سلام وقتتون بخیر .
دو ماه ازدواج کردم زمان عقد همسرم خیلی بهم وابسته بود طوری که چند ماه همیشه باهم بودیم . رابطه هم داشتیم اما ایشون بیشتر مایل هستند از طریق دست ارضا بشند . اما حالا بعد عروسی در این دوماه و نیم شاید سه بار بیشتر رابطه نداشتیم و بیشتر از طریق دست و فانتزی های ایشون بوده . نمیدونم باید چیکار کنم تا وضع تغییر کنه چند بار مستقیم و غیر مستقیم بهش گفتم موضوع رو . میگه فکر نمیکردم این طور فکر کنی.
اعصاب خردی و ناراحتی هم داریم بخاطر برخی تفاوت های فرهنگی و خانوادگی . حالا چند روزی هست رفتارش باهام عوض شده مدام به بهانه درس توی اتاقه اما میبینم توی فضای مجازی فعالیت داره میگم بیا پیشم میگه کار دارم میگم فعالیت ات اینقدر مهمه میگه آره . در مورد خرید هم همیشه مشکل داریم هر جور خوراکی که هوس کنن میگیرن اما من هوس کنم بستگی داره به خودش . در مورد درآمد و خرج ها هم توضیحی نمیده بهم . بهش چند بار گفتم اما فایده نداشته . بهش میگم خرجی بده میگه خرجی نداری چیزی خواستی بگو .
از یه طرف بسیار وابسته مادرشه تمام خبرها رو اطلاع میده بهش . با این که فاصله مسافت داریم باهم . به خاطر فرهنگ خانوادگی شون که اختلاف داریم تا حرفی میزنه که با عقل و منطقم جور نمیاد مخالفت میکنم میگه تو قدرت مردونه نزاشتی برام . خیلی حاضر جوابی و... داد میزنه . و تازگی ها کمی توهین میکنه .
ازتون راهنمایی میخوام
ممنون
اطلاعات تکمیلی
سن21جنسیتشغلدانشجو وضعیت تاهلمتاهل
عزیزم دقیقا منم همین مشکلاتی تو رو دارم ولی با این تفاوت که رابطه مون فرق میکنه توکل کن به خدا منو و تو تنها نیستیم