سلام. مادرشوهرم 15 ساله به ام اس مبتلا شده و 50 سالشه. اوضاع روحی خوبی نداره یعنی شوهرم میگه از وقتی ام اس گرفت اینجوری شد و قبلش نبود. حتی وقتی فهمیده مریضه دست به خودکشی زده. اکثر موقعه ها خوبه ولی بعضی وقتها خیلی بهم میریزه و علامتش اینه که خیلی حرف میزنه با اینکه ام اس داره میگه خوب شدم و داروهاشو نمیخوره پرخاشگر میشه توهم میگه و هذیون شیطان و جن و این چیزا... حاضر به مراجعه به روانپزشک هم نیست و میگه من خوبم مگه اینکه زوری ببرن بیمارستان بستریش کنند. من توی اینترنت سرچ کردم دیدم این علائم بیماری دو قطبی هست و نوشته که زمینه ارثی هم داره. من شوهرم خوبه و یه برادر شوهرم دارم اونم خوبه ولی یکم نگرانم ممکنه اونا هم اینجوری بشن؟ توی خونواده مادریش هم کسی اینجوری نیست. فقط یه دختر عمه داره مادر شوهرم که اون بچه معلول داره و خیلی افسرده است. ولی شوهرم میگه مادرش قبل ببماری اینطور نبوده. و همینطور شوهرم یه زن دایی داشته که اینم بیمار روانی بوده ولی هیچ نسبتی با اینا نداشته ولی میگه مامانم پیش این میرفت بدتر میشد. اونم طلاق گرفت رفت. اینم بگم پدرشوهرم خیلی اذیتش میکرده و میکنه کتکش میزده و اینا...
اطلاعات تکمیلی
سن24جنسیتزنشغلوضعیت تاهلمتاهل
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید