با سلام. خانواده همسرم در شهر دوری زندگی می کنند که حدود ۱۲ ساعت فاصله داریم. هر وقت به خانه شان می رویم با بی احترامی روبرو می شویم. همیشه هم آخرش باهامون دعوا می کنند. مدام طعنه میزنند و بد رفتاری می کنند و اخم می کنند. حتی چند بار ازشون کمک خواستیم و در جواب گفتند برید به جهنم اما به برادر شوهرم کمک های زیادی می کنند هر چند وضعش بهتر از ما هست. چندین بار شوهرم خواسته قطع رابطه کنه و من نذاشتم و بزور شماره خانوادشو گرفتم تا باهاشون حرف بزنه. شوهرم می گفت برای عید تو نمیخواد بیای. خودم یکی دو روز میرم و برمیگردم. چون نه تنها دعوا میکنن باهات بلکه بچه کوچیکم داریم و توو اتوبوس ۱۲ ساعت اذیت میشه. چند روز خانواده شوهرم اومدند خونمون و من حسابی بهشون احترام گذاشتم. الان شوهرم میگه عید باید بریم یه هفته بمونیم درصورتیکه خانوادش ۲ روز بمونیم دعوا میکنند و اخم که از مهمون داری خسته شدن. شوهرم متوجه نیست که اونا چون خونه ما بودن باهامون خوب رفتار کردن وگرنه من توو ۴ سالی که ازدواج کردم خوبی ندیدم ازشون. من مطمئنم برم دوباره بد رفتاریهاشون شروع میشه. از طرفی خودمونم ماشین نداریم و واقعا سخت میشه با اتوبوس. از طرفی عید پارسال زنگ زدیم بریم خونشون گفتن نیاید ما نیستیم داریم میریم سفر. بعدا معلوم شد چند روز بعد رفته بودن سفر و از قبل هم بلیط داشتند.
شما بگید چیکار کنم؟
اطلاعات تکمیلی
سن۲۷جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلسلام دوست عزیز
ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید.
دوست عزیز درک می کنم که این اوضاع شما را ناراحت می کند.
چقدر عالی هست که شما با وجود رفتارهای خانواده همسرتان همچنان به انها احترام می گذارید و این نشان دهنده ی محبت شماست.
دوست عزیز با همسرتان صحبت کنید و به او بگویید که اولویت زندگی مشترک خودتان است و خواسته ای که از او دارید را مطرح کنید و خواستار این باشید که اگر به مسافرت هم رفتید دوست دارید که خیلی زود برگردید و در این شرایط در منزل خود راحت ترید.
چند قانون در رابطه با خانواده همسر:
۱ - خانواده همسرتان را بشناسيد
شناخت خانواده همسر فقط دانستن نام و نام فاميل و تعداد اعضای خانواده و ميزان درآمد و تحصيلاتشان نيست. شما بايد بدانيد که نوع رابطه ای که بر خانواده همسرتان حاکم است کدام است. نوع رابطه را از مرزهايی که بين آدم ها وجود دارد می توانيد متوجه شويد. غير از اين بايد بدانيد چه کسی حرف آخر را در آن خانواده میزند.
بايد بدانيد قوانين آن خانواده چه شکلی است. بايد شخصيت تمام اعضای خانواده همسرتان را بشناسيد. اين جوری وقتی که مشکلی پيش می آيد، حداقل عمليات شناسايی را از قبل انجام داده ايد.
۲ - احترام بگذاريد
بيشترين چيزی که خانواده همسرتان از شما می خواهند احترام است. البته احترام گذاشتن اصلا به معنای منفعل بودن و غلام حلقه به گوش بودن نيست اما کافی است که شما گاهی خودتان را جای پدر يا مادر همسرتان بگذاريد. کسانی که در درجه اول از يک يا دو نسل قبل از شما هستند. بنابراين ديدشان به دنيا جور ديگری است.
در ثانی يکی از اعضای خانواده شان حالا با شما زندگی می کند و يک جورهايی خودشان را هنوز مسئول می دانند. اگر از اين ديد نگاه کنيد، می توانيد خيلی از حرف های شايد ناراحت کننده آن ها را زيرسبيلی رد کنيد.
۳ - استقلالتان را حفظ کنيد
اگر از همان اول و البته با احترام، قوانين خانواده جديدی را که داريد شکل می دهيد به خانواده همسرتان اعلام کنيد، يا آن را در رفتارهايتان نشان دهيد، در درازمدت کمتر با خانواده همسرتان چالش خواهيد داشت.
۴ - برايی رابطه با خانواده ها برنامه داشته باشيد
از همان اول ميزان رفت و آمد با خانواده ها را مشخص کنيد. سعی کنيد عدالت را اين وسط رعايت کنيد، هم عدالت در بين خودتان و همسرتان و هم انصاف در ميزان سر زدن به خانواده ها.
۵ - اولويت با خانواده جديد است
خيلی وقت ها خود زن و شوهرها درباره رابطه با خانواده همسر با هم مشکل پيدا می کنند. يادتان باشد که شما خانواده جديدتان را تشکيل داده ايد و بايد هوای همسرتان را داشته باشيد.
و در آخر مشاوره به صورت حضوری می تواند کمک بسیاری به شما بکند.
موفق و موید باشید
سلام من دختری ۲۰ساله هستم و همسرم ۳۳ سالشه من خیلی دوسش ولی اون نسبت به من بی توجهی میکنی همش میگه خستم خیلی کم حرفه جوری که همش من بحثو باز میکنم چه کار کنم تا دوستم داشته باشه