سلام خانم دشتی خواهش میکنم کمکم کنید هر چه سریعتر . خانمی ۲۵ساله هستم پنج ماهه با پسر عمم ازدواج کرد

سلام خانم دشتی خواهش میکنم کمکم کنید هر چه سریعتر . خانمی ۲۵ساله هستم پنج ماهه با پسر عمم ازدواج کردم بعد از پنج سال نامزدی و رفت و امد و اینکه مشکل خونی داشتیم . الان چهارماهه باردارم دوماه بعد از عروسیم یک صدای ضبط شده تو گوشی شوهرم پیدا کردم مربوط به رابطه بین شوهر و نامادریم بود قبل از ازدواج . قبلا ی حرف و حدیثایی درمورد این دونفر شنیده بودم چون باهم شریک شدن ب خواست بابام تو ی مغازه روزا نامادریم و شبها شوهرم تا ساعت یک شیفتشه ـ من صدارو ب شوهرم نشون دادم گریه کردم ولی خیلی خونسرد گف بهت خیانت نکردم گفتم تو بهش زنگ زدی و گفتی خوشت اومد بوسیدمت خیلی وقت بود اینجوری همدیگه رو نبوسیده بودیم و کلی قربون صدقش رف . بعد من ب خودم گفتم مال دوران مجردیش بوده و بخشیدمش ولی الان نمیتونم فراموش کنم همش بهش شک دارم آرامش ندارم افسرده شدم ـ نامادریم ۴۳ سالشه ازش متنفر شدم چون زن نرمالی نیس . شوهرم حاضر نیس شراکتشو بهم بزنه چون شغل دیگه ای بلد نیس ب حرفم گوش نمیکنه و فقط گف بهت خیانت نمیکنم و دوستت دارم اما من دارم روانی میشم خیلی دوستش دارم میترسم بشه مث بابام سر مامانم هوو آورد . اینم همون کارو بامن بکنه . اگه تو خیابون به کسی نگا کنه از درون داغون میشم . میگم نکنه دیگه براش جذابیتی ندارم و با دیدن زیباتراز من دست و دلش بلرزه . راهنماییم کنید بتونم ادامه بدم بخاطر بچم