2794

بی محبتی و پرتوقعی همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 205 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام. شوهر من خیلی سرد هست نمیشه به قلبش راه پیدا کرد، مطمئنم منم توی دلش راهی ندارم. فامیل هستیم من دوستش داشتم فکر میکردم باهاش خوشبخت میشم، کلا پسر پاک و مودب و ساکتی هست. این نظر دوران مجردی من و الان دیگرانه. زندگی ما پر از مشکله و تمام اون ها به نظر من به خاطر اینکه تک پسره و خیلی بهش توجه نشون دادند زندگیمونو کرده میدون جنگ همش گرو کشی میکنه. مساله الان ، اونها توی روستا هستند و منم هم به خاطرش همونجا زندگی میکنم و از من توقع دامداری داره مثل زنهای قدیم روستا ( الان به خدا همون روستا هم همه تحصیل کرده و شاغل اند) اول نذاشتن ادامه تحصیل بدم بعد کار، کلا همه چی تعطیل فقط کلفتی . الان هم که زندگی رو برام تلخ کرده تا به این خواسته اش هم برسه

اطلاعات تکمیلی

سن 26 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز 
ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید.
دوست عزیز ادامه تحصیل، کار کردن، در شهر زندگی کردن یا روستا، آزادی عمل مسائلی است که شما باید قبل از ازدواج با هم به توافقی می رسیدید با توجه به اینکه همسرتان فامیل هم هستند باید حدس این را می زدید که از شما چه انتظاراتی بعد از ازدواج خواهند داشت؟
اگر مخالف این هستید که کارهایی بکنید که دوست ندارید کسی نمی تواند شما رو مجبور به کاری بکنید با همسرتان صحبت کنید و خواسته ها و توقعات خود را بیان کنید بگویید که من آینده ای که برای خودم در نظر داشتم این است که تحصیل کنم اما این صحبت ها و خواسته ها را باید با جدیت و قاطعیتی مطرح کنید که تا همسرتان متوجه شوند که هدف شما چیست؟ اما قاطعیت به معنای دعوا و دادو بیداد کردن نیست هدف خودتان را مطرح کنید و از او خواستار حمایت باشید.
و در آخر می توانید از مشاور حضوری کمک بگیرید.

برایتان آرزوی زندگی پر از شادی دارم 

تجربه شما

login captcha

من دقیقا راجع به کار کردن و ادامه تحصیل با ایشون صحبت کردم، نظرشون مثبت بود. اما خودم می دونستم منزل آینده ایشون روستا هست و مشکلی نداشتم چون فاصله اش تا شهر زیاد نبود و قرار بود من درس و کارم تو اون شهر باشه که قبول کرد. اما خودشون در مورد انتظاراتی که الان دارن صحبتی نکردن. زمان قبولی ارشدم مادرشون از ترس اینکه همسرم به خاطر شغل یا درس من از ایشون جدا بشه زدن زیر همه چی که من اشتباه کردم و پشیمونم از این وصلت. و اجازه تصمیم گیری به همسرم ندادن. من با صحبت های پدرم قید تحصیل تو بهترین دانشگاه کشور رو زدم. بعد اون اتفاق دیگه علنا دخالت میکردن و همسرم رو همه حوزه حمایت  کردن تا مبادا همسرم برخلاف میل اونها کاری برام انجام بده.

  • این شده که همسرم هم دیگه یه جورایی خودش رو زیر دین خانوادشون میدونه (البته مثلا؛ زیرا که الان مجبورش کردن تمام هزینه ساخت خونه و جهاز پسر رو برگردانده) .
  • با این اوصاف دنبال راهی هستم تا با نفوذ به قلبش بتونم به قولی به خودش بیارم تا رو پای خودش بایسته. به حرف من نمی کنه، منو نمیبینه و نظرات من براش مهم نیست. به شدت وابسته است خیلی شدید.
  • حالا شما بگید چیکار کنم؟


پرسش ها و پاسخ های مشابه

پرتوقعی شوهر در برابر خانواده ام

پاسخ سلام دوست عزیز ممنون از اینکه ما را انتخاب کردید . دوست عزیز توضیحات شما خیلی کامل نبود . ولی من این را فکر می کنم که شاید شما خودتان این توقع را در او ایجاد کردید و هر زمانی هر چیزی خواسته برایش آما...

پرتوقعی همسر

پاسخ سلام دوست عزیزم وقت شما بخیر خیر پدر شما هیچ وظیفه ای برای در اختیار گذاشتن منزلشون به شما ندارند و مقایسه ی همسر شما مقایسه ی به جایی نیست، در صورتی که روابط متقابل و با احترام باشه و پدر شما با میل ...

انتظارات و پرتوقعی مادرشوهرم

پاسخ سلام همراه عزيز✋🏻ممنون از اينكه ما را انتخاب كرديد از مطلب شما بر می آيد كه رابطه خوب و عاشقانه ای با همسرتان داريد خيلی هم عاليه ، تبريک ميگم. بنابراين اجازه ندهيد كه مشكلات خانواده بر رابطه شخصی شم...

فیلم دیدن همسر و پرتوقعی در رابطه جنسی

پاسخ سلام .توصیه می کنم با هم به یک روانشناس متخصص روابط جنسی مراجعه کنید .ببینید اینکه ایشون فیلم خاصی ببیند داخل در حریم شخصی اوست و به شما ارتباطی ندارد .ولی اینکه او در ارتباط جنسی از شما انتظاری داشته...