2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  خیانت همسر و تردید برای ادامه زندگی

خیانت همسر و تردید برای ادامه زندگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 124 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام خانوم دکتر

همسر من نظامیه و ۲۶ سالشه، ۲ساله ازدواج کردم. راستش تا ۱سال اول زندگیم همه چی عالی بود یعنی هنوزم خوبه اما نه دیگه مثل سابق . راستش متأسفانه چندین بار شاهد خیانت شوهرم بودم (در حد چت)، که گوشیش هوشمند بود ازش گرفتم و از عصبانیت زیاد پرت کردم خورد به دیوار و شکست. اینم بگم که هر بار که مچش رو گرفتم، ازش دلیلش رو می پرسیدم اونم میگفت که شبها که گشت هستم حوصله ام سر میره یه آیدی الکی میزنم و چت میکنم، باز با یه نفر دیگه ادامه دار نبوده انگار تا این که یه گوشی ساده برداشت بعدش نمی دونم چرا اما بدون این که متوجه چیزی بشم خودش اومد پیشم و گفت که من مدتیه با چند تا زن در حد پیامک دارم پیام میدم، میگفت می دونم کارم خیلی اشتباهه دارم روی خودم کار میکنم که تکرار نکنم و بذارمش کنار گفت باور کن حس من نسبت به تو کم نشده و واقعا دوستت دارم اما متاسفانه شیطون میره توی جلدم دو روز بعد این اعترافات، اون خانوم رفت علیه شوهرم شکایت کرد و همسرم رفت بازداشتگاه... شوهرم وقتی اومد باهاش سرسنگین بودم ازش متنفر بودم، دوست داشتم طلاق مو بگیرم و واسه همیشه برم اما خیلی واسه خودم متاسفم که دوستش داشتم و نرفتم شوهرم اومد بغلم کرد و گریه کرد و گفت آدم میشم،مطمئن باش فقط بهم فرصت بده آبروش پیش پدرش و در محل کارش رفته فردا هم قراره برم حق طلاق رو ازش بگیرم تو رو خدا راهنماییم کنین، دیگه واقعا نمی دونم باید چیکار کنم؟ ازش دل سرد شدم،یه جورایی از چشمم افتاد آخه من بارها بخشیدمش حتی یه بار خانواده اش رو در جریان گذاشتم اما این خوشی فقط تا ۳ ماه ادامه داشت.  کمتر از ۱ ساله درگیر این موضوعم و تا حالا خانواده ام رو در جریان نذاشتم و قهر نرفتم . خانواده ام خیلی از شوهرم خوششون میاد و به نجابتش ایمان دارن اما نمی دونن که... هر بار ازش پرسیدم اگه چیزی تو زندگیمون کمه بگو که جبران کنم، میگه تو خیلی خوبی و برام هیچی کم نذاشتی، مشکل از منه اینم بگم پدرشوهرم یه مرد عاقل و تحصیلکرده است،ایشون سر دفتر ازدواج و طلاقه! تا الان با شوهرم سرسنگینم و ازش خوشم نمیاد اما قول داده، نمی دونم چی قراره بشه؟ بچه هم ندارم لطفا اگه طلاق راهکار خوبیه بگین تا زندگیم رو تباه نکنم، تو رو خدا راهنماییم کنید من جز اینجا جایی رو ندارم... 

ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۰ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
  • همسر
  • طلاق
  • خیانت
  • زندگی
  • تردید
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    سلام به شما و وقتتون بخیر

    مطالبتون رو خوندم و بهتون حق میدم که ناراحت باشید چرا که تعهد یکی از مهمترین مسائل در روابط هست. وجود شبکه های مجازی و دسترسی راحت به ارتباطات مجازی امروزه یکی از پرچالش ترین مسائل هست و متاسفانه خیلی از افراد به شکل نادرستی درگیرش هستند. به نظر میرسد که همسر شما هم از این قضیه مستثنی نیستند، شاید به عنوان سرگرمی اینکار رو انجام میدادن و این رویه به شکل عادت ادامه پیدا کرده و متاسفانه زندگیتون رو تحت شعاع قرار داده. از طرفی طبق اظهارات خودتون باقی مسائل رضایت بخش هست و شما به ایشون علاقه مند هستید و در اظهاراتتون یک حس متناقض دوست داشتن و تنفر ذکر شده و در جایی هم گفتین که از ایشون خوشتون نمیاد که به نظرم همه اینها حاصل خشم و دلخوری شما از ایشون هست. با توجه به اینکه شما 2 سال هست که ازدواج کردید و نکات مثبت دیگری در ایشون وجود دارد و در عین حال خود ایشون آمده و نزد شما اعتراف کرده وشما رو در جریان خطای خودش قرار داده و اظهار پشیمانی کرده پیشنهاد من به شما این است که اول در نظر بگیرید که همسر شما علی رغم ویژگیهای مثبتی که دارند یک عادت منفی دارند و برای ترک این عادت نیازمند کمک شما هستند که البته این انتخاب شما هست که تمایلی به این کمک دارید یا خیر و با در نظر گرفتن ویژگیهای مثبت و منفی زندگیتون تصمیم بگیرید که آیا ارزش این تلاش را دارد یا نه.
    چنانچه تصمیمتان مثبت بود، خوب است که با همسرتان یک صحبت جدی داشته باشید و به او بگویید که قصد دارید به او فرصت دیگری بدهید تا این عادت نادرست را کنار بگذارد و برای این منظور راه حل هایی رو با همفکری یکدیگر مطرح کنید مثلا اینکه در مواقع بیکاری با شما چت کنند و یا اینکه یک سرگرمی جدید برای خودشون جایگزین کنند که میتونه با توجه به علائق ایشون باشد و راه کارهای دیگری که در حین گفتگو به ذهنتان میرسد و سعی کنید که از تهدید و سرزنش استفاده نکنید و با همراهی و مهربانی پیش روید. همچنین سعی کنید که در زندگیتون یک روال یکنواخت نداشته باشید و با خلاقیت خودتون تنوع ایجاد کنید و روح و نشاط تازه ای به زندگیتون ببخشید. اگر هنوز کمی به ایشون علاقه دارید به نظرم این تلاش ارزش به انجام رساندنش را دارد و البته همراه با آن خوب است که حق قانونی هم داشته باشید مثل حق طلاق نه به این منظور که دائم به طلاق فکر کنید، با هدف برابری حقوق شخصی و قانونی.
    در نهایت این انتخاب شما هست که چه تصمیمی بگیرید  ☺ انشالله که هر چه هست به احساس رضایت و خشنودی ختم شود. ☺
    با تشکر

