2794

عصبانیت های غیر قابل کنترل همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 46 بازدید

سلام . شوهر من وقت عصبانیت دیگه متوجه زمان و مکان نمیشه هرکاری از دستش بربیاد انجام میده و توقع داره هر توهینی به خانوادم میکنه و یا اینکه منو میزنه حرفی نزنم چون جدیدا با چاقو تهدید میکنه که اگر حرفی بزنم با چاقو ساکتم میکنه خانوادش و پدرمم نتوانستند جلوی این کاراشو بگیرن چه با نرمی از طرف پدرم و چه با تندی از طرف خانوادش هرچیزی  که بهم داده مثل پول و چیزای دیگه موقع دعوا پس میگیره مشاورم نمیاد ولی وقتی که خوبه فوق العادست به خاطر همین دوگانگی انتظار دارم که خوب شه رفتارش وقت عصبانیت والا با اون توهین ها و تحقیر و ببخشیدن رفتارهای وحشیگرانش توو این یک سال دوام آوردم . ۲۴ ساله است و بیشتر اوقات درس و فشار دانشگاه شو بهونه میکنه وقتهای عصبانیت نمازاشم نمیخونه و کلا به خاطر درس زیر همه چیز میزنه من تا دقیقه ۹۰ نمیتونم به کسی قول بدم چون حتی کسی و دعوت کردیم و دعوت رو  پس گرفتیم به خاطر خودش و یا اینکه سر مراسمات یهو نمیاد آبرو  واسش مهم نیست خیلی خاله زنکه و اینکه همه خواست هاشو انجام دادم ولی باز همونه با اینکه میگفت اگر به پدر و مادرم برسی مهمترین خواستمه ولی بازم همونه جدیدا دیدم فیلم پ.و.ر.ن هم سرچ کرده با اینکه از رابطه با من راضیه اوایلش نه ولی الان دیگه بعد یک سال درست شده البته بیشتر رابطه های غیر دخول و دوست داره و این برام عجیبه حس میکنم چیزی و مشکلی توو زندگیشه که از همه پنهون میکنه و اینکه بخشی از عصبانیتاش به خاطر محیطیه که بوده و بخشیش هم شاید مشکلات جسمی و روحی

اطلاعات تکمیلی

سن۲۳جنسیتشغلخانه داروضعیت تاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تون رو با ما در ميان گذاشتيد،

رفتار و احساسات ما آدم ها می تونه همواره تحت کنترل مون باشه. به عبارت ديگه، هيچ بيماری روانی وجود نداره که شخص به واسطه اون بتونه ادعا کنه که مثلاً "من موقع عصبانيت، نمی فهمم چکار می کنم، پس من رو عصبانی نکن!" چنين رفتارهايی معمولاً از کودکی آموخته شده اند و در اثر تکرار زياد، به صورت عادت درآمده اند.

البته در مورد همسر شما، ممکنه یک مشکل روانی وجود داشته باشه که نياز به مشاوره يا حتی دارو درمانی داشته باشه (من نمی تونم در موردش اظهار نظری بکنم). اما هر چه هست، نبايد بترسيد يا فکر کنيد رابطه تون داره به سمت يک فاجعه حرکت می کنه. به نظر من، مشکلات شما اصلاً در حدی نيست که نشه اونها رو حل کرد. با توجه به اين که هر دو در سن نسبتاً کم ازدواج کرده ايد، اين شانس رو داريد که قبل از اقدام برای بچه دار شدن، مشکلات خودتون رو سر و سامان بديد و رابطه خوب و ثمربخشی رو برای آينده پايه گذاری کنيد. خودتون رو نبازيد، اما هشيار باشيد...

در مورد رفتار جنسی همسرتون، اين احتمال وجود داره که از قبل، خود ارضايی می کرده و الان هم همچنان به اون کار ادامه می ده (اين فقط يک احتمال هست. من در اين زمينه اطمينانی ندارم). که اگر هم اينطور باشه، اصلاً مسئله حادی نیست و به راحتی می تونه با مراجعه به روان شناس متخصص، مشکلش رو حل کنه.

لذا، حتماً تشويقش کنيد که هر دو با هم به روان شناس مراجعه کنيد. بهش اين اميدواری رو بديد که گاهی مسائلی که ما فکر می کنيم "فاجعه" هستند و هيچ چاره ای ندارند، تنها با چند جلسه روان درمانی يا مشاوره، اصلاح می شوند. بدانيد که شما راهی غير از اين نداريد. بنابراين، به طور جدی با همسرتون صحبت کنيد که اگه علاقه مند به حفظ اين زندگی هست، بايد حتماً راضی بشه تا به مشاور رجوع کنيد. به اين اميد نباشيد که چنين رفتارهايی "خودبخود" در آينده بهتر خواهند شد يا مثلاً معجزه ای رخ خواهد داد. اگر اين رفتارها رو الان درمان نکنيد، در آينده مشکلات خيلی بيشتری برای هردوی شما به وجود خواهند آورد.

من ايمان دارم شما می تونيد مشکل تون رو حل کنيد! موفق باشيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha