سلام. دختری هستم 28 ساله. 4 سال با پسری که 4 سال از من کوچکتر بود از طریق چت آشنا شدم. روزی چند ساعت با هم حرف میزدیم. و یه ثانیه هم از هم بی خبر نبودیم. به خاطرش جلو همه وایستادم. و به خاطرش خیلی سختی کشیدم. و از خانوادم حرف بد شنیدم. پسریه که سربازی نرفته. پولی نداره. کار نداشت. و با کمک من فوق دیپلم رو تموم میکرد. من خیلی بهش وابسته شده بودم. چون همیشه باهاش درد و دل میکردم. و همش بهم ابراز علاقه میکرد. بعد که یه بار با هم دعوا کردیم. گفت نمیخوامت و دوست ندارم و سیم کارت رو شکست. و من الان خیلی احساس حقارت میکنم. الان دو هفته است رفته. ولی برای اینکه خانوادم نفهمند و منو تحقیر نکنن که دیدی ولت کرد. هی میرم داخل اتاق که مثلا باهاش حرف میزنم.خیلی تنها شدم. و دیگه کسی رو ندارم درد و دل کنم. و هی فکرم مشغوله. که چهار سال ابراز علاقه الکی بوده و منو بازی داد. آخه من همیشه دلم میخواست قبل از ازدواج عاشق بشم لطفا کمکم کنید. ممنون
اطلاعات تکمیلی
سن28جنسیتزنشغلبیکاروضعیت تاهلمجردپاسخ سلام دوست عزیز این روزها ارتباط در فضای مجازی بین دوفرد که هیچ شناختی از همدیگر ندارند و گاه آدرسهای اشتباه به یکدیگر میدهند تا نشانی از خود برجای نگذارند سلامت روان افراد را با چالش جدی، مواجه می...
پاسخ کاربر گرامی سلام. سوال شما در حیطه فعالیتهای تخصصی کلینیک نی نی سایت نمی باشد. جهت ارتباط با کاربران دیگر، لطفا سوال خود را در بخش تبادل نظر مطرح بفرمایید. سپاس
پاسخ سلام دوست عزيز ميتونم درك كنم چقدر براتون اين موضوع ناراحت كننده است متاسفانه شما مدت كمي بعد از جدايي و حتي قبل از اينكه سوگ را طي كنيد وارد يك رابطه شديد و هر دو با توجه به اين اختلاف سني اين رابط...
رابطه عشقی و احساس ناامیدی پسر
پاسخ باسلام دوست عزيز ايشون دچار خطاي شناختي هستند واحتمالا بخاطر چندمورد ناكامي كه درزندگي شون پيش اومده براي تمام زندگي نتيجه گيري وپيش بيني منفي ميكنن .اينگونه افكار به افكار ناكارآمد معروف هستند وباعث...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید