای تبادل اطلاعات می خواهند و میانه خوبی با حاشیه پردازی ندارند. زنان دوست دارند با درد و دل کردن علائق خود را با شوهرشان در میان بگذارند، در صورتیکه مردان به مسائل دیگری فکر میکنند اصولا حوصله شنیدن ندارند.

حال با دانستن اين تفاوت ها:برای صحبت کردن با همسر خود زمان مناسبی را انتخاب کنید؛ مردان وقتی خسته اند حوصله شنیدن ندارند.صحبت های خود را با گله و شکایت و غر زدن آغاز نکنید؛ این کار باعث خستگی بیشتر مردان می شود.با لحنی آرام و رویی گشاده با او صحبت کنید؛ گرفتن ژست طلبکارانه باعث می شود بیشتر در لاک دفاعی فرو رود.برای خواسته های خود دلیل منطقی بیاورید.مردان از صحبت های منطقی بیشتر خوششان می آید تا از مباحث عاطفی و احساسی.شنونده خوبی باشید؛ اجازه دهید همسرتان نیز صحبت کند و میان حرف های او نپرید.از این شاخه به آن شاخه نپرید؛ پرداختن به موضوعات حاشیه ای تمرکز همسراتان را از بین میبرد.از او قدردانی کنید؛ اگر به حرف هایتان گوش داد از او تشکر کنیدمثلا بگویید« ممنونم که با وجود خستگی برایم وقت می گذاری» به او بگویید؛ از اینکه به حرف هایتان گوش می کند احساس آرامش می کنید؛ این کار باعث ایجاد انگیزه در او می شود.او را مورد تحسین قرار دهید؛ زبان عشق بیشتر مردان تحسین است.بنابراین به جای سرزنش کردن، ویژگی های مثبت او را پررنگ کنید.خواسته های خود را واضح و شفاف و در چند جمله کوتاه مطرح کنید و از حاشیه پردازی بپرهیزید؛ مردان پیچیدگی ذهنی کمتری نسبت به شما دارند و فقط به چند جمله اولتان گوش می کنند باید رفتارهای تازه و به کارگیری خلاقانه را جایگزین شکایت کسل کننده کنید ،بگویید تصور نمی کنم تو مسئول ناخشنودی من هستی، می خواهم فعالیتی که فکر می کنم از آن خوشت می آیدهمراه با تو ،برای طراوت بخشی به زندگی مان انجام دهم.در هنگام بيدار شدن صبح بخير عاشقانه به يكديگر بگوييد .خداحافظی  در هنگام رفتن و سلام كردن های هنگام بازگشت از كار را ناديده نگيريد يكديگر را در آغوش بگيريد ،ببوسيد و تا دم درب منزل يكديگر را همراهی كنيد تلاش كنيد تا ميتوانيد  به هر روشی زندگی خودتان را غرق در عشق كنيد .هرگز از همسرتان جدا نخوابید حقیقت دارد که زوج‌ها وقتی در کنار هم هستند، راحت‌تر به خواب مییروند. بنابراین تحت هیچ شرایطی حتی اگر با هم در حالت قهر هم بودید، جدا از همسرتان نخوابید.به مسائل زناشویی خود بیشتر اهمیت دهيد ،مسائل زناشویی باعث خوشحال شدن و آرامش خودتان و همسرتان می‌شود.سلام و خداحافظی گرمی داشته باشید این کار معجزه می‌کند و تمام کدورت‌ها و ناراحتی‌هایی را که شاید پیش آمده باشد، از بین می‌برد. مطمئن باشید اگر هر روز این کار را بکنید برایتان عادی و تکراری نمی‌شود.با دوستان او رفتار اجتماعی داشته باشيد مردان معمولا زنانی را دوست دارند که اجتماعی، جذاب و دوست‌ داشتنی هستند؛ هرگز بدون همسرتان به مسافرت نروید فراموش نکنید که شما با همسرتان پیمان بسته‌اید همیشه و در همه حال، در خوشی و ناخوشی با هم باشید. همسرتان همه چیز شماست و شما همه چیز او و درست نیست بدون حضور او بخواهید با دیگران خوش بگذرانید.هیچ‌ وقت از اسرار و ضعف‌های همسرتان علیه او استفاده

نکنید،برخی موارد پیش پا افتاده ممکن است در نظر همسرتان بسیار بااهمیت باشند و شما باید آنها را تشخیص دهید. به هنگام اختلاف و درگیری با همسرتان آن مسائل را به رخ او نکشید. کاری نکنید که رابطه‌تان سردتر شود.تجربه نشان داده که یکی از مهم‌ترین عناصر در خوشبختی زوج‌ها همین تغییر است. مراقبت و حمایت خود را از همسرتان کم نکنید، یکی از چیزهایی که زوج‌ها در رابطه‌شان نیاز دارند، حمایت است. در صورت لزوم از مشاوره حضوری كمک بگيريد 🙏🏻🌷

احساسم به زندگی بد نیست ما میتونیم خانواده خوشبختی باشیم همینطور که هستیم. بزرگترین حسن و خوبی زندگیمون پسرمه که همه میگن تربیت خوبی داره. اینه که کسی از مسایل حتی روزمره زندگیمون باخبر نمیشه . من تمام گیرم با شوهرم سر پوله چون میخوام باورم کنه و برام احترام و ارزش قائل بشه

مشکلات دیگه هم داریم اینکه شوهرم دوست نداره خیلی با خانوادم باشم. اینکه بهم میگه مگه تو از صبح تا شب تو خونه چی کار میکنی؟ البته خب توی دعوا که حلوا خیرات نمیکنن. هزار تا حرف ممکنه زده بشه و من هم بسیار فراموش کارم و یادم نمیمونه حرفهایی که بهم میزنه رو. 

