سلام
دوست عزیز
من مطالب نوشته شده توسط شما را مطالعه کردم. اطلاعات ناقص و نیاز به بررسی دقیق و عمیق وجود دارد، با این حال سعی می کنم به ذکر مواردی در مورد تشخیص و راهکارهای اولیه بپردازم..
دلیل این حالات اضطرابی در شما به عوامل گوناگونی مربوط می شود: امادگی زیستی و ژنتیکی، ویژگیهای شخصیتی، شرایط خانوادگی و تربیتی، اتفاقات و حوادث ناگهانی و ناگوار و ....
اضطراب به طور کلی حالت هیجانی پیچیده و پایداری است است که اغلب بر اثر ترسی ابتدایی اغاز می شود. در واقع حالت وحشت و برانگیختگی جسمانی است که در ان شما معتقدید نمی توانید رویدادهای بالقوه ناگوار اینده را پیش بینی یا کنترل کنید. بنابراین ممکن است حتی فکر کردن به مسائل هم در شما ایجاد اضطراب کند. اضطراب همیشه معطوف به اینده است و موتور محرکه ان این فکر است که " اگر فلان طور شود چه ؟ "
اگر موقع امتحان چیزی یادم نیاید چه؟
اگر کارم تمام نشود چه ؟ و ...
در حالت اضطراب تفکر، احساس و رفتار متفاوت از زمان هایی است که اضطراب ندارید.
علائم جسمانی مانند : افزایش سرعت ضربان قلب، تپش قلب، تنگی نفس، درد یا فشار در قفسه سینه، احساس خفگی، سرگیجه، تعرق، تهوع، ناراحتی معده، رعشه یا لرز، سوزش یا بی حسی در دست و پا، سفتی و تنیدگی عضلات، ضعف و بی ثباتی یا از هوش رفتن و ...
علائم شناختی:
ترس از دست دادن کنترل، ناتوانی برای مقابله
ترس از جراحت جسمی یا مرگ
ترس از دیوانه شدن
ترس از ارزیابی منفی دیگران
خاطرات، تصاویر یا افکار ترسناک
ضعف تمرکز، سردرگمی، حواس پرتی
محدود شدن توجه، گوش بزنگی در مورد تهدیدات
ضعف حافظه، اشکال در استدلال
علائم رفتاری:
اجتناب از موقعیتها یا نشانه های تهدید
فرار یا گریز، جستجوی ایمنی و اطمینان بخشی، بی حرکتی یا بی قراری و سراسیمگی ، قدم زدن زیاد ، اشکال در تکلم و ...
علائم هیجانی:
احساس اضطراب و تنیدگی یا برانگیختگی، احساس ترس و وحشت، عصبی شدن، بی تابی و بی صبری و ...
نکته مهم اینست که شما بدانید: نحوه تفکر شما است که تعیین می کند اضطراب باقی بماند یا کاهش یابد.
در بیشتر مشکلات اضطرابی فرد احتمال و شدت خطر را بیش از حد براورده می کند.( اغلب به این فکر می کنید که احتمال بروز خطر یا تهدید نسبت به شما یا عزیزانتان بالا است. اغلب به این فکر می کنید که بدترین حالت اتفاق خواهد افتاد: از دست دادن عزیزان و یا تصادف مهلک و ... )
این نوع تفکر را " فاجعه پنداری " می گوییم که در ان مسائل را بزرگتر از انچه هست جلوه می دهیم. ممکن است که فکر کنید من می دانم که وقتی مضطربم بدترین افکار به ذهنم می اید اما نمی توانم این روند را متوقف کنم. باید بدانید که فقط شما اینطور نیستید
با توجه به حالات شما، به عقیده من نیاز به جلسات رواندرمانی منظم است با روش شناختی-رفتاری .
در درمانهای شناختی-رفتاری می اموزید که چگونه ویروس فاجعه پنداری را شناسایی و ان را از کار بیندازید. برای تغییر احساس باید نحوه تفکرتان را تغییر دهید. فرایند درمان پیچیده و نیازمند زمان است. برای بهبود مشکلات شما، با توجه به عدم دسترسی به روانشناس، استفاده از کتاب کار نگرانی و اضطراب، ترجمه دکتر فرزین رضاعی، انتشارات ارجمند را پیشنهاد می کنم.
با ارزوی سلامتی و موفقیت برای شما
سلام خسته نباشید ...واقعا ممنونم ...
پایدار باشین❤