با سلام و تشکر
چند ماهی هست که عقد کردم اما به شدت از کارهای مادرشوهرم و دخالتش خسته شدم جوری که گاهی به جدایی فکرمیکنم به خاطر مادرش....اوایل خیلی مادر همسرم رو دوست داشتم واسشون هدیه میگرفتم.
اما ایشون دوست دارن روی من و توی زندگیمون تسلط کاملی داشته باشند همون جوری که روی شوهرم دارند. هربار بیرون میریم مدام با شوهرم تماس میگیرن کاری هم ندارند فقط میپرسن کجاین چرا نمیای کی میای وگاهی به بهانه های الکی اما وقتی شوهرم با من نیست اصلا تماس نمیگیرن. به شدت از رفتار و دخالتشون خسته شدم. حتی توی روابط جنسی ماهم سرک میکشن.همسرم هم خیلی روی مادرش حساسه و صحبت باهاش بی فایده است میگه خب مادره نگرانه.حتی ازصداش هم دیگه بیزارم منی که کلی دوسش داشتم. چیکارکنم؟
باتشکر
اطلاعات تکمیلی
سن25جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهل
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید