2794

افسردگی و اختلاف با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 51 بازدید

من 4/5 ساله ازدواج کردم و شدیدا گرم مزاجم. و همسرم توی دوران عقد و اوایل عروسی گرم بودن اما هر چی میگذره بدتر میشن. و بیشتر از سمت منه درخواست و بیشتر وقتها هم منفیه. واقعا احساس میکنم غرورم خرد شده. لجم در اومده. مستاصل شدم .از خودم بدم میاد که چرا تو هیچی نمیتونم جلو خودمو بگیرم آخه  این از این و 20 کیلو اضافه وزن دارم و همسرم لاغره به شدت و نه اون چاق میشه و نه من میتونم جلو خودمو بگیرم شاید به خاطر همین ازم سرده. بچه میخوام دوساله به خاطر کمبود پول دوبار میریم دکتر یک سال نمیتونیم بریم همه هم هی سوال میپرسند چرا بچه ندارین داغ دلمو تازه میکنند. قبلا با هم زیاذ اختلاف ذاشتیم خداروشکر الان خیلی بهتریم .فکر میکنم همسرم دوستم داره یا حداقل رفتارش اینطوره و فکر منم این شده اما دوبار رفتیم مشاور همش من مقصرم حتی همسرم هم قبول داشت مقصر بیشتر خودش و خانوادش اند اما مشاور این دفعه میگفت تو باید بیخیال باشی  خب اگه میتونستم که نمی اومدم پیشه شما. خلاصه اول حق با من بود یهو نمیدونم جلسه سوم به بعد چی شد همه مشکلات افتاد سر من. و تازه بهم گفت افسردگی شدید داری و نباید بچه دار بشی تا شش ماهه دیگه. منم لجم در اومد به خاطر تغییر موضع ناگهانیش و ندیدن اشکالات همسرم و خانوادش دیگه نرفتم اما احساس میکنم همسرم هم قبول داره مشکل افسردگی دارم . داروهاشو نخوردم میخوام بچه دار شم اما میترسم مامانه بد اخلاقی شم میخوام بخورم تحمل شش ماه ندارم و تازه من خیلی شاد بودم و بدجور اعصابم خرده که به خاطر اشتباه آدمای دیگه من باید قرص بخورم و تاوان بدم تازه مشاور همه را بندازه گردن من  در ضمن حوصله خونه هیچکس رو ندارم میدونم احتملا به خاطر افسردگیه اما پدر و مادرم خیلی دوست دارم برم خونشون و من انگار قراره بکشنم نمیتونم برم اگرم اصرار کنند کفرم در میاد که مگه بچم برام تعین تکلیف میکنین. دلم براشون میسوزه همه خواهر برادرها به بهونه بچه نمیرند خونشون منم که میرفتم اینطور چیکار کنم


اطلاعات تکمیلی

سن 26 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
به نظر می رسد که مشکل اصلی شما، افسردگی باشد. تعجبی ندارد که در چنين وضعيتی، مشکلات بين شما و همسرتان تشديد شوند و احساس ناکارآمدی داشته باشيد.
پيشنهاد می کنم حتماً و حتماً برای درمان افسردگی تان نزد روان شناسی که سابقه درمان افسردگی را داشته باشد، برويد. پرس و جو کنيد و مشاوری را بيابيد که سابقه و تخصص درمانگری داشته باشد.
به شما کاملاً حق می دهم که انگيزه کافی برای ادامه جلسات مشاوره قبلی تان نداشته ايد. يک مشاور با تجربه، بايد بداند که نبايد جلسه مشاوره را با دادگاه اشتباه بگيرد! ما پهلوی مشاور نمی رويم که «مقصر» را پيدا کنيم! ما می خواهيم او کمک مان کند تا خودمان بتوانيم مشکل خودمان را حل کنيم.
مشکل در روابط بين افراد، تقريباً هميشه در ماهيت رابطه تعريف شده ی بين آنهاست، نه در درون يکی از طرفين رابطه! اما اين را هم عرض می کنم که نااميد نباشيد و مشاور ديگری را پيدا کنيد. اگر يک نفر نتوانست به شما کمکی بکند، دليل اين نيست که هيچ شخصی قادر به راهنمايی شما نخواهد بود.
افسردگی يک بيماری فکری است و خوشبختانه نسبت به بقيه اختلالات روانی، راحت تر درمان می شود. تنها در برخی موارد اين بيماری، لازم است که شخص دارو مصرف کند. اشاره نکرده ايد که کی به روان پزشک مراجعه کرده ايد. هرگز داروهای روان پزشکی را سر خود شروع يا قطع نکنيد. مصرف اين داروها حتماً بايد تحت نظر روان پزشک (نه روان شناس) باشد. معمولاً همه روان پزشکان، به موازات تجويز دارو، به بيمار توصيه می کنند که نزد روان شناس هم برود و کار روان درمانی اش را آغاز کند.
دارو خوردن به تنهايی، نوعی «تنبلی» و «انغعال» است. خيلی بعيد است که دارو، بدون مراجعه به روان شناس، بتواند افسردگی را کاملاً برطرف کند يا جلوی عود مجدد آن را در آينده بگيرد.
برای حل مسئله تان دنبال راه حل های سريع و راحت نباشيد. برای مراجعه به روان شناس، در صورتی که مشکل مالی داريد، لازم نيست با همسرتان برويد. اگر امکان مراجعه هفته ای را نداريد، هر 10 روز يکبار برويد. اما حتماً اقدام کنيد و درمان را رها نکنيد.
شما تنها کسی هستيد که می تواند بيشترين کمک را به خودتان بکند. منتظر کسی يا چيزی يا معجزه ای نباشيد. همت به خرج دهيد و شروع کنيد، مطمئن باشيد خداوند هم حمايتش را به سمت تان سرازير می کند.
ضمناً تا زمانی که افسردگی تان درمان نشود، به فکر بچه دار شدن نباشيد. چون اصلاً به صلاح تان نيست. همانطور که عرض کردم، با خيالبافی و تفکرات جادويی نمی شود مسئله های زندگی را حل کرد. در وضعيت فعلی شما، ورود يک بچه، نه تنها مشکلی را حل نمی کند که بر افسردگی تان خواهد افزود.
خودتان را مضطرب نکنيد. روی حل مسئله (افسردگی) متمرکز شويد.
منتظر شنيدن اخبار خوشايند بعدی از شما هستم.
موفق باشيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha