2794

بی توجهی همسر به خاطر رابطه قبل از ازدواج

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 164 بازدید

سلام وقتتون بخیر من خیلی کار اشتباهی کردم و از رابطه قبل از ازدواجم به همسرم گفتم البته خیلی تحت فشار گذاشت تا گفتم از اون موقع دیگه رفتارش باهام مثل همسر نیست و از چشمش حسابی افتادم با اینکه بعد از ازدواج به هیچ عنوان به مردی حتی نگاه هم نکردم تا اعتمادش رو بدست بیارم اما نمیشه نظرش نسبت بهم کلا عوض شده و چندین بار میخواست جدا بشه بعد به خاطر اینکه حامله بودم بخاطر بچه گفت به دنیا بیاد بعد جدا میشیم بچه که دنیا اومد بخاطر اون جر و بحث تو خونه کمتر شد اما رختخوابش جداست و توجهی نداره و میبینم که با دخترای دیگه چت میکنه و اواخر دیدم با یک نفر دوست شده و از پیاماشون فهمیدم میخواد باهاش ازدواج کنه هر وقت به کوچکترین چیزی اعتراض کنم میگه تو حق اعتراض نداری و گذشته رو تو سرم میکوبونه هرچی واسش وقت بذارم و خدمت کنم هیچ فایده نداره نمیدونم آیا میشه دوباره رابطه مثل قبل بشه و گذشته ام رو فراموش کنه و به حال بچسبه 

زندگیم و شوهرم رو دوست دارم خیلی اما گذشته ام عذابم میده هم اون رو عذاب میده چیکار کنم؟

مسخره ام هم میکنه و کلی اعتماد بنفسم اومده پایین هیچ چیز منو دیگه قبول نداره

و جدی نمیگیره حتی بیماری ام رو.

در ضمن از اون موقع دیگه حتی خرجی هم روم نمیشه بگیرم و اون هم نمیگه که بهت بدم

اطلاعات تکمیلی

سن 30 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام

دوست عزیز همانطور که خودتون اشاره کردید نباید همسران را در جریان گذشته تان قراردهید همانطور بالعکس شما هم نیاز نیست در مورد تمام جزئیات گذشته همسرتان قرار بگیرید. چه بخواهیم چه نخواهیم دید ما نسبت به همسر تغییر میکند.
منصفانه نیست که همسرتان قصد جدایی از شما رو داشته باشند فقط به خاطر گذشته تان.
چیزی که مسلم هست همسرتان هیجانی رفتار می کند و احساسات منفی اجازه نمی دهد منطقی فکر کند و تصمیم بگیرد که البته اطلاع داشتن مردان از گذشته همسرانشان بسیار سخت است باید تا حدودی به ایشون هم حق داد.

و مسخره کردن . جدی نگرفتن. جدا کردن محل خواب همه اینها ناشی از خشم درونی شان است که به این شکل خودش را نشان میدهد.

به همسرتان باید کمک شود  تا خشم شون رو برون ریزی  کنند تا بتواند شما را در حال حاضر بعد از ازدواج تان نه با گذشته تان قضاوت کنند.

در یک موقعیت مناسب هم از نظر روحی. مکانی و زمانی با همسرتان صحبت کنید. به او بگویید که چقدر این زندگی و ایشون برای شما اهمیت دارد. و حاضرید برای کمک به رابطه تون هرکاری کنید. اینکه شما در گذشته تان چه خبر بوده زمانی به ارتباط و زندگی شما مربوط  میشد که آثار آن هنوز در زندگی تان نمایان بود. اما شما تمام سعی تان را کردید که برای زندگی تون چیزی کم نزارید. و به ایشون بگویید این رفتارها فقط منجر به این میشه که فاصله ما هر روز دورتر شود و این حداقل برای فرزندمون خوب نیست ما باعث شدیم که اون به این دنیا بیاد و در مقابل آرامش. شادی و خوشبختیش مسئولیم.

به نیازهای اصلی ایشون توجه کنید اما مراقب باشید رفتارتان طوری نباشد که گویا در حال باج دادن به ایشون هستید
حتی اگر ایشون سهم شان را به عنوان همسر انجام نمی دهد شما سهم تان را با تمام وجود انجام دهید
درمورد مسخره کردن به هیچ عنوان اجازه ندهید همچین اتفاقی بیفته خیلی مودبانه بگویید لطفا مشکلات رو به همه چیز ربط نداره. همانطور که من به تو احترام میزارم این توقع را دارم با وجود مشکلات به من احترام بذاری
تامین نیازهای مالی شما جزو وظایف ایشون هست وقتی شما هم سکوت میکنید یعنی با تحریم خودتان در برابر هر چیزی موافق هستید طوری وانمود نکنید گویا مقصر هستید. 

دوست عزیز اگر به تنهایی نمی توانید مشکل را حل کنید یک زوج درمانگر خبره حتما می تواند به همسرتان و رابطه تون کمک کند.
اکر همسرتان نیامدن می توانید به تنهایی بروید تا به کمک ایشون همسرتان را وارد جلسات درمانی کنید

                                   با آرزوی بهترینها

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha