با سلام
در وهله اول بايد بگم شما نميتونيد ايشون رو قضاوت كنيد در مورد ايشون ذهن خوانی كنيد يعنی اينكه نميتونيد با قطعيت راجع به ذهنيت ايشون كه مثلا قصد جدا كردن شما از همسرتون رو داره صحبت كنيد چون اين مسئله باعث ميشه شما عكس العملی رو مطابق با ذهن خوانی خودتون انجام بديد و ايشون هم مقابله به مثل با شما ميكنه و متاسفانه اين چرخه معيوب همينطور تقويت ميشه و ادامه پيدا ميكنه به جای اينكار بايد در شرايطی كاملا آرام و بدور از هيجان با همسرتون بصورت منطقی صحبت كنيد و از احساسات ناخوشايندتون ايشون رو مطلع كنيد و برای اينكه به اين مسئله نظم و قانون بديد مثلا به توافق برسيد كه مثلا مادر همسرتون دو شب در هفته و در روزهای مشخصی ميتونه در منزل شما بمونه نه اينكه هر وقت دلش خواست و تا هر زمان كه دوست داشت در منزل شما اقامت داشته باشه .
با همسرتون ميتونيد اينطور صحبت كنيد كه مثلا ميتونم احساس ناراحتی مادرت رو به خاطر تنهايی درک كنم ولی من هم نياز به فضا و حريم خصوصی دارم و نداشتن اين شرايط ميتونه به زندگی مشترک و صميميت ما لطمه بزنه پس بيا با همفكری هم راهكاری بر اين مساله پيدا كنيم چه راههايی به نظرت ميرسه و راهكارهای همسرتون رو يادداشت كنيد و بعد راه كارهای خودتون رو هم اضافه كنيد بعد با همفكری و مشورت بهترين و منطقی ترين راه رو انتخاب كنيد و به توافق برسيد و به هم قول بديد از توافق هم و قراردادتون تعدی نخواهيد كرد اين باعث ميشه كه همسرتون در كنار و نه در برابر شما قرار بگيره و اصطلاحا برای شما گارد نگيره چرا كه هم با مادرشون همدلی كرديد هم حس خودتون رو منتقل كرديد و هم اينكه از ايشون برای همكاری درخواست كمک كرديد .
موفق باشيد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید