2794

جدا خوابیدن همسر و سردی در رابطه

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 302 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام. تقریبا ۱۶ ماه عروسی کردم از شب اول عروسی شوهرم از من جدا خوابید توو حال  منم توی اتاق .بهش چیزی نگفتم چند ماه گذشت دیگه تحملم تموم شد دیگه توی دعواهامون بهش گفتم که چرا جدا میخوابی گفت که نمیتونم روی تخت بخوابم در واقع دروغ میگفت بعدا هر وقت دعوا میکردیم توو دعواهامون بهش می گفتم این باعث شد که باهم بخوابیم تا اینکه دوسه ماه پیش زایمان کردم دوقلو دارم با بچه ها م رو تخت میخوابیدم و شوهرم روی زمین و مطمئن بودم از این وضعیت راضیه تا اینکه امروز از کناره تخت چیزی درست کردم که بچه هام و گذاشتم اونجا  تقریبا راحت برای دو نفر جا میشد فکر میکردم شوهرم میاد پیشم میخوابه اما بالش تشو برداشت از پیشم رفت روی زمین خوابید گفتم اونجا میخوابی گفت اونجا اذیت میشیم حالم خیلی بد شد نمیدونم چیکار کنم حس میکنم دوستم نداره اگه من نباشم براش مهم نیست هر وقت رفتم خونه مامانم یه بار هم نگفت بریم خونه خودمون همش من می گفتم بریم خونه خودمون انگار دوست نداره بهش پیام بدم هر وقت خونه هست یا تلویزیون می‌بینه یا تو گوشی اخبار خیلی بهم بی تفاوته انگار براش مهم نیستم دیگه دارم داغون میشم

اطلاعات تکمیلی

سن۲۳جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام. حس بسیار ناراحت کننده ای رو تجربه کردی و حق داری مستاصل و دل گیر باشی. پاسخ من در حقیقت یک سری سوال تامل برانگیز هست: رابطه زناشویی شما به چه شکل آغاز شد؟ سنتی یا با دوستی؟ چه مدت نامزد یا دوست بودید و در این مدت روابط عاطفی شما چطور بود؟ در اون دوران همسر به شما گرایش جنسی داشتن؟ آیا بیماری ستون فقرات دارند که باعث بشه روی تخت نخوابند؟ در طول روز با شما رابطه صمیمانه و عاطفی دارند؟ بهداشت و زیبایی بدن و پوست، جذابیتهای زنانه، عطر خوش و لباسهای خواب زیبا رو لحاظ کردید؟ در روابط زناشویی یا عاطفیِ شما از ابتدا، اتفاقی بوده که باعث سرخوردگی یا دلخوری ایشون و اجتناب از شما بشه؟ توانایی جنسی ایشون نرمال هست و اختلالی در این زمینه حس نکردید؟

تجربه شما

login captcha
  • ازدواج من و شوهرم سنتی بود ایشون منو پسندیدن اومدن خواستگاری دوسال نامزد بودیم در طول دوسال ارتباط ما بیشتر از طریق پیامک بود و حرفای عاشقانه زیاد میزدن و زیاد اهل تماس گرفتن نبود بخاطر این  موضوع هم ناراحت بودم در مورد جنسی مشکلی نداره معولا هفته ای دوبار یا سه بار  رابطه جنسی هست هر چند سریع انجام میشه گاهی بوسیدن و...هست از نظر عاطفه بعضی وقتا روزی چند بار قربون صدقه ام میبره بعد عروسی حرفهای عاشقانه زیاد نزده بیشتر وقتها بهش میگم منو دوس نداری  از لحاظ عاطفی یخورده ضعیفتره شاید گاهی وقتها از هم دور باشیم بگه دلتنگتم به ندرت اما باور نمیکنم چون در عمل نشون نمیده  چون اگه دوستم  داشت شبها از من جدا نمیخواببدمعمولا من به سمتش میرم بغل میکنم اما چند وقتیه دیگه انجام نمیدم جذابیتهای زنانه دارم خوش قیافه خوش هیکل هستم  نامزد بودنی بیشتر از هیکلم تعریف میکرداما اوایل خونه اومدنی آرایش میکردم خودم رو مرتب میکردم  لباس خواب میپوشیدم اما اصلا براش ذره ای اهمیت نداشت  بازهم بعضی وقتها انجام میدم و ۶ سال ازمن بزرگتره تو خونه سعی میکنه ازم دور باشه اصلا براش جذابیت ندارم  دوس داشتنشو باور ندارم بخاطر سرد بودنش و مشکلی هم در ستون فقراتش نیست در خانه مرتب باشم یا نباشم براش اهمیتی نداره معمولا من سعی میکنم باهاش صحبت کنم از هر لحاظ هم براش کم نزاشتم