    تجربه شما

    login captcha

    نظرات شما

    جدیدترین پرامتیازترین
    ف57
    ف57
    1397/02/05
    0 پاسخ

    من 16 سال هست که ازدواج کردم، پسر اولم 3 ساله بود که هم این مساله ای البته به دوستی و دیدار هم ختم شده بود برام پیش اومد. با توجه به اینکه همسرم یک جنتلمن و خانواده دوست و بی نقص بود و محبوبیت خاصی در خانواده داشت و من هم دوستش داشتم و زندگیم رو دوست داشتم بخشیدمش. بهم گفت شیطان رفته توی جلدم ببخشید تکرار نمیشه تو رو با هیچکس عوض نمیکنم. و الان 16 سال از زندگی مشترکمون گذشته و دو تا پسر دارم، هیچ مشکلی ندارم ولی غصه ی این کار من رو از درون نابود کرده. نه تنها دست از این کار برنداشت بلکه بارها و بارها تکرار شده و هربار به دوستی و دیدار ختم میشه که من خیلی زود میفهمم. نمیدونم آیا اگه به گذشته برگردم باز هم به این زندگی سر شار از بی اعتمادی ادامه میدادم یا نه. درسته که به غیر از این کار اشتباه خوبیهای بسیاری داره. ولی بعضی از اشتباهها اثرشون یک دنیا خوبی رو تحت شعاع قرار میده. خیلی داغونم خیلی


    banooyebarfiii
    banooyebarfiii
    1397/02/05
    0 پاسخ
    @ف57

    سلام،ممنون از این که تجربه تون رو در اختیارم گذاشتین شوهر منم تنها مشکلی که داره همینه و باعث شده دیگه هیچ کدوم از خوبیاش به چشمم نیاد همسرم تو خونه بهم احترام میذاره، مهربونه (از اول تا الانم همینطور بود) تا حالا بد دهنی نسبت به من و خانواده ام نداشته و کلی خوبیای دیگه... اما منم از درون از هم پاشیده ام البته من بعد این قضایا رفتم حق طلاقم رو ازش گرفتم تا ببینم چی پیش میاد؟ راستش رو بخواین از طلاق خیلی می ترسم چون اگه بخوام جدا بشم میشم اولین طلاق فامیل، بعدم همش به فکر پدر و مادرم هستم خیلی دلم براش میسوزه و باقی شرایطی که دست و پای منو برای جدایی بسته😔

    ف57
    ف57
    1397/02/05
    0 پاسخ
    @banooyebarfiii

    عزیزم فقط خودت میتونی تصمیم درست بگیری، هیچ کس حتی مشاور هم نمیتونه بهت کمک کنه، از صمیم قلب درکت میکنم،تا بچه دار نشدی تصمیم درست رو بگیر و این هم که بار اولش هست و دیگه تکرار نمیشه رو از سرت بیرون کن،اگه با گرفتن حق طلاق موافقه حتما اینکارو بکن حتما البته به شرطی که مهرت رو هم بتونی موقع طلاق بگیری. برای بچه دار شدن هم عجله نکن اگه جوونی. در ضمن فکر کردن به پدر و مادر و آبرو نباید باعث شه که نتونی صداتو دربیاری و جلو خودش عنوان نکن. بازهم میگم خودت باید به خودت کمک کنی و تصمیم درست رو بگیری.من آینده ی تو هستم.نه حرف من نه حرف دیگران نباید در تصمیم گیریت تاثیر بزاره.برای تو و تمام زن های مظلوم سرزمینم آرزوی آرامش دارم

    ف57
    ف57
    1397/05/25
    0 پاسخ
    @banooyebarfiii

    سلام عزیزم

    خواستم جویای حالت باشم،ان شاا... که همه چیز خوبه