خیلی پراکنده صحبت کردم چون ذهنم خیلی آشفته است

خب اگه بخوام توضیح بدم خیلی زیاد مفصله.

اوایل زندگی بخاطر خانوادم خیلی درگیری داشتیم. درواقع عامل ایجاد تنش رفتار خانوادم بود. تا همین دوسال پیش هم که پسرم به دنیا اومد مادرم دعوا درست کرد و شوهرم مدتی باهاشون قطع ارتباط کرد. اما الان رفت و آمد داریم و شوهرم تا حدودی رفتار خانواده ام رو پذیرفته ولی باز من دچار استرس زیادی هستم. هر موقع میریم خونمون استرس دارم الان یکی یه حرفی بزنه و شوهرم دوباره بهش بر بخوره. و اینکه شوهرم حتی به ساده ترین چیزها و حرفها هم حساس شده.  ازدواجمون سنتی بود. همسرم کارمنده. از نظر مالی وضعمون عالی نیست خیلی وام داریم و حتی عقب افتاده. ولی امروز به نسبت پارسال وضع مالی مون خیلی بهتره. اگه پارسال شوهرم مثلا 2200 حقوق میگرفت امروز 3000 تومن میگیره. خب اقساطمون که اضافه نشده یعنی من نباید توقع داشته باشم یه پولی برای خودم بهم بده؟

یه مغازه هم درکنارش داریم که شوهرم با کلی قرض و وام سرپا نگهش داشته کلی هم از خودمون پول بهش تزریق کرده . یه مدت من هم میرفتم اونجا اما چون خیلی گیر میده به اینکه بچه رو کجا بذارم و... و همینطور استرس زیادی توی محل کار بهم وارد میکنه ترجیح میدم نرم دیگه. رابطه عاطفیمون درحال حاضر افتضاحه چون هرچی میخوام باهاش خوب باشم چون به خواسته هام اهمیت نمیده نمیتونم. رابطه جنسی یه مدته بهتر شده ولی خب وقتی قهر باشیم رابطه نداریم دیگه خب! معایب رابطمون اینه که من حس میکنم خودخواهیم. شوهرم دوست نداره خیلی کارها رو بکنه و نمیکنه منم به طبع اون همین واکنش رو نشون میدم. بسیار لجبازانه شده روابطمون. و بزرگترین عیبش ترس من از بیان خواسته هامه. من با تمام معایب و مشکلات زندگیمون کنار اومدم. واقعا واقعا سنگ زیر بودم خیلی سختی ها رو گذروندم و خودم حل کردم الان اگر مشکل پول دادن حل بشه واقعا میتونم بازهم همون آدم پر انرژی بشم. شوهرم میگه پول پرست شدی اما نه واقعا. میخوام شوهرم بفهمه و یاد بگیره منم حقی دارم و باید بهم پول بده همین فکر نمیکنم چیز زیادی بخوام اما متاسفانه اون متوجه نمیشه

سلامی به شما دوست عزيز

برای راهنمايی و تشخيص بهتر نياز به اطلاعات بيشتری هست

كمی با جزئيات در مورد اين مسئله صحبت كنيد ، اينكه خيلی مشكل داريد، از مشكلاتتون بيشتر بگيد و آيا اين مشكلات از اوايل زندگی تان داشته ايد ؟ چگونه با همسرتان  آشنا شديد ؟ شغل همسرتان چيست ؟ رابطه عاطفی و جنسی شما چگونه است ؟ محاسن و معايب رابطه تون چيست؟ چه احساسی به رندگيتان داريد ؟

منتظر پاسخ شما هستم 🙏🏻🌷

ممنونم از پاسخگویی شما. حقیقتش من خیلی زیاد با همسرم مشکل دارم. خیلی زیاد که یعنی مشکلمون مالی هست. حاضر نیست در ماه به من مقدار مشخصی پول بده و این خیلی زیاد منو اذیت میکنه. الان بعد از این همه سال من سختمه هر روز ازش پول بخوام. نمیگم بهم پول نمیده اما خب من دوست دارم ماهانه یه مبلغ مشخصی باشه. قبل از عید باهاش صحبت کردم قول داد بعد عید ماهیانه بهم بده اما الان زده زیر قولش و من بسیار از این بابت ناراحتم و باهاش سرد هستم. چون من هم نیازهایی دارم. 

هر وقتم میگم پول، بهانه میاره که وام دارم و... ولی من میدونم که دستش باز هست که بخواد مبلغ ثابتی به من بده