سلام. من پدر و مادرم رو خیلی دوست دارم ولی ای کاش میتونستند درست تربیتم کنند کاش اسکلت وجودیم رو بهتر میچیدن که الان توی زندگی مشترکم دچار مشکل نشم
من یه تک دختر لوس بودم با دو داداش بزرگتر همیشه مورد توجه همه بودم از خانواده خودم گرفته تا فامیل اونم به دلایلی
هیچ وقت نشد چیزی رو بخوام و نه بشنوم (حتی بدترین چیزها) میگفتم دلم میخواد طعم قلیون رو بچشم بابام مثل باباهای دوستم نمیزد تو دهنم میگفت فقط یه بار بابا جون به قول خودش نمیخواست دلم بشکنه....بگذریم
الان من سه ساله متاهلم و الان هم بچه ام سه ماهشه کلی این اخلاق بدم حال من و همسرم رو گرفته انتظار دارم همش حرف حرفه خودم باشه انتظار نه شنیدن ندارم سریع پرخاش میکنم و به تیریش قبام برمیخوره دیگه خسته شدم به خدا این همه جنگ و اعصاب کاش تو کودکی ده بار تو دهنی میزدنم ولی الان هم خوش بودم با همسرم شوهرم امشب گفت دارم باهات دچار طلاق عاطفی میشم تو رو خدا اخلاقت رو خوب کن مغرور نباش مهربون باش بد اخلاق نباش منم میگم باشه ولی باز بعد دو روز همونم که بودم ترک عادت مرضه شما بگید چه کنم😭
اطلاعات تکمیلی
سن۱۹جنسیتزنشغلمادر و خانه داروضعیت تاهل متاهلسلام به شما خانم و مادر جوان☺
اول از همه بهتون تبریک میگم که اینقدر راحت و بدون انکار به نکاتی اشاره کردید و همین که متوجه هستید چه عواملی زندگی شما رو تهدید میکند، بسیار قابل تحسین هست و به این حالت شما در مشاوره میگویند 《 پذیرش》که مهمترین و اصلی ترین گام در پروسه تغییر هست👌👏
بانوی جوان، همه ما در امر تربیت خانوادگی به این علت که پدران و مادرانمان انسانهای کاملی نبوده اند دچار نقصان یا ضعف هایی هستیم و بعد که وارد جامعه و پیچیدگیهای زندگی میشویم به این ضعفها بیشتر پی میبریم. البته در مطالبی که ذکر کردید نکات مثبت مهمی قابل برداشت هست مثل احساس ارزشمندی که پدر به شما میدادند، مثل اعتماد و قدرت انتخابی که به شما میدادند و حتما خیلی نکات مثبت دیگری. پس خیلی هم گله مند نباشید و قدردان زحمات و مهربانیهایشان باشید.😊
خبر خوب این است که بخشی از شخصیت ما در پروسه زندگی قابل تغییر خواهد بود و با آگاهی و تلاش و تمرین میتوان عوامل ناکارآمد را شناسایی کرد و آنها را بهبود بخشید و موجب بهبود کیفیت زندگی شد. پس نا امید نباشید خصوصا که شما بسیار جوان و پرانرژی هستید و هنوز مسیر طولانی رو پیش رو دارید🙇
برای این تغییر ابتدا لازم است که در یک فرصت مناسب و توام با آرامش بنشینید و با همسر خود صحبت کنید و با ایشون تصمیم خود را مبنی بر تغییر بعضی از رفتارهای ناکارآمد که قبول دارید بر زندگیتان اثر بدی را به جا گذاشته، در میان بگذارید و از او بخواهید که در این امر شما را یاری و همراهی کند و البته توجه به این نکته که این تغییر به یک باره اتفاق نمی افتد و به مرور زمان با تمرین و تلاش و صبوری حاصل میشود ضروری است. مطمئنا همین که ایشون متوجه پذیرش و اراده و تصمیم شما شوند بهتر همراهی خواهند کرد.
در این راستا به خودتان احتمال خطا هم بدید چون قرار هست که به مرور عادتهای رفتاری و تفکری خود را تغییر دهید و گاها شاید دوباره آنها را تکرار کنید، مهم این است که به نوع تفکر و رفتار خود در لحظه شکل گیری آن آگاه باشید و با تمرین و ممارست بر آن مسلط شوید.
همیشه این باورها و تفکرات نادرست و ناکارآمد هستند که احساسات منفی و به دنبال آن رفتارهای ناکارآمد را سبب میشوند. مثل اینکه خودتون هم اشاره کردید که همه باید شما را تایید کنند و یا کسی نباید به شما نه بگوید. اینها باورهای اشتباه و غیر واقع بینانه هستند چرا که انسانها با هم متفاوتند و متفاوت فکر میکنند و عمل میکنند. پس خوب است که بر روی افکار ناکارآمدتان متمرکز شوید و آنها را لیست وار یادداشت کنید و در مقابل هر کدام نوع متعادل و کارآمد رو بنویسید و هر بار دو سه مورد را انتخاب کنید و نوع درست آن را در ارتباطاتتان ، در جامعه و با خودتان تمرین کنید تا به مرور همه موارد یادداشت شده را انجام دهید. حتما از پسش برخواهید آمد☺
در این راستا هر موقع که به مسئله ای برخوردید و نیاز به راهنمایی داشتید من در خدمتتون هستم.
موفق باشید 🌹
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید