2794

عدم برقراری رابطه با جنس مخالف

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 176 بازدید

سلام خسته نباشید

ببخشید من خودمو ناتوان در برقراری رابطه عاطفی با جنس مخالف می دونم این که نمی تونم وارد رابطه بشوم بیشتر انگار فرار میکنم احساس میکنم در خودم و جنس مخالفم یک ترس ایجاد میکنم برای پیشقدم شدن هر دو میترسیم .پسرها تا نزدیکی من میان ولی انگار منصرف میشن میرن به نظرتون روی زبان بدنم اشتباه کردم؟

و این که فکر میکنم اعتماد به نفس در این مورد ندارم یا یک تفکر ذهنی ناخودآگاه دارم

اطلاعات تکمیلی

سن۲۰جنسیتزنشغلوضعیت مجرد


پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

این بسیار اهمیت دارد که در ارتباط خود به چی فکر می کنید 

چون رفتار تحت تاثیر فکر و احساسات قرار دارد 

وقتی احساس شرم می کنید یا نگرانی یا فکر می کنید من برای این آدم کم هستم یا هیچ کس منو دوست نداره این افکار بر رفتار شما تاثیر میگذارد و حس دافعه را منتقل میکند.

برای جستجو دلیل آن می توانید به گذشته خود رجوع کنید

آیا با پدر خود رابطه خوبی داشته اید؟ آیا از ظاهر خود راضی هستبد؟ آیا شکستی را در زندگی تجربه کرده اید؟ و.... هر کدام این مسایل حل نشده می تواند در ارتباطات حال شما موثر باشد بنابراین اگر با تمرینات افزایش اعتماد به نفس می توانید کمی بر حس ناخوشایند خود غلبه کنید اما برای حل و فصل ریشه ای بهتر است با یک درمانگر نیز حضوری گفتگو کنید.

راه های افزایش اعتماد به نفس در ارتباط با دیگران:

