صحبت از نفر سوم در رابطه جنسی

جناب دکتر من همیشه توی رابطه اتاق رو به شدت تاریک میکنم برای اینکه خجالت میکشم از طرفی تو خونه اونقدری خوش لباس نیستم خودم فکر میکنم به خاطر این تاریک بودن اتاق شرمنده ببخشید واضح میگم اون بدن من رو نمیبینه و تحریکی براش صورت نمیگیره چند بار هم بهم گفته که توی رابطه گاهی حرفایی میزنم که بعد از رابطه که بهشون فکر میکنم خجالت میکشم نمیدونم اگر رفتارهامو اصلاح کنم بهبودی حاصل میشه یا نه و بیشتر این برام جالبه که زن هایی رو اسم میبره که تا الان اونا رو از نزدیک ندیده 

جایی خوندم که مردها توی رابطه اسم زن هایی رو میارن که فکر میکنن اون زنها توی رابطه جنسی قوی هستن 

من نمیتونم بهش بگم که بریم دکتر 

چون حتی تا الان بهش نگفتم که از اسم بردن بدم میاد 

بدتر تو رابطه باهاش همکاری کردم تا فقط ارضا بشه و بره 

آدمی نیست که من و نظر من براش اهمیت نداشته باشه 

حتی یادمه یه بار تو رابطه اسم کسی رو آورد من طی یه حرکت غیرارادی سرمو به شدت تکون دادم واقعا توی اوج شهوتش بغلم کرد و گفت چی شدی من اذیتت کردم یا توی رابطه کلا میپرسه لذت میبری یا نه ولی من چون روم نمیشه بگم از اسم آوردن بدم میاد اونم تغییری توی کارش ایجاد نکرده 

البته بگم که وقتی من خونه ی بابام چند روزی مهمون میرم وقتی برگردم خونه به خاطر این دوری اونقدر داغ هستش که اسم هیشکی رو نمیاره اصلا به ذهنش خطور نمیکنه

خودش میگه که خیلی سخت ارضا میشه و خیلی بهش فشار میاد راستم میگه من حس میکنم خیلی طول میکشه تا ارضا بشه همش هم از من میخواد که با حرف زدن تحریکش کنم تا ارضا بشه

من اگر مطمین باشم که شوهرم این حرفهاش فقط مختص به رابطه جنسی هست و توی زندگی واقعی چشمش دنبال کسی نیست کاری به حرفهاش ندارم 

بیشتر از این میترسم بخواد با خواهرم رابطه برقرار کنه 

از خواهرم به شدت مطمینم 

میترسم این فکرها واقعی باشه و باعث آبروریزی بشه 

به نظرتون چند درصد این فکرها میتونه جنبه ی واقعی داشته باشه ؟؟؟؟ 

فقط اگر یک درصد فکرم درست باشه به خدا آتیشش میزنم چون من با هرچیزی که بسازم با مرد عیاش نمیسازم

میتونید کمکم کنید؟

خواهش میکنم زندگی برام خیلی تنگ شده