سلام خسته نباشید من ماه دوم زایمانم تمام علائم افسردگی رو گرفتم خیلی سختمه دارو هم میخورم اما توی یک شرایطی هستم که فکر نمیکنم خوب بشم باز روزهای قشنگ رو ببینم باید چی کار کنم اینطوری زندگی کردن خیلی سخته به خدا از هیچی لذت نمیبرم همه چی سیاه و خاکستریه ترس و اضطراب و استرس و فکرهای منفی دارم آخه چر باید اینطوری بشم الان باید با بچه ام لذت میبردم
اطلاعات تکمیلی
سن۲۸جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهلسلام و وقتتون بخیر
ما در دوره ای زندگی میکنیم که در معرض هجومی از اطلاعات هستیم، اطلاعات روانشناختی، سیاسی، اقتصادی و ....
اینارو گفتم که به این نکته اشاره کنم که استفاده از اصطلاحات و اسامی اختلالات و مشکلات روانشناختی بسیار راحت به کار برده میشوند و تنها با مشاهده چند نشانه که میتونه گاها طبیعی هم به نظر برسه این برچسب های روانشناختی را راجع به خودمان و دیگران به کار میبریم.
اینکه فکر میکنید افسردگی دارید رو لطفا یک بازنگری بکنید که آیا وقت زیادی رو به این افکار اختصاص میدید؟ طوری که به کارهای دیگه ای که دارید نمیرسید و وقت کم میارید؟
گاهی اوقات موضوعات حل نشده ای در زندگی ما پیش میاد که ذهنمون رو به خودش مشغول میکنه، موضوعاتی مربوط به گذشته و یا نگرانیهایی نسبت به آینده
در کل خیلی خوبه که به این موضوعات یک وقت یک ساعته در روز اختصاص بدید به این صورت که هر موقع دچار هجوم این افکار شدید با یک خودآگاهی به خودتون بگید که به وقتش بهش فکر میکنید و خودتون رو مقید کنید که در ساعت اختصاص داده شده که خوبه توام باشه با آرامش، این افکار رو بررسی کنید و روی یک کاغذ بنویسید که این افکار چه هستند و چه احساسی رو برای شما ایجاد میکنند و آیا مربوط به گذشته هستند یا آینده، اتفاقات گذشته را با هدف بازبینی و کسب تجربه برای درس گرفتن و رشد کردن مرور کنید بدون خود سرزنشگری و فراموش نکنید انسان و زندگی انسانی سرشار است از آزمون و خطا و کسب معنا، اشتباهات و خطاها بزرگترین موهبت برای یادگیری هستن و به زندگی معنا میدهند.
اتفاقات پیش رو و مرتبط به آینده هم نیاز به برنامه ریزی و هدف گذاری دارند که با یک بررسی درست این گونه افکار و دسته بندی کردن آنها بر روی کاغذ، ذهن به یک نظم و آرامشی خواهد رسید.
چنانچه افکار شما متفاوت از نکاتی است که عرض کردم، مطرح بفرمائید تا با هم به یک راه کار مناسب برسیم☺🌹
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید