2794

اختلاف با همسر در دوران عقد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 62 بازدید

سلام و خسته نباشید 

من توو دوران عقد هستم و همسرم ۲۴ سالشه یه بار ازدواج ناموفق داشته و شکست خیلی بدی خورده و توو دوران عقد جدا شده. من ۸ماهه عقدم و متوجه شدم که همسر من باعث جدایی نبودند ولی یه چیزی هست که من وقتی ناراحت میشم از کاریش مثلا یه ساعت با همکارش دم در صحبت می کنه و من همین جور منتظرم بعد که میاد انگار دوست دارم تلافی کنم منم می خوابم و اون داد و فریاد می کنه خیلی آدم مهربون و خوبیه اما گاهی واقعا کلافم می کنه من احساس می کنم بیشتر مشکل از منه چون من نه پدری نه برادری نه عمویی هیچ مردی رو ندیدم و جوری بار اومدم که مرد و زن رو مثل هم میبینم حتی نیازهاشون رو. با توجه به تجربه کمم اون خیلی صبوری می کنه اما خودمم از دست خودم کلافه شدم من کم صبر شدم با کوچیکترین اذیتیش سریع بهم می ریزم دست خودم نیست واقعا خیلی تمرین می کنم اما نمیشه من دوران مجردیم سختی زیاد کشیدم دوست ندارم منم مثل مادرم مطلقه بشم و سختی بکشم اما یه سری حرفاش تو ناراحتی یا حرکاتش رو نمی تونم فراموش کنم دوست دارم زندگیم مثل گذشته عالی باشه اوایل من خیلی خوب بودم هر کاری برای زندگیم می کردم اما الان اونقدر بی اهمیت شدم که دلم نمی خواد حتی سمتم بیاد ازش خیلی زده شدم مخصوصا سری آخر که منو توو خونه تنها حبس کرد الان بعد از دو هفته هنوز نتونستم کارش رو هضم کنم و همش تا یاد کارش میفتم گریم میگیره با اینکه بیرون برد منو عذرخواهی کرد باهام مهربون بود اما نمی تونم واقعا


اطلاعات تکمیلی

سن ۱۹ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام . امیدوارم که خوب باشید .اگر می خواهید با کسی که ازدواج می کنید خوشبخت زندگی کنید فقط و فقط یک راه دارد ،اینکه قبل از ازدواج همدیگر را بشناسید .خب شما قبل از ازدواج به شناخت کافی نرسیده اید .اشکالی ندارد الان این شناخت را به دست بیاورید .ببینید اینکه شما این  پیش فرض را داشته باشید که تحت هر شرایطی باید به زندگی ادامه بدهید چون اگر جدا بشوید مثل مادرتان شرایط سختی را تجربه خواهید کرد ،باعث می شود همیشه فکر کنید هر اتفاقی که میافتد در نهایت شما مقصر هستید .در صورتیکه اصلا بحث تقصیر نیست .گاهی دو نفر شخصیت و سبک زندگی متفاوتی دارند و به درد هم نمی خورند .پس اگر قصد دارید خوشبخت باشید برای خودتان هیچ اجباری نگذارید که حتما باید با این شخص زندگی کنم .بلکه به خودتان بگویید اول باید او را درست بشناسم بعد اگر متوجه شدم با وجود همه اخلاق هایش ،مناسب من هست ،در این شرایط با او زندگی می کنم .فکر نکنید جدایی باعث بدبختی آدمها می شود .اساسا آنچه باعث بدبختی آدمها می شود جدا شدن یا جدا نشدن نیست بلکه انتخابهای اشتباه است .گاهی جدا شدن آدمی را بدبخت می کند و گاهی جدا نشدن بستگی به شرایط دارد. خب پس نکته اول اینست که رفتارهای همسرتان را زیر نظر بگیرید و او را بشناسید و دائما هر رفتار او را با این دلیل که رفتار من هم بد بوده توجیه نکنید .همه آدمها وقتی همسرشان برود در رختخواب حتی به قصد قهر کردن ،داد و بیداد راه نمی اندازند .اگر مجموعه شناخت شما از همسرتان این بود که بالای هفتاد درصد رفتارهایش و شخصیت و سبک زندگیش با شما هماهنگ است آن موقع متوجه می شوید که خب ایشان برای شما مناسب است .نکته دیگری که شما باید توجه کنید اینست که در رابطه با ارتباط زناشویی بعضی کارها را نباید انجام بدهیم مثل انتقاد کردن ،غر زدن ،گله کردن ،سرزنش کردن ،توبیخ کردن ،قهر کردن و مواردی از این قبیل . ما نمی توانیم همسرمان را تغییر دهیم و قرار هم نیست که همسرمان را آموزش بدهیم یا بخواهیم او را تربیت کنیم ما قرار هست همسرمان را انتخاب کنیم بنابراین یکی از مسائل مهم در روابط زن و شوهر پذیرفتن یکدیگر به همین شکلی که هستند است .مسأله دیگر اینست که اگر رفتاری از همسرمان سر بزند که باعث آزار ما بشود با قهر کردن و توبیخ کردن و سرزنش کردن مشکل حل نمی شود بلکه این رفتارها مانند بمبی است که آنرا میان رابطه یمان می اندازیم و تنها فایده ای که دارد اینست که رابطه ما را نابود کند .بنابراین اگر رفتاری در همسرمان باعث آزار ما می شود ،ما در یک شرایط خوب با او صحبت می کنیم به این شکل که رفتار تو اشکالی ندارد و من نمیخواهم از تو ایراد بگیرم ولی این رفتار تو باعث ناراحت شدن من می شود می توانی به من کمک کنی که من اذیت نشوم .خب واکنش همسر در اینگونه موارد به دو صورت است یا می گوید بله من سعی می کنم از این به بعد اینکار که تو را آزار می دهد را کمتر انجام دهم و یا می گوید من همینی هستم که هستم .در حالت دوم این شما هستید که باید انتخاب کنید که به رابطه تان ادامه دهید یا خیر ؟
مسأله دیگری که لازمه به آن توجه کنید اینست که علیرغم اینکه زن و شوهر بعد از ازدواج به هم خیلی نزدیک هستند ولی هر کدام یک حریم فردی نیز باید داشته باشند مثلاً ارتباط آنها با دوستانشان یا مواردی از این قبیل در حریم شخصی آنهاست و قرار نیست زن و شوهر برای یکدیگر زندان بسازند .در نهایت با تاکید به شما توصیه می کنم کتاب ازدواج بدون شکست نوشته ویلیام گلاسر ، ترجمه دکتر علی صاحبی را مطالعه کنید و آنرا راهنمای زندگیتان قرار دهید .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha