2794

ناراحتی از حرف مادرشوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 124 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام . اینکه من سر یه موضوع که واقعا روش حساسم، حساس بودنمو نشون دادم و اون زمان مادر همسرم بهش برخورد و کلی حرفای ناراحت کننده به من زد.که فامیلامون گفتن این چه زنی بوده گرفتید واسه پسرتون؟ تو لیاقت پسرمو نداری.در صورتی که من و همسرم با عشق ازدواج کردیم و اون به شدت عاشقمه. مادر همسرم خانوم خوبیه و خیلی کارا برام کرده هر بار کلی هدیه میاره برام و ...ولی من با اینکه یک سال از این ماجرا میگذره هرکاری میکنم نمیتونم اون حرفاشو فراموش کنم و از چشمم افتاده هر کاریم کنه مثل قبل دوسش ندارم. وقتیم میخواد بیاد خونم اصلا دلم نمیخواد زیاد بمونه دوسش ندارم مثل قبل. ولی دلمم نمیخواد همسرمو ناراحت کنم.به نظرتون چجوری از یاد ببرم حرفاشو؟

اطلاعات تکمیلی

سن۲۳جنسیتزنشغلوضعیت تاهلمتاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام
دوست عزیز شما نباید از خودتان توقع داشته باشید اون خاطره رو از یادتون ببرید. و هرچقدر تلاش کنید کمتر به نتیجه می رسید.
باید سعی کنید احساسات منفی در مورد اون خاطره شما رو آزار ندهد.
به این موضوع توجه داشته باشید که اختلاف و مشکلات بین همه خانواده به وجود می آید . بنابراین بیاموزید چه طور با این مسائل روبرو شوید.
به خودتان فشار نیاورید به جای آن اتفاق به وجود آمده رو بپذیرید و سعی کنید مانند هرچیز دیگری که به ذهنتان می آید وعبور می کند. این موضوع هم فقط گذر کند
به خودتان بگویید این اتفاق هم مانند همه اتفاقاتی که در زندگی می افتد تجربه هایی برای من داشته. با خودتان فکر کنید چه درسی می شود از این ماجرا گرفت.اگر رفتار یا اشتباهی داشتید مسئولیت آن را بپذیرید.
یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که در زمان حال و اکنون زندگی کنید. در لحظه باشید.
در گذشته و یا آینده بودن کمکی نمی کند بلکه باعث میشود یا در حسرت گذشته  بود و یا استرس آینده را داشت.
ببینید در حال حاضر کجا هستید و چه احساساتی را تجربه می کنید.
دوست خوبم لزوما همه اتفاقات زندگی مطابق میل ما پیش نمی رود. و گاهی ممکن است  فردی در گذشته رفتاری کرد که در آینده پشیمان شد.
به مادرشوهرتان به چشم فردی که اشتباهی کرده و الان دارد جبران می کند نگاه کنید.
روی انعطاف پذیری و تاب آوری تون بیشتر کار کنید  تا بتوانید در برابر چالشهای آینده راحت تر کنار بیاید.
 به این فکر کنید این مشکل برای دوست تان پیش آمده شما به عنوان نفر سوم چه پیشنهاداتی به دوست تان میدادید؟

پایدار باشید

تجربه شما

login captcha

سلام عزیزم . من درکت میکنم خودمم این مشکل برام  پیش اومده هربار که مادر شوهرمو میبینم یاد اون اتفاق میوفتم و خیلی اذیت میشم ولی چاره نیست مادرشوهر هم جز زندگی ما هست و نمیشه حذفش کرد پس بهتره رفتارمون از رو نفرت نباشه از رو احترام باشه هر چند دلت پاک نمیشه و همه چیز به حالت اول برنمیگرده بازم زندگی کن و لذت ببر