اعتماد به نفس در هر رابطه‌ای به‌ویژه در روابط دو طرفه و احساسی لازم است. فقدان این ویژگی موجب سوءِتفاهم، احساس درک نشدن و بی‌احترامی میان دو فرد می‌شود. اگر نتوانیم اعتماد به نفس خود را در مقابل دیگران افزایش بدهیم، حرف‌های ناگفته‌ی درون‌مان و احساساتی که قدرت ابرازشان را نداشته‌ایم به نفرت، اندوه و گاه حقارت تبدیل می‌شود. در مقابل با پرورش دادن این ویژگی در خود می‌توانیم در سخت‌ترین موقعیت‌ها اوضاع را مدیریت کنیم و حداقل مطمئن باشیم که در ارتباط از سمت ما کوتاهی و قصوری صورت نگرفته است. با افزایش اعتماد به نفس می‌توانیم در مقابل دیگران به راحتی و با صدای رسا صحبت کنیم، در صورت لزوم از دیگران درخواست کمک کنیم و با آنها معاشرت لذت‌بخشی داشته باشیم. اما چگونه؟ به موارد زیر توجه کنید و سعی کنید با به‌کارگیری آنها اعتماد به نفس خود را در مقابل دیگران افزایش بدهید
احساسات خود را بشناسید
گاهی اوقات خودمان هم دقیقا نمی‌دانیم چه احساسی داریم. مثلا دیر کردن دوست‌مان سر قرار موجب عصبانیت ما می‌شود اما از آنجا که هیچ‌گاه احساسات خود را دقیقا نشناخته‌ایم و نحوه‌ی ابراز و مدیریت آنها را نیاموخته‌ایم، عصبانیت ما به خشم فروخورده‌ای بدل می‌شود که در جایی دیگر و به شکلی غیرمنطقی بروز می‌کند. در گام نخست اعتماد به نفس را در وجود خود پیدا کنید، جرئت داشته باشید احساساتی را که در شما شکل گرفته است، بشناسید، آنها را ریشه‌یابی کرده و در نهایت مسئله را حل کنید. اگر از دست دوستی که تأخیر کرده ناراحت هستید همان موقع آن را بیان کنید. علت ناراحتی خود را بشناسید و آن را قاطعانه و بدون زخم زبان و طعنه بیان کنید. وقتی بدزبانی می‌کنید و با طعنه و کنایه سعی می‌کنید آرامش بیابید، دیگران را می‌رنجانید و از خود دور می‌کنید.
احساسات خود را کنترل کنید
در گام اول احساسات خود را شناختید، حالا باید تلاش کنید که در مواقع حساس آنها را به بهترین شکل مدیریت و کنترل کنید. اگر عصبانی هستید نفس عمیق بکشید، کمی صبر کنید و سعی کنید از عمق ناراحتی خود بکاهید و با تفکر واکنش نشان بدهید یا حتی زمانی که به شدت خوشحال هستید نیز سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید. مدیریت هیجان‌های مثبت و منفی رفتار شما را صیقل می‌دهد و منجر به ابراز منطقی احساسات می‌شود.
اهداف خود را تعریف کنید
وقتی هدف خود را از نتیجه‌ی یک گفت‌و‌گو، بحث یا … بدانید، با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل دیگران ظاهر می‌شوید. با خود روراست باشید؛ تا اینجا احساس خود را شناختید، آن را کنترل و مدیریت کردید و حالا باید بتوانید با شناخت هدف خود از ابراز احساس‌تان، ارتباط مؤثری را با دیگران شکل بدهید. اگر به علت تأخیر دوست‌تان ناراحتید و می‌خواهید در این باره به او تذکر بدهید، در پی چه هستید؟ نتیجه‌ی مطلوب و مورد نظر شما چیست؟ دوست دارید با گوشزد کردن این اشتباه از رفتارهای این‌چنینی او در آینده جلوگیری کنید یا این تأخیر تأثیر چندانی روی برنامه‌های شما نداشته است و صرفا کمی خشمگین شده‌اید و می‌خواهید به عبارت خودمانی دق‌دلی‌تان را خالی کنید؟ در هر حال باید چشم‌اندازی از نتیجه‌ای که در سر دارید را بشناسید و متناسب با آنچه می‌خواهید در خاتمه‌ی بحث به آن برسید، صحبت و ابراز احساسات کنید. این روند یعنی شناسایی احساسات، مدیریت صحیح آنها و شناخت نتایج حاصل از ابرازشان، فرایندی منطقی است که باعث می‌شود در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و نتیجه‌ی منطق و تأملی است که در رفتارتان به‌کار گرفته‌اید.
یادتان نرود که هر نکته مکانی دارد
وقتی می‌خواهید درباره‌ی مشکلی با دوست خود صحبت کنید، باید بدانید که «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.» طبیعتا مطرح کردن موضوع در حضور دیگران درست و منطقی نیست. برای اینکه حرف‌‌هایتان خریدار داشته باشد باید در مکان و وقت مناسب مشکل را بازگو کنید. موقعیت‌شناس باشید و قبل از حرف زدن فکر کنید تا دیگران بیشتر روی شما حساب کنند. وقتی دیگران به حرف‌های شما اهمیت بدهند، اعتماد به نفس‌تان ناخودآگاه بالاتر می‌رود. پس اگر طرف مقابل شما عجله دارد، حواسش پرت است و … سکوت کنید و بیهوده ارزش خود و کلام‌تان را پایین نیاورید.
صحبت کردن را با خود تمرین کنید
شاید کمی مسخره به نظر برسد اما آنچه را که تصمیم دارید در مقابل دیگران بگویید، با صدای بلند و رسا تمرین کنید یا حرف‌هایتان را بنویسید. این کار نوعی برنامه‌ریزی غیرمستقیم است که از آشفتگی در مقابل جمع جلوگیری می‌کند و باعث افزایش اعتماد به نفس‌تان در مقابل دیگران می‌شود. وقتی بدانید که می‌خواهید چه چیزی بگویید، اعتماد به نفس و کنترل بیشتری خواهید داشت. با صدای رسا، شمرده و آرام حرف بزنید و از هیچ‌کس و هیچ‌چیز نترسید و خجالت نکشید. شما بهترین هستید، چرا که نه؟
به زبان بدن توجه کنید
ارتباطات غیرکلامی مانند زبان بدن و حالات صورت در نشان دادن اعتماد به نفس خیلی مهم هستند. تماس چشمی در ارتباطات معجزه می‌کند. وقتی با آرامش و مهربانی به افراد نگاه می‌کنید، دیگران به شما اعتماد می‌کنند و نتیجه ی اعتماد و راحتیِ آنها، بالا رفتن اعتماد به نفس شماست. دیگران را با اسم کوچک صدا بزنید، در هنگام صحبت کردن به آنها نگاه کنید، همیشه لبخند بزنید و سعی کنید فردی مثبت باشید و این انرژی خوب را در ظاهرتان نیز نشان بدهید. اگر به زمین نگاه کنید و از تماس چشمی بپرهیزید، خجالتی و ساده به نظر می‌رسید و دیگران روی شما حساب نمی‌کنند. راست و مستقیم راه بروید. جلوی آینه بایستید و حالات صورت خود را هنگام حرف زدن بررسی کنید. به حالات چهره‌ی خود هنگام خشم، ناراحتی یا دیدن و شنیدن چیزی چندش‌آور دقت کنید و ببینید آیا واکنش‌های صورت و بدن‌تان دقیقا احساسات درونی‌تان را منعکس می‌کند؟ بعضی مواقع زبان بدن و ابزارهای غیرکلامی ارتباطات، دقیقا احساسات و نظرات درونی افراد را آشکار نمی‌کنند و این مسئله موجب سوءِتفاهم می‌شود. پس شناسایی حرکات و حالات صورت و بدن گام مؤثری در بهبود ارتباطات و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس شماست. اگر در برابر دیگران واکنش‌های دقیقی داشته باشید، می‌توانید با اعتماد به نفس بیشتری با آنها معاشرت کنید.
شنونده‌ی خوبی باشید
افراد با اعتماد به نفس بالا، شنونده‌های خوبی هستند. این افراد با آرامش و صبر به دیگران گوش می‌کنند و با واکنش‌های مناسب مانند تأییدهای به‌موقع یا بیان عبارات دوستانه همراهی و احترام خود را نسبت به دیگران نشان می‌دهند. البته این اصلا به معنای موافقت همیشگی و تأیید بی‌چون و چرای دیگران نیست بلکه منظور ایجاد درک متقابل است. هنگام گوش دادن به حرف‌های دیگران باید به آنها نشان بدهید که برایشان ارزش و اهمیت قائل هستید. حتی اگر با آنها مخالفید، شنونده‌‌ی آرامی باشید. اجازه بدهید دیگران متوجه بشوند که شما علی‌رغم تفاوت‌ها و اختلاف نظرها، موقعیت آنها را درک می‌کنید. واکنش‌های منطقی از گوش دادن مؤثر نشئت می‌گیرند. وقتی کنترل اعصاب‌ خود را از دست می‌دهیم و فقط می‌خواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم، نتایج تأسف‌برانگیز و شرم‌آوری به بار می‌آید. کوبیدن در پشت سر، فریاد زدن بر سر اطرافیان بی‌نوا، گریه کردن بی‌مورد و … واکنش‌‌های غیرمنطقی افرادی است که گوش کردن به دیگران را یاد نگرفته‌اند.
صفر و یکی نگاه نکنید
بعضی‌ها معتقدند یا همه یا هیچ. دیدگاه صفر و یکی شما را محدود می‌کند و باعث می‌شود همیشه در اضطراب باشید. واقعیت این است که بسیاری از مفاهیم عمیق زندگی نسبی هستند و در بیشتر لحظات زندگی شرایط تصمیم‌گیری کاملا اقتضایی است، یعنی بنا به اقتضای موقعیت، نتایج، رفتارها و کیفیت ارتباطات گوناگون خواهد بود. پس این‌قدر در مورد همه چیز احکام کلی صادر نکنید. انعطاف‌پذیر باشید، وسواس و لجاجت برای رسیدن به نظرات شخصی ثابت را کنار بگذارید و بپذیرید که گاهی باید به جریان سیال زندگی دل بسپارید. مثلا وقتی می‌گویید دخترم همیشه نامنظم است، «همیشه» او را از تغییر و بهبود دلسرد می‌کند. منعطف باشید و حکم کلی ندهید.
به جای «اما» از «و» استفاده کنید
«اما» واژه‌ای خاکستری است. چرا؟ چون گاهی این قابلیت را دارد که تمام ویژگی‌های مثبت را زیر سؤال ببرد و همه‌ی امیدهای شکل گرفته را متزلزل کند. اگر هزار صفحه در مورد ویژگی‌های مثبت یک فرد بنویسید ولی در انتها واژه‌ی دلهره‌آور «اما» را اضافه کنید، در واقع همه آن تعاریف و امیدها از بین می‌رود. برقراری ارتباط خوب با دیگران و محبوبیت میان آنها باعث شکل‌گیری اعتماد می‌شود و این انرژی مثبت اعتماد به نفس شما را بالا می‌برد. اگر می‌خواهید در مقابل دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید از به کار بردن کلمه‌ی «اما» بپرهیزید و به جای آن از «و» استفاده کنید. مثلا به همکار خود بگویید: «کار امروزت فوق‌العاده بود و فقط باید گزارشت رو ویرایش کنی» و یا به برادر خود بگویید: «دوچرخه سواریت عالیه و فقط باید بیشتر روی تعادلت کار کنی.» اما و اگر به‌کار نبرید و دیگران را دلسرد نکنید. در این دنیای پر رمز و راز، صحبت کردن و دلگرمی دادن ما به یکدیگر نگرانی‌ها و دل‌مشغولی‌هایمان را کمتر می‌کند.
برای اطلاع بیشتر می توانید از کتاب افزایش اعتماد به نفس و ارتباطات کریس کول استفاده کنید
پایدار باشید🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

ناسازگاری و عدم برقراری ارتباط دخترم

پاسخ سلام وقت شما بخیر با توجه به اینکه فرزند شما ۳ ساله است ،خیلی جای نگرانی نیست که هنوز ارتباط خوبی نمی‌تواند با گروه همسالانش برقرار کند . زیرا سن رشد اجتماعی از ۳ سال شروع می‌شود و باید بیشتر در محیط...

برقراری ارتباط در کودک

پاسخ سلام مامان عزيزهمه اين موارد رو بايد بهش توضيح دهيد. كه به هركسی عمو و خاله نگه. بغل آدمای غريبه نره. جاهای خصوصي رو بهش آموزش بديد كه فقط مامان و بابا ميتونن ببينن . نبايد بهشون دست بزنی. اين مسايل ب...

برقراری اولین رابطه و استرس

پاسخ با سلام بهتر است معاينه شوند تا نوع پرده مشخص شود

عدم توانایی دربرقراری ارتباط باهمسر

پاسخ سلام دوست عزیز حتما شنیدین که از قدیم گفته‌ن زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند. تا حالا به معنی این ضرب‌المثل فکر کردین؟ برداشت من این هست که بین همه زن و شوهرها اختلاف نظر و حتی دعواهایی ممکنه ت...