سلام. بیست و چهار سالمه. یک پسر نه ماهه دارم. یک سال و نیم پیش یک پیام در گوشی شوهرم دیدم که بی اعتماد شدم بهش. بهم گفت که اشتباه بوده از طرف یکی از مشتری های خانومش. خیلی معذرت خواهی کرد کلی دعوا کردیم بازم قانعم نکرد. اینم بگم که شناخت کافی از مجردی شوهرم داشتم اصلا اهل دوست دختر نبوده در فامیل هم همه قبولش دارن. اما از چشم من افتاده. از پیام فهمیدم که انگار میخواسته دوست بشه اما نشده. کلا ديگه بی اعتماد شدم و خیلی حساس. الانم اگه به مشتری پیام بده پاک میکنه با اینکه ميدونم چیز مهمی نميده چون پرينت گرفتم. نميدونم چيکار کنم. همش بهش ميگم چرا بهم پیام نميدی، بهم فکر نمیکنی. خسته شدم خیلی بهش وابسته م. احساس میکنم بقیه براش جذابترین بیشتر دوست داره با بقیه حرف بزنه تا من. کمکم کنید
اطلاعات تکمیلی
سنجنسیتزنشغلوضعیت تاهلمتاهلپاسخ دوست عزیز همسر شما در وهله اول یک جنس مذکر هستند ،اینکه قبل از ازدواج با شما با کسی ارتباط داشته باشند چیز بسیار بسیار طبیعی هست اگر چیزی غیر از این بود باید به دنبال مشکلی در ایشون میبودیمشروع زندگی ...
پاسخ ما معمولا به خانم هایی که سیکل قاعدگی منظمی دارند و به موقع دچار عادت ماهانه می شوند توصیه می کنیم اگر می خواهند بدانند که باردار هستند یا نه بعد از اینکه زمان مقرر پریودشان گذشت و خونریزی اتفاق نیفتا...
پاسخ درود بر شما کوتاه اومدن و یا بیمحلی کردن، شاید بتونه راهکار موقتی برای خاموش کردن آتش تعارضات باشه اما راه حلی دائمی نیست و مشکلاتی که به شیوهای درست حل و فصل نشن، مجددا تکرار خواهند شد. بنابراین و...
پاسخ خانم عزیز سلام. افراد با پوششها و رفتارهای مختلف در زندگی ما می آیند و میروند و آنچه مهم است کیفیت رابطه شما با همسرتان است که وقتی علاقه و اعتماد کافی در هردوی شما وجود داشته باشد نباید نگران نوع برخ...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید