سلام، خیلی کوتاه توضیح دادید، شرح حال کاملتری نیاز هست.
منظورتون از دروغ گویی همسر چیه؟
روابط عاطفیتون در حال حاضر با هم چگونه است؟ میزان صمیمیت؟ مشکلات حل نشده و تعارضات مهمی که در حال حاضر در زندگی مشترک دارید؟ چقدر باهم میتونید صحبت جدی کنید بدون اینکه بحث و درگیری بینتون پیش بیاد؟
تو این ۵ سال بعد تولد فرزندتون زندگیتون چه تغییراتی داشته نسبت به قبل اون؟ کدوم شرایط عوض شده؟
از همسرتون پرسیدید چرا فکر می کنه که شما دیگه دوستش ندارید؟
سلام شوهرم از همون اول مشکلاتشو بهم نمی گفت هر موقع ازش میپرسیدم دروغ میگفت من اول باور میکردم ولی الان دیگه اگه راستم بگه باور نمیکنم الان رابطه عاطفیمون خوب نیست من دیگه دوست ندارم باهاش مسائلمو در میون بزارم چون که اون هم از خودش مسئولیت نشون نمیده هر وقت میخوام باهاش صحبت کنم میگه بزار بعد یا طفره میره بعد از به دنیا اومدن پسرم کارش عوض شد کار خیلی خوبی داشت ولی الان شرایط کاریش خوب نیست اصلا
مشکلات شما متاسفاته بیشتر از چیزیه که بشه با یه راهنمایی کوچک به این شکل حل بشه، به همسرتون بگین زندگیمون در معرض آسیبه و من زندگیمو دوست دارم، از همسرتون تقاضا کنید تا دیر نشده برای رسیدگی به مشکلات موجود به زوج درمانگر مراجعه کنید، به این شکل به نتیجه نخواهید رسید و زندگی فرزند ۵ سالتون هم در معرض تخریبه.