2794

دخالت مادر در زندگی شخصی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 62 بازدید

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت مشاورین محترم

مادرم زن بسیار سخت کوشیه که با توجه به کارمند بودنشان اونقدر فعالیتهای اقتصادی کرد و به قول معروف اونقدر از جوونی و خوشی هاش زد تا بچه هاش هیچ کمبود مالی رو در زندگیمون احساس نکنیم و خب خدا رو شکر بخاطر زحمتهای مامان ما در رفاه به سر می بریم اما ...

من باید هنوز جواب پس بدم که چرا فلان چیز رو خریدم یا چرا بیرون غذا خوردیم و همیشه محکوم میشم به ولخرج بودن با این که هم خودم هم همسرم شاغل هستیم و برای مخارجمون کاملا برنامه ریزی داریم.حتی بارها به همسرم گفته حقوقتون رو بدید به من تا براتون پس انداز کنم و به اندازه ی مورد نیاز پول خرج کنید.

من کلا با یه استرسی بزرگ شدم که اگه یه روز دیر از خواب بیدار بشم یا دلم نخواد برم سر کار یا دوست نداشته باشم از خونه برم بیرون باید به مامانم چی بگم یا چه دروغی سر هم کنم؟ یا اگه بخوام برم مسافرت یا خیابون گردی یا پارک همش نگرانم که مامان ناراحت میشه که چرا مامان و بابام رو با خودمون نبردیم. از طرفی هم وقتی با هم هستیم همش باید بگم چشم.

هر روز باید اول زنگ بزنم به مامانم چون بچه های مردم که مادرشون هیچ کاری براشون نکردن هر روز زنگ میزنن و اگه یه روز دیر زنگ بزنم به جای جواب سلام میگه یه زنگ میخوای بزنی اونقدر سختته.

من با برادر بزرگم و خانومش خیلی میونه ای ندارم بخاطر نوع رفتار و ادبیاتشون اما مادرم مدام رابطه ی من رو با اونها کنترل میکنه و اصرار داره که باید با هم در رفت و آمد باشیم.

الان هم مدتیه که تحت فشاریم که بچه دار بشیم اما من واقعا نمیتونم وقتی هنوز با 35 سال سن اختیار و اجازه ی خودم رو ندارم بچه دار بشم. چون مطمئنم که اجازه ی تربیت کردن بچم رو هم نخواهم داشت.

یکی دو بار با مادرم صحبت کردم که اجازه بده خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم که چی بخورم چی بپوشم کجا برم ولی ناراحت شدن و حتی برای مدتی با من و همسرم قهر کردن بخصوص که فکر میکنن همسرم به من میگه که به مادرم بگم دخالت نکنه در صورتیکه همسرم چون یتیم بودن الان احساس می کنن که پدر و مادر دارن و خیلی از بودن با خانوادم لذت میبرن.


اطلاعات تکمیلی

سن 35 جنسیت زن شغل مدیر پروژه های مخابراتی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز ممنون از اینکه ما را انتخاب کردید . 

دوست عزیز مادر تان درست است که برای شما زحمت زیادی کشیده اند و در قبال آن به شما احساس گناه را منتقل کردن و با اینکه شما یک خانم 35 ساله هستید هنوز فکر می کنید که اگر اول به مادرتان زنگ نزنید زحمتهای ایشان را نادیده گرفته اید . و این کاملا اشتباه است . 

توصیه من به شما این است که سعی کنید این گزارش دادن هایتان کمتر شود . البته این عادت بد را خودتان باعث شدید . و اگر بعد از اینکه مستقل شدید کمتر به او گزارش می دادید امروز دیگر این توقع نبود . اصلا احترام گذاشتن را فراموش نکنید ولی این را فراموش نکنید که شما خودتان یک زندگی مستقل دارید و خودتان می توانید برای زندگیتان تصمیم بگیرید . 

توصیه دیگر اینکه من احساس می کنم شما هم کمی شخصیت وابسته ای دارید . و اگر سعی کنید قبل از اینکه بچه دار شوید حتما به یک مشاور مراجعه کنید و حضوری صحبت کنید . تا یک مادر قوی برای فرزندتان باشید . 

 و به نظر من هر چه زودتر هم اقدام کنید برای فرزند و نگذارید دیر شود . 

موفق باشید . 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha