2794

سر سنگینی همسر بعد از دعوا

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 227 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام. من در دوران عقدم . یه شب خونه شون بودیم با همسرم دعوام شد و همسرم بهم سیلی زد . منم زنگ زدم به بابام  و اومد دم در و با شوهرم درگیر شد و یه سیلی بهش زد .

بعد از اون مشکل جدی شد . همه ارتباطات قطع شد و یک ماه از هم هیچ خبری نداشتیم نه زنگی و چیزی و حرف طلاق پیش اومد ولی من به همه گفتم اصلا طلاق نمیگیرم و اونم به خانواده ش همینو گفته بود و به خاطر این اتفاق و اینکه خونه مون آماده نبود عروسیمون که یک ماه بعد دعوا قرار بود باشه بهم خورد . و این وسط داداش بزرگ تر شوهرم که جای پدر نداشته ش هست تلفنی به مامانم گفته بود که به خاطر رفت و آمد زیاد اینجوری شد . دل همو زدن . نباید اجازه میدادید زیاد رفت و آمد کنن با هم  و دخترتون بیاد اینجا که مامانم خیلی سر خورده شد و کلی دعوام کرد که حد نگه نداشتی و ...

خلاصه به واسطه داییم که با همسرم دوسته و مادرم شوهرم اومد دنبالم و با هم آشتی کردیم و چند باری بیرون رفتیم ....حالا همسرم خونه ما نمیاد و از بابام کینه کرده . ولی بابام فقط به خاطر من وارد این قضیه شد و اصلا آدم بدی نیست . شوهرم میگه بیا خونه مون . من احساس تنهایی میکنم و کلی بهونه دیگه و هر چی من میگم تو بیا گوش نمیده و ادعا داره مثلا میگه تو خودت خواستی بری باید تو کوتاه بیای یا اینکه من پیش بابات نمیام تو رو گدایی کنم . یا بابات باید بفهمه نباید توی زندگیمون دخالت کنه . و اینکه تو خیلی مغروری ... من میخوام غرور تو کنار بزاری و بیای . ولی من نمیتونم به بابام پشت کنم و هرچی براش توضیح میدم میگه تو بیا شروع کن رفت و آمد رو  من قول میدم اونور قضیه رو درست کنم . دیروز کلی خواهش و تمنا کرد . منم نرفتم . حالام سر سنگین شده .جواب تلفنامو نمیدم . کلا اخلاقشه . وقتی دوره جواب نمیده یا سرسنگینه و کفرم درمیاد . ولی آخه چرا همیشه من باید کوتاه بیام ؟ تلفن که کلا نمیزنه . همونی هم که میزد رو هم از دیروز تحریم کرده و جواب منو با سرسنگینی میده . نیم ساعت پیش مامانم گفت بزنگ بیاد دنبالت تمومش کنید . کوتاه بیا و زن و شوهرید و این حرفا . ولی جواب تلفنو نداد . خدایی خرد شدم . دیگه هم زنگ نزد ببینه چیکار داشتم . انقد مغروره اگه نرم دوباره ارتباطمون صفر میشه . بازم بعد یه مدت من باید زنگ بزنم و دنبالش برم . به نظر شما چیکار باید بکنم؟


اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل فرهنگی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
از يک رابطه ی قبل از ازدواج انتظار می رود که طرفين کليه مسائل مرتبط با افراد خانواده هايشان را با هم در ميان بگذارند. طبيعی است که در اين دوران بين افراد خانواده های طرفين اصطکاک هايی به وجود بيايد. اين برخوردها به شناخت بيشتر طرفين از هم کمک می کند. اگر اختلاف نظر يا تفاوت اخلاقی هست، بايد در موردش صحبت شود و به تفاهم و نتيجه رسيد.
خوبست به جای قهر کردن و پيغام فرستادن برای يکديگر، مثل دو آدم بزرگسال که می خواهند تشکيل زندگی بدهند، بنشينيد و مسائل تان را حل کنيد. می توانيد در مورد هر مسئله ای با هم قرارداد کنيد و موضوع قراردادها هم بين خودتان بماند و به کسی در آن باره چيزی نگوئيد. اينکه با والدين و اعضای خانواده های يکديگر چه روابطی و در چه سطحی داشته باشيد را خودتان می توانيد تعيين کنيد.
پيشنهاد می کنم ضمن صحبت با پدر و جلب موافقت او و ساير اعضای خانواده، با احترام همسر و خانواده اش را دعوت کنيد و در يک مراسم رسمی، پدرتان و ايشان را با هم آشتی دهيد. شايد لازم نباشد کسی را مجبور کنيد که رسماً از کسی عذرخواهی کند. ميهمانی می تواند فقط جنبه حفظ احترام طرفين و آشتی کنان داشته باشد.
اما چون اين مسائل ممکن است در آينده هم تکرار شوند، حتماً لازم است با همسرتان در اين زمينه مذاکره خصوصی داشته باشيد و به صورت موردی و واضح به توافق هايی برسيد.
می توانيد از مشاور يا روان شناس هم کمک بگيريد.
زندگی متأهلی می تواند پر از موقعيت های اينچنينی باشد. بايد ياد بگيريد که چطور چنين مسائلی را در آينده حل و فصل کنيد و اجازه ندهيد تبديل به بحران شوند.
موفق باشيد.

تجربه شما

login captcha

سلام

البته بهتره که یه مدت شما هم سرسنگینی نشان بدهی که ایشان فکر نکنه که جایی خبریه و بخوادخواسته های خودش را تحمیل کنه.

البته زدن سیلی ایشان به شکل کار زشت و ناپسند بوده ولی اگر بابات را وارد ماجرا نمی کردی بهتر بود و خودت برای پیشگیری از کارش سیلی را جبران می کردی بعضی از مردان کینه دل هستن و شاید تا سالیان سال این کینه ها در دلشون باقی بمونه اما شما باید به ایشان بفهمانی که در مقابل فشارها یا تحریم هایش مقاومت کرده و تسلیم نخواهی شد تا ایشان از طریق گفتگو و منطق وارد شوند.