2794

مشکل با کنترل و عقاید همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 88 بازدید

سلام . من 21 سالمه دوران مجردی آدمی بودم که توی فضای مجازی فعالیتهای زیادی داشتم ارتباطم با جامعه بیرون کم و بیش زیاد بود هر هفته با دوستام به کافه و پارک و..میرفتم . تا این که به خواستگارم جواب مثبت دادم . ایشون از نظر مذهبی، مذهبی هستند اما از نظر مالی اجتماعی خانوادشون بسیار تفاوت دارند با ما و من این نکته رو نمیدونم چرا دقت نکردم . مراسم عروسی رو پدرم گرفتند بهترین خرید ها رو انجام دادند براش و مثل پسرشون نگاه میکردن بهش . همسرم یک سال ازم بزرگترند و بعد ازدواج به شهر محل تحصیلش رفتیم . دوران عقد متوجه بعضی حرفهای خواهرشوهرم شدم که پشتم زده بودند ولی سعی کردم رابطم رو بهتر کنم باهاشون بلکه به این طریق بتونم دل همسرم رو بیشتر به دست بیارم. دوران عقد که سه ماه بیشتر نبود نزدیکی داشتم با همسرم اما بعد عروسی کاملا اخلاق همسرم برگشت برای نزدیکی باید خودم بارها بگم تا قبول کنند هر بار به بهانه های مختلف رد میکردند از نظر اخلاقی هم عوض شده . خودشون فعالیت گسترده تو نت دارن و به خاطر درس و کارشون به قول خودش ممکنه خانم یا آقا بهشون پیام بدن چند بار از لحن پیام دادن چند تا خانم که خیلی وقت هم هست همسرم رو میشناسند خوشم نیومد و گفتم بهش و اون میگفت حساس شدی الکی مثلا یکی شون چند سال ازم بزرگتره یا...با این حال اصلا اجازه نمیدن صفحه مجازی داشته باشم اصلا نمیزارن هرچی حرف میزنم فایده نداره . یا با هرکس حرف میزنم باید اطلاع داشته باشه با دوستام ارتباط رو قطع کردم به طور کلی . با فامیل بخوام حرف بزنم یا شماره بدم کلی باهاش حرف میزنم آخرش دعوا میشه میگه تو منو آدم حساب نمیکنی و.. نظر من برات مهم نیست یا هر از گاهی ساکت میشه هر چی میگم چی شده میگه اعصابم و خرد نکن سوهان روحمی و.. من ساعت ها سعی میکنم باهاش حرف بزنم ببینم چی شده یا فکر میکنه من علاقه ای به خانوادش ندارم به زور میرم خونشون . اگه مثلا این دفعه رفتیم پیش خانواده من دفعه بعد باید همون مقدار پیش خانوادش که شهر نزدیک هستن بریم . با این که بخاطر شرایط درسش چند سال بود جدا زندگی میکرد و به قول خودشون هر دو ماه میرفت پیش خانوادش . تمام حرف هاشو به مادرش میزنه وابستگی داره بهشون . ولی به پدر اصلا . میگه خانواده ما این طوریه که عروس از دختر بیشتر کار میکنه خونه مادرشوهر . ولی من مثلا برای اثباب کشی مادرم که دست تنها بود میخواستم برم میگفت من خودم تشخیص میدم که زنم کجا کار کنه. از نظر مالی بهش میگم پول بده میگه برای چی میخوای باید کلی اصرار کنم تا مثلا یه مقدار خیلی کم بده برای خرج کردن هاش حساب کتاب داره ازم میپرسه چیکار کردم که تموم شده. هیچ حریم شخصی ندارم میگه زن نباید استقلال داشته باشه . گاهی اوقات واقعا خسته میشم از این وضعیت. از یه طرف گاهی اوقات تنهایی که فشار میاره بهم یاد گذشته ام میفتم میگم چرا این طوری ازدواج کردم . وقتی دعوا میشه با همسرم آخرش لج میکنم جواب توهین هاشو میدم دستشو بلند میکنه روم منم یکی دوبار کارشو تکرار کردم و بعد پشیمون شدم . به خواهرش و مادرش گفتم گفتن اگه چیزی میگه جوابش رو نده آروم میشه . از یه طرف هم وضعیت سخت میشه یاد گذشته میفتم و انتخاب هایی که نکردم ولی همسرم مثل همه آدما خوبی هایی هم داره نمیشه بگم هیچ خوبی نداره و نمیخوام با یاد گذشته خیانت کنم بهش .





اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانشناس و مشاور

با سلام

این شرایطی که شما در موردش اطلاعات دادید اصلا شرایط خوبی نیست این موارد همین الان در این مقطع زمانی هم باعث دلسردی شما شده اند چه برسد به 4 یا 5 سال آینده. خود را در 4 یا 5 سال آینده تصور کنید: کجا هستید؟ چه فعالیتی انجام میدهید؟ ایا از مسیری که طی شده راضی هستید؟ آیا در این سن توانسته اید استعداد ها و توانایی های خود را بکار بگیرید ؟ آیا برای فرار از تنهایی داشتن زندگی مشترک  و یا شروع زندگی انتخاب مناسبی است؟
از طرفی به این دلیل که شما فرد فعال و اجتماعی بودید ادامه این مسیر از نظر شخصی اصلا برای شما مناسب نخواهد بود.
با توجه به این که شما خانواده ای دارید که حمایتگر هستند در مورد ادامه این رابطه و شرایطی که مد نظرتون هست حتما تجدید نظر کنید.
گاهی ما با سازشهای نابجا و سازگاری کردن با شرایطی که در اون به آزادی و حقوقی که داریم احترام گذاشته نمی شه باعث می شیم شرایط زندگی هر روز برایمان سخت تر و سخت تر بشه.
در این مورد و برای کسب آگاهی از دلایل و نحوه این سازش های نا متناسب می توانید کتاب زنان شیفته را مطالعه نمایید.
 

شاد و پیروز باشید.



 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

عقاید متفاوت با خانواده همسر

پاسخ سلام کتاب‌های بسیاری در این باره نوشته شده. کتاب‌هایی که الان به ذهن بنده می‌رسد این‌هاست: حماسه حسینی از شهید مطهری. سیره پیشوایان از آقای مهدی پیشوایی. این کتاب خلاصه‌ای از زندگی دوازده امام را نوشت...

عقاید همسرم در مورد خانواده

پاسخ سلام دوست خوبم تقریبا میتونم بگم نظر تمام مردها در تمام دنیا همین هست با وجود اینکه فرد اول و اولویت هر کس در زندگی باید همسرش باشه معمولا آقایون والدینشان رو در اولویت قرار میدهند واقعیت این هست که ب...

تفاوت عقاید با خانواده همسر

پاسخ دوست عزیز سلام تفاوتهای زیاد در هر زمینه ای به خصوص زمینه های اعتقادی و فرهنگی در خانواده ها میتونه زمینه ساز مشکلات آتی برای زوجین باشه.عقاید دینی بخش مهمی از ذهنیت یک فرد رو تشکیل می‌ده. همین موضوع ...

افکارمنفی و عقاید وسواسی

پاسخ سلام. شما الان هم علایم افسردگی مثل احساس بی ارزشی؛عدم لذت بردن،آرزوی مرگ وشایدعلایم دیگری ازافسردگی رادارید. یک ماه زمان باتوجه به پاسخ نسبی به دارو،زمان کمی است که بگوییم مقاوم به درمان هستید.کمی زم...