2794

سردی همسر در وابط زناشویی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 148 بازدید

سلام خسته نباشید. ببخشید یه سوالی داشتم میخواستم با شما مطرحش کنم.

۶ ساله ازدواج کردم یه دختر ۱۹ ماهه دارم. مشکلم شوهرم که اصلا بهم توجهی نداره. شغلش آزاده. خیلی ساعت کاریش زیاده. همیشه خستست دیگه حوصله ای برای من نداره. فقط یه ماه اول ازدواجمون خوب بود. بعد کم کم فاصله روابطمون زیاد شد و به یه ماه یکبار رسید که با پیگیریهای من شد هفته ای یک بار. توی بارداری و بعد از زایمان دوباره به یک ماه یکبار رسیده. مشکل اصلیم اینه که چه قبل چه الان اصلا طرفم نمیاد قبلا همش من میرفتم طرفش ولی بعد زایمان با خودم تصمیم گرفتم دیگه پیش قدم نشم تا واکنش اونو  ببینم ولی نتیجه خوبی نداشت. اونم فقط یک ماه یکبار احساس نیاز میکنه. هر روز دارم افسرده تر میشم همیشه بغض گلوم و گرفته. آخه نشد یکبار به خودم برسم ولی جذبم بشه. الان خیلی حساس شدم همیشه گوشیش رمز داره. چند باری چتهای بدی تو گوشیش دیدم ازش پرسیدم گفت با دوستهام شوخی دارم. نمیدونم خیانت میکنه یا نه. حالم داره از این زندگی بهم میخوره همش به فکر طلاقم. همش ازم ایراد میگیره و شوخیهاش بیشتر تحقیرآمیزه تا خنده دار.‌ نمیدونم مشکل از منه یا اون. تو این چند سال خیلی تلاش کردم تا روابطمونو گرم نگه دارم ولی دیگه خسته شدم و انگیزه ای برای ادامه دادن ندارم. خیلی احساس کمبود میکنم هر کاری هم برام میکنه بازم به چشمم نمیاد (اون فکر میکنه همین که برام خرج میکنه و شکممو سیر میکنه وظیفش تموم شده ). خیلی هم باهاش صحبت کردم ولی با شوخی زیر سیبیلی رد میکنه.

 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانپزشک و درمانگر مشکلات جنسی

سلام دوست عزیز، شرایط سختی رو دارید سپری می کنید و البته که خواسته های جنسی و نیاز عاطفی شما کاملا به حق و قابل احترامه.بنظر میرسه بعد ۶سال گفتن و به طرق متفاوت تلاش کردن و نرسیدن به هدف، شاید وقتش باشه که خیلی جدی تر و البته محترمانه و نه با خشم و تهدی،  باهاشون وارد مذاکره بشید و از احساس ناراحتی و ناکامی خودتون از شرایط موجود صحبت کنید و بجای غر زدن و نشنیده شدن و ادامه همان سیکل معیوب قبلی از ایشون قاطعانه بخواین که همراه شما به یک درمانگر خانواده و جنسی مراجعه کنند، اگر خواسته شما را اجابت نکردند اونوقت شما باید برای زندگی خود تصمیمی بگیری که یا می مانم و خودم را قوی میکنم و به شرایط موجود هم اعتراضی نخوام داشت چون طرق مقابل من تمایلی به تغییر ندارد، یا ابنکه تصمیم بگیری که از ایشون جدا بشی.
بهر حال اول باید خیلی جدی باهاش حرف بزنی و در مقابل خواسته ت نظر ایشون رو بشنوی و بعد با کمک یک مشاور برای آینده خودت تصمیم بگیری.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha