سلام عزیزم.
کودکان یک گِل خام هستند در دستان ما.میتونیم با تربیت صحیحمون از اونها مجسمه ی زیبا بسازیم.میتونیم هم با ناآگاهی آیندشونو خراب کنیم.عزیزم.شرایط شما را درک میکنم.تازه زایمان کردید.مشکلات عدیده ی گذشته را هم داشتید.احتمالا دچار افسردگی بعد از زایمان شدید و عصبی بودن و تحمل کم شما باعث این گونه رفتارهاست.حتما و حتما و حتما به روانپزشک مراجعه کنید و تحت درمان باشید.
از طرف دیگه کودک سه ساله ی شما در مرحله ای از رشد و تفکر هست به نام تفکر خودمرکزبین.این تفکر یعنی حرف منطقی را متوجه نمیشه و فقط منطق ،منطق خودش هست.گاها این تفکر به اسم لجبازی نشان داده میشه.خب اگه شما هم باهاش لجبازی کنید و مدام توی سر و کله ی هم بزنید این لجبازی ها ببشتر میشه.باید روشهای فرزندپروری را بدونید.باید بدون لجبازی کردن باهاش بتونید چیزهای دیگری را خلاقانه بهش پیشنهاد بدید .مثال میزنم.فرزند شما ساعت 12:30 ظهر بستنی میخواد.شما میدونید الان موقع بستنی خوردن نیست.اگر منطقی براش توضیح بدید با توجه به خودمرکزبین بودن تفکرش نمیفهمه.اگه بهش نه بگید لجبازی میکنه.اگه هم خواستشو فراهم کنید یاد میگیره با لجبازی و سر و صدا و مثلا کتک کاری به خواسته اش برسه.مادرِ باحوصله ی خلاق بدون لجبازی با بچه اش میگه باشه.چشم .بستنی هم داریم.برا عصر هست ولی.الان یه مسابقه هیجان انگیز داریم.1-2-3 بدو...بدو...مسابقه شروع شد.مسابقه آشپزی داریم.بدو لباس سرآشپز را بپوش.باید خورشت را هم بزنی.باید بهش نمک بزنی.الان غذا را باید سرو کنی.با غذا نقاشی بکش.حالا خورشیدو بخور.نوبت ابر هست.نوبت خونه هست.اینجوری گرسنگی بچه رفع شده.لجبازی هم نکردیم.بستنی هم ندادیم.نیاز به حوصله و صبر و خلاقیت شما داره.مثال من قابل تعمیم به شرایط دیگه هم هست.لطفا لطفا اول به روانپزشک مراجعه کنید تا افسردگی احتمالیتون برطرف بشه.و بعد مهارتهای فرزندپروریتون را از طریق مطالعه و شرکت در کارگاههای فرزندپروری افزایش بدید.
موفق باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید