2794

وابستگي بيش از حد شوهرم به خانوادش

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 372 بازدید

با سلام من چهارساله ازدواج كردم و از خانوادم خيلي دورم و كسي رو به جز شوهرم و خانوادش تو  اين شهر ندارم من واقعا تلاش ميكنم كه شوهرم به من وابسته شه ولی فايده ای نداره در عوض اون به مادر و خواهراش وابسته است اصلا انگار من وجود ندارم كافيه مامانش زنگ بزنه با سر ميره سراغش ولی اگه من چيزی ازش بخوام ميندازه پشت گوش در ضمن اينو هم بگم من با خانوادش خيلی رفتار و برخوردم خوبه اونا هم با من خوبن ولی بيش از خد توزندگيم دخالت ميكنن و برامون تصميم ميگيرن شوهرم ديگه استقلال زندگيمون رو داده به اونا منم خجالت ميكشم چيزي بگم يا انتقادی كنم مادر شوهرم با توجه به وزن بالايی كه داره اصلا لباساش تتو خونه مناسب نيست آدم خجالت ميكشه با شوهرش بره اونجا شوهرمم همش لمسش ميكنه باهاش شوخی های آزار دهنده ای ميكنه من فقط حرص ميخورم در صورتی كه تتو خونه خودمون عين عروسک ساكته چيزی نميگه ولی اونجا كه ميريم بال در مياره منم خيلی حرص ميخورم حتی هر وقت شب ميخوايم بخوابم خونشون شوهرم ميره پيش مادرش با اون پوشش نامناسبش ميخوابه تتو رو خدا بگيد من چیكار كنم خيلی دارم اذيت ميشم از ديدن اين حركات كم كم دارم به طلاق فكر ميكنم وقتی ميبينم مرد زندگيم هيچ رغبتی به من نداره ولی بقيه رو اينقدر ميخندونه

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز 
ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید.
دوست عزیز تا وقتی که شما ناراحتی ها و خواسته های خود را به همسرتان نگویید او متوجه نمی شود این باور غلط بین زوجین وجود داره که می گن من نمی گم باید خودش از رفتارم بفهمه که من ناراحت می شم این طور نیست و اشتباه محض است.
شما باید با مهمترین شخص زندگیتون راحت و صریح صحبت کنید و به او بگویید که من از اینکه شب ها کنار مادرت می خوابی با اینکه متاهل هستی من ناراحت می شوم و احساس بدی دارم .
برای وابستگی بیشتر و صمیمیت کتاب برای زن و شوهرها وقت زندگی بهتر رسیده را حتما مطالعه بفرمایید 
و حتما به اتفاق همسر با یک مشاور حضوری در ارتباط باشید

موفق باشید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha