2794

سلام من سه ساله ازدواج كردم  يک روز احساس خوشبختی نكردم سايه خانواده شوهرم بالا سرم بوده از لحاظ خوبی خوب بودند باهام لج نكردند ولی منم دوست دارم مستقل و آزاد باشم مثلا به بچه ام جرات ندارم تذكر بدم كار بدی كرده مادرشوهرم ميزنه تو دهنم يا با شوهرم جرات نميكنم هيچ بحثی داشته باشم چون دخالت ميكنند هزار بار باهاشون دعوا كردم آخرسر به خاطر بچم و شوهرم منه بيچاره رفتم عذرخواهی خسته شدم مدام به آينده و عاقبتمون فكر ميكنم يک هفته هست وسط سرم شديد درد ميكنه به خاطر فكرهای زياد يک نمونه بگم مثلا من دارم به بچم غذا ميدم پدرشوهرم با دست نشسته مياد به بچم غذا ميده و اين من رو آزار ميده خسته شدم از زندگی اينطوری منم دلم ميخواد مثل همه خونه داشته باشم زندگی كنم خانومی كنم تو رو خدا راه حل جلوی پام بزاريد ديگه دوست ندارم تحملشون كنم

اطلاعات تکمیلی

سن23جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

من کاملا شرایط شما رو درک میکنم، وقتی از یک شرایط زندگی متفاوت وارد یک زندگی دیگر میشوید تفاوت ها گاهی بسیار برای آدم بزرگ میشوند


برای اینکه بتوانید کمی از ناراحتی ها و دغدغه های زندگی تون کم کنید

حتما با همسر خود صحبت کنید نه در مقام متهم کردن ایشون یا حتی غر زدن فقط از خستگی ها و فشارهای این روزها براشون حرف بزنید چه قدر به تنهایی با ایشون نیاز دارید، اینکه برای تسلط به اوضاع تطبیق با فرهنگ خانوادگی ایشون نیازمند یاری شان هستید و زمان نیاز دارید که به خود اختصاص دهید.

البته نکته مهم، توجه به میزان وابستگی همسرتان به خانواده اش می باشد

اگر همسرتان مستقل هستند و رابطه عمیق زناشویی میان شما وجود دارد میتوانید با گفتگو برای این رفت و آمدها برنامه ریزی کنید و بدون دلخوری آن را اجرا نمایید

اما اگر میزان وابستگی همسرتان به خانواده خود بسیار زیاد است اول باید با ایجاد رابطه درست، عمیق و صمیمی ایشان را متوجه کنید شخص اول زندگی ایشون هستید همان طور که ایشون شخص اول زندگی شما می باشند و بعد رفت و آمد خود را تنظیم نمایید

در کل این موضوع به توافق شما با همسرتان بستگی دارد، که راه آن گفتگو صمیمی می باشد بدون حاشیه، بدون مقاومت و دفاع و توهین و تحقیر

برای مثال، اگر هردوی شما افراد برونگرا یا درونگرایی هستید به راحتی می توانید در مورد تعداد و زمان رفت وآمدها به تفاهم برسید. مشکل زمانی است که یکی از زوج ها درونگرا و دیگری برونگراست که در این مورد هم با شناخت شخصیت و علایق طرف مقابل به جای قضاوت و تحمیل نظرمان می توانیم به نظر مشترکی دست پیدا کنیم. پس در این مورد خود دو نفر تصمیم می گیرند، در مقابل به جای قضاوت و تحمیل نظرمان می توانیم به نظر مشترکی دست پیدا کنیم. پس در این مورد هر دو نفر تصمیم گیرنده هستید و در این زمینه گفتگو به صورت درست بسیار کمک کننده خواهد بود.

نکته دیگر اینکه شما می توانید با یادگیری روش درست ارتباط موثر و جراتمند خواسته های خود را یاد بگیرید.

خلاصه حرف بزنید. در شرح مطالبی که باید بگویید جانب اختصار را رعایت کنید. به جنبه‌های مهم بپردازید. توصیه می‌کنم که از « قاعده دو جمله» پیروی کنید و به عبارت دیگر، صحبت خود را به دو جمله محدود کنید. اغلب اوقات می‌توان همه گفتنی ها را در دو جمله بیان کرد. با این روش از صحبت درباره مطالب خارج از برنامه که اغلب ایجاد تنش می کند، جلوگیری کنید.

صریح و موجز حرف بزنید. از صحبت‌های مبهم و از کلی گویی بپرهیزید. مثلا به جای اینکه بگویید: " کاش منظم‌تر بودی.» بگویید «دلم می‌خواهد بعد از استفاده از حوله، آن را سرجای خود آویزان کنی.»

از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. در این خصوص بهتر است از «قاعده بی‌تقصیر بودن» استفاده کنید. «مسئله‌ای است که می‌خواهم با تو در میان بگذارم ببین می‌توانی به حل آن کمک کنی.» خود را در هیئت تعمیر کاری ببینید که می‌خواهد بدون هر گونه سرزنش پیچی را سفت یا شل کنید.

از زدن برچسب، مانند «شلخته»، «خودخواه»، یا «بی‌ملاحظه» و غیره خودداری کنید. این برچسب‌ها اغلب تعمیم مبالغه‌آمیز هستند و فضای صحبت را تیره می‌سازند. از آن بدتر، با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر جلسه حل اختلاف را خراب می‌کنند.

از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه‌ها معمولا اشتباه هستند. به ندرت همسری را پیدا می‌کنید که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند. با مطلق گرایی شرایطی فراهم می‌آورید که شما را از رسیدن به هدف باز می‌دارد.

حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید. مثلا به جای اینکه بگویید «تو هرگز به من کمک نمی‌کنی» بگویید «اگر در شستن ظرف‌ها به من کمک کنی بسیار ممنون می‌شوم.»

ذهن خوانی نکنید. احتمال اینکه ذهن خوانی اشتباه باشد زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می‌سازید. اگر فکر می‌کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است بگویید: «احساس می‌کنم از من دلگیر هستی.» در برخورد با باورهای خود بدانید که لزوماً با واقعیت‌ها روبرو نیستند و چه بهتر که از تحلیل روانشناسانه درباره انگیزه‌های همسرتان اجتناب کنید.

برای یادگیری داشتن رابطه صمیمی و گفتگو صحیح میتوانید ارتباط بدون خشونت را مطالعه کنید

زندگی تان سرشار از عشق و صمیمیت

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha