2794

چرا مورد حسادت واقع میشم؟؟

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 280 بازدید

با سلام

نمی دونم چرا زیادی مورد حسادت و نفرت ام با این که فردی بسیار خاکی و زود گرم میگیرم جالبه مامانم همین طوری با اینکه اصلا اهل پز وفخر فروشی نیست از طرف دختر خاله هایش که خیلی هم اهل فخر فروشین مورد حسادت بوده من توی دانشگاه خیلی از طرف دخترای هم کلاسی مورد حسادت بودم مخصوصا دوست صمیمی بعد یک مدت دشمنم شد و به قدری حسادت هم کلاسی هام بالا زد که خیلی واضح بهم گفتن ما باهت بد برخورد میکردیم و باهت گروه برنمیداشتیم که پاشی از این دانشکده بری😑

جالبه از وقتی دیگر باهشون خوب رفتار نکردم کلی رفتارشون بهتر شد اتفاقا بیشتر مواقع مورد حسادت شدید افرادی بودم که خیلیم از خودشون تعریف میکنن و مغرور هستند 

تا الان به این نتیجه رسیدم چون مغرور نیستم و خاکیم بقبه چشم دیدن کوچکترین موفقیت امو ندارند میخوان سرکوبم کنند

نمی گم ویژگی خاصی ندارم فکر میکنم به خاطر خاکی بودنم مورد حسادتم؟؟؟

من اصلا انتظار تایید و تحسین ندارم از کسی چون کار خودم میکنم ولی انتظار سرکوب توهین و تمسخر ندارم چون هیچ وقت وجدانم اجازه نمیده این کارو با کسی بکنم😐

خواهشا کمکم کنید و راه حلی برای این وضعیت به من بدهید آخه واقعا بعضی وقتها احساس ناامنی هم میکنم از بس شدیده مخصوصا توی داتشگاه

اطلاعات تکمیلی

سن۲۰جنسیتزنشغلوضعیت تاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید.
مقاله ای راجع به حسادت است که پیشنهاد می کنم آن را مطالعه کنید.
دوست عزیز حس هایی که دیگران نسبت به ما دارند را ما نمی توانیم کنترل کنیم و خارج از دسترس ماست 
ما می توانیم احساس، و افکار حودمان را کنترل کنیم سعی کنید نسبت به این موضوع بی اهمیت باشید حساسیت خود را کم کنید و زندگی حودتان را داشته باشید.

حسادت یک حس آزاردهنده است که آثار روانی، رفتاری و اجتماعی تخریب کننده‌ای برای خود فرد و دیگران دارد و بهتر است روش کنترل کردنش را بیاموزیم.

حسادت احساسی است که در درون همه افراد وجود دارد ولی برخی آن را به سطح آورده و به آن بها می‌دهند تا جایی که گاهی رفتار فرد را تحت کنترل خود می‌گیرد. هر چیزی چه مادی و چه غیر مادی می‌تواند این حس را در انسان برانگیزد؛ از سرنوشت فردی دیگر و علاقه و محبتی که دریافت می‌کند تا داشتن یک اتومبیل. اما هر فرد به آن چیزی حسادت می‌ورزد که برایش ارزشمند باشد و از این رو افراد مختلف به مسایل متفاوتی حسادت می‌کنند. هر چه باشد این حسی است که خود فرد را بیش از همه آزار می‌دهد.

حسادت چیست؟

حسادت یک احساس مطلق نیست بلکه مخلوطی است از خشونت و شکست، خشونتی که فرد حسود احساس می‌کند مانع از رنج بیشتر او از شکست می‌شود.

چرا افراد حسود می‌شوند؟

حسود بودن هیچ دلیل بیولوژیکی ندارد بلکه شخصیت حسود به مرور زمان و در اثر تجربیاتی که در زندگی به دست می‌آورد شکل می‌گیرد. شخصیت حسود معمولا در اثر شناخت فردی غلط به وجود می‌آید. اغلب این افراد در محیطی بزرگ شده‌اند که انجام خواسته‌های دیگران و علاقه آنها مهم‌تر از علایق فردی خودشان بوده است. آنها اغلب موقعیتی نداشتند تا علایق خود را بشناسند و به دنبال آن بروند. این افراد معمولا دروغ می‌گویند و به دنبال خوش آمد دیگران هستند. در واقع عوامل محيطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن می‌شوند.

از لحاظ ذهنی افراد حسود مفروضات مبالغه آمیزی درباره زندگی و شرایط دیگران می‌سازند، خوبی‌ها و شادکامی‌های آنان را بزرگ نمایی می‌کنند و مشکلات و سختی‌های زندگی آنها را نادیده می‌گیرند. آنها تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند و اطلاعات دریافتی از موقعیت را تحریف می‌کنند.


حسادت چه نتایجی در پی دارد؟

  • آثار روانی: روی خلق و خوی فرد اثر گذاشته و کم کم تبدیل به عقده می‌شود.
  • آثار رفتاری: آن بخش فعال روان را که هميشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق ديگران است، تقويت می‌کندو شخص را وادار به صدمه زدن به دیگران می‌کند.
  • آثار اجتماعی: باعث منفور شدن فرد می‌شود.

این حس اگر ملایم باشد به رقابت سالم بدل شود و می‌تواند حتی با ایجاد انگیزه به پیشرفت فرد کمک کند اما گاهی شدید بوده و به جای ایجاد انگیزه برای داشتن چیزی که دیگری دارد به حسی تبدیل می‌شود که با تمام قدرت سعی می‌کند دیگری را از رسیدن به موفقیت باز دارد و سعی در تصاحب چیزی دارد که متعلق به او نیست.

تفاوت حسادت در زنان و مردان

بر خلاف آنچه که بین عموم رایج است حقيقت اين است که مردان از زنان حسودترند اما مردان بسترهای اجتماعی برای رقابت جلوه دادن این حس خود دارند. مثلا اگر مردی اتومبيل‌اش را عوض كند، می‌تواند بگويد که اتومبيل جديد امكاناتش بهتر از اتومبيل قبلی است اما اگر زنی گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافيان انگيزه‌اش را چشم و هم‌چشمی ‌با ديگران می‌دانند.

دیوید باس معتقد است که حسادت در مرد در امور جنسی نقش بازی می‌کند ولی در زن نقش مرد به عنوان تامین کننده معاش بیشترین اولویت را دارد. بیشتر زنان خیانتی را که بدون دخالت احساسات عاطفی صورت گیرد می‌بخشند زیرا زنان تحمل ندارند که رقیب تمام محبت، زمان و توجه مردشان را به خود متمرکز کند.

درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی

با توجه به آثار روانی، رفتاری و اجتماعی آن، ضروریست که برای آن چاره‌ای اندیشیده شود.

خودتان و مواردی که حس حسادت شما را بر می‌انگیزند بیشتر بشناسید

  • موقعیت‌هایی هستند که مانند جرقه‌ای این حس را در شما شعله ور می‌کنند و تصاویری را در ذهن شما خلق می‌کنند که شما از آنها واهمه دارید را بشناسید مثلا موقعیتی که در آن دوست شما با افراد دیگری وقت می‌گذراند ممکن است در شما تصویر اینکه او دیگران را به شما ترجیح بدهد و دیگر نخواهد که با شما وقتش را سپری کند را ایجاد کند.

یادبگیرید خود را کنترل کنید و واکنش منفی از خود نشان ندهید

  • هنگامی که احساس می‌کنید این حس دارد بر شما غلبه می‌کند، واکنش منفی و مخرب و هیچ‌گونه نشانه رنجیدگی از خود نشان ندهید حتی اگر شما را تا سرحد مرگ آزار می‌دهد چرا که رفتار حسدآلود هرگونه رابطه‌ای را به تباهی می‌کشاند و زمانی در موردش صحبت کنید که شعله‌های حسادت شما فروکش کرده‌اند و شما آرام شده‌اید.

باورهای غلط ذهنی خود را اصلاح کنید

  • شخص حسود در واقع به رفتار شخص مقابل واکنش نشان نمی‌دهد، بلکه به باورهای غلط خود واکنش نشان می‌دهد. به بیان دیگر شما نسبت به یک سناریو ذهنی واکنش نشان می‌دهید که از آن واهمه دارید اما هنوز اتفاق نیفتاده است و ممکن است هرگز نیز اتفاق نیفتد.

اعتماد بنفس خود را افزایش دهید

  • حسادت معمولا حاصل از حس عدم امنیت و کمبود اعتماد به نفس است. ترس از اینکه کسی شما را ترک خواهد کرد و عشق و توجهش را از شما دریغ می‌کند چون شما به اندازه کافی خوب و لایق نیستید. گاهی این حس به دلیل احساس کمبودی است که در وجود خود احساس می‌کنیم.
  • باید یاد بگیرید که زندگی دیگران، رفتارشان و داشته‌هایشان هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما زندگی خودتان را دارید همراه با علایق و اهداف متفاوت. افراد با اعتماد به نفس بالا حتی اگر مورد تمسخر قرار بگیرند و یا اینکه توسط دیگران ترد شوند، مشکل را لزوما در خودشان نمی‌بینند.


خود را با دیگران مقایسه نکنید

  • بعضی افراد ممکن است به نظر برسد که در زندگی همه چیز دارند اما این تنها چیزی است که ما از دور می‌بینیم. برای آنچه در زندگی خود دارید اهمیت و ارزش قایل شوید و به این باندیشید که هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت‌ترید.

خودخواه نباشید

  • خودخواه بودن سطح توقع شما را بالا می‌برد و باعث می‌شود همه چیز و همه کس را تنها برای خود بخواهید. اگر پدر، مادر، همسر یا دوست شما یک مقدار مناسب از وقتش را به شما اختصاص داده است اما شما انتظار ترجیح که تمام وقتش را با شما سپری کند، در این صورت خواسته شما خودخواهانه است. سعی کنید خود را به جای آنها بگذارید و نیازها و مشکلات آنها را درک کنید.

خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکنید

  • خانواده، روابط، علایق، سرگرمی‌ها، دوستان متعدد، اهداف معین، همگی قسمت‌های مجزایی از زندگی را تشکیل می‌دهند که در صورت وابستگی و توجه بیش از حد به یکی، دیگر جنبه‌های زندگی شما مختل می‌شود. وقت خود را با سپری کردن با دیگر دوستان و اعضای خانواده و همینطور به انجام فعالیت‌های مورد علاقه پر کنید و به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد و این حس باعث می‌شود از نیازهای منحصر به فرد خود غافل شویم.

با همسرتان در مورد موقعیت‌های حساس صحبت کنید

  • هنگامی که در یک رابطه قرار می‌گیرید، مرزهایی را با همسر یا نامزد خود مشخص کنید. اکثر مواقع در حسادت عاشقانه هر دو نفر دارای مرزهای مشترکی هستند. به این معنی که انجام کارهایی (توسط همسر یا نامزدتان) که شما را آزار می‌دهد در صورت انجام توسط شما نیز ممکن است همسرتان را آزار دهد. بنابر این به محض مشخص شدن این مرزها و متقاعد شدن طرفین، بسیاری از سوتفاهم‌ها برطرف می‌شود.

اعتماد کنید

  • اگر به راحتی حس حسادت شما نسبت به همسر یا دوست شما برانگیخته می‌شود، احتمالا دیوار اعتماد شما قبلا فرو ریخته است. بیشتر اوقات اگر در گذشته به اعتماد شما خیانت شده باشد، این حس عدم اعتماد به روابط جدید شما نیز کشیده می‌شود. هیچکس را از پیش گناهکار نپندارید و اگر در گذشته این شخص اعتماد شما را نسبت به خودش زیر سوال برده است یا او را ببخشید، یا در رابطه‌اتان بازنگری کنید.

مثبت باشید

  • سعی کنید مثبت باشید، مثبت فکر کنید و از جریانات اطراف خود برداشت مثبت داشته باشید. نق زدن، گلایه کردن، تهمت زدن، شکاک بودن و حالت قربانی را به خود گرفتن نه تنها چیزی را حل نمی‌کند بلکه آنچه را که دارید نیز به نابودی می‌کشاند. بهتر است برداشت ما از وقایع مثبت باشد و از وقایع خوبی که در زندگی برایمان رخ می‌دهد هرچند کوچک لذت ببریم.

نگرشتان را تغییر داده و اثرات منفی این حس را به خود يادآوری کند و بدانید نبود این حس ما را به آسایش در زندگی نزدیک می‌کند. زشتی اين ضعف و رفتارهای ناشی از آن را مرتبا به ياد آوريد و به خودتان تلقين کنید که هرگز نسبت به هيچ‌کس حسادت نخواهید کرد. به نعمت‌ها و امتيازها و نقاط مثبت خودمان بيشتر توجه کرده و روی ارزش‌هایتان فکر کنید. توانايی‌های خود را شناخته و در جهت آن حرکت کنید و اگر نتيجه‌ای حاصل نشد، از روان‌شناس کمک بگيرید.

موفق و موید باشید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha