سلام. نمیدونم چرا بیخودی استرس میگیرم همش ترس توی جونمه، زندگیم خوبه من پیرو هرچی که خانواده همسرم بگن هستم یعنی نمیخوام عروس بدی باشم ولی اونا خیلی تعصبی هستند من آرایش دارم و... اصلا رفت و آمدی با خانوادم ندارم چون دورن. بین خانواده همسرمم بیشتر با همه ارتباطم خوبه ولی خیلی خیلی استرس و اضطراب دارم همشم میگم نکنه چیزی شده اینا ناراحتن نکنه زنگ به من نزدن ناراحتن نکنه الان نشستن دارن بد منو میگن یا چه میدونم ... الان استرس دارم نکنه کسی بخونه منو بشناسه و.... و...کمکم کنید
اطلاعات تکمیلی
سن22جنسیتزنشغلوضعیت تاهلمتاهلسلام دوست عزیز
پذیرش دیگران با پیروی از آنها متفاوت است
پذیرش یعنی من درک میکنم چرا این فکر رفتار و گفتار را داری، هیچ تصمیمی برای تغییر در رفتارت ندارم احترام میگذارم مسخره نمیکنم اما طرز تفکر و رفتار خودم را دارم و پیرو خودم هستم.
در مقابل پیرو از دیگری یعنی تغییر خود، نادیده گرفتن خود واقعی تان سرکوب احساسات سلیقه و خواسته خود برای راضی نگه داشتن دیگران و این کاملا طبیعی که باعث این حجم از استرس برای شما باشد. اینکه با مواظب باشید همه راضی باشند پس کی قرار است برای خودتون با لذت زندگی کنید.
بنابراین در گام اول کنترل کردن اوضاع را رها کنید. با احساسات خود آشتی کنید و ببینید خودتون چی دوست دارید برای این امر،کارایی که دوست دارید انجام دهید بدون اینکه دیگران را در نظر بگیرید بنویسید در مقابل خط قرمزهای خانوادگی را هم مشخص کنید بعد سعی کنید تعادل ایجاد کنید مثلا آرایش را خانواده همسر دوست ندارند اما خودتون وهمسرتون دوست دارید تو خونه برای دل خودتون آرایش کنید یا هنگام بیرون رفتن با همسر اگر هم حرفی زدن کاری کردن وقتی شما با همسرتون رابطه عمیق داشته باشید اهمیتی ندارد مگر اینکه همسرشما بسیار تحت تاثیر خانواده خود است که شما باید هر دو این استقلال داشتن از خانواده هایتان را یاد بگیرید.
بجای تمرکز برای رابطه پیرو از خانواده همسر سعی کنید یک رابطه عمیق، صمیمی و عاشقانه با همسر خود بسازید. هر دوی شما از ماشین خانوادگی پیاده شده اید و الان سوار ماشینی هستید که با هم به سفر زندگی میروید گاهی ممکن است خانواده مهمان ماشین شما باشند اما سرنشین اصلی در جاده فقط شمادوتایید پس الویت شنیدن همفکری و فهمیدن خواسته ها و نیازها با خودتون هست. شنیدن و فهمیدن همسرتون توسط شما و شنیدن درک شدن شما توسط همسر یک رابطه دو طرفه برای داشتن آرامش.
گام بعدی یادگیری و تمرین رفتار جرات مند است رفتاری احترام آمیز در عین حال به خواسته منطقی خود. جرأت ورزی، يعنی دفاع از حقوق خود و بيان افكار و احساسات خويش كه به شيوه مستقيم، صادقانه و مناسب انجام شود. افراد جرأت ورز براي خود و ديگران احترام قائل هستند. آنان منفعل نيستند و ضمن اين كه به خواسته ها و نيازهای ديگران احترام ميگذارند، اجازه نمی دهند ديگران از آنها سوء استفاده كنند و به شيوه قاهرانه با آنان ارتباط برقرار كنند.
روش های عملی رفتار جرات مندانه
1- رد قاطعانه: شخص ضمن اينكه احترام و حرمت نفس طرف مقابل را حفظ ميكند، در عين حال پاسخ منفی خود را به وی بصورت سازنده اعلام ميدارد.
رد قاطعانه به ترتيب طي سه مرحله انجام مي شود: بازخورد مثبت، ارائه دلیل و اعلام تصمیم.
بعنوان مثال کسی که از شما میخواهد برای پذیرایی از مهمان برید کمکش اما شما خودتون کار دارید
ابتدا باز خورد مثبت = ای كاش ميتوانستم كاری برای شما انجام دهم.
سپس ارائه دليل يا دلايل رد= اما چون تصميم گرفته ام امروز کارای خونه رو سروسامون بدم تا وقتی همسرم میاد خونه تمیز بوده باشه.
نهایتا اعلام تصميم = بنابراين از اومدن معذورم.
2- صفحه خط افتاده: در اين روش قسمت اول روش رد قاطعانه حذف می گردد (بازخورد مثبت) و دو قسمت ديگر عيناً تكرار می گردد و در صورت ادامه سماجت، فقط قسمت آخر تكرار می شود. مثلاً “گفتم متأسفم، نميتوانم بیام”.
3- روش خلع سلاح: گاهی طرف مقابل ممكن است وقتی با جواب منفی مواجه ميگردد، ميكوشد با برچسب زدن و استفاده از واژههای قضاوت كننده شما را متأثر سازد. به عنوان مثال اگر شما درخواست چنين فردی را رد كنيد، جواب ميدهد، “بابا تو ديگر كی هستی، خيلی خودخواهی” يا “واقعاً كه فکر کردی آدم شدی دوبلر تحویلت گرفتم” “خيلي غير منطقی هستی” و غيره.
روش خلع سلاح يكی از مؤثرترين شيوه ها برای حل و فصل و كنترل يك رابطه سوء استفاده گرانه است. بدين صورت که اعلام می شود،“آری اگر چنين است خودخواهم يا بچه ام”.
4- خود را به خنگی زدن: اين روش به ويژه در برخورد با خرده گيری ديگران ،كاربرد دارد. در اين روش اينگونه رفتار می شود که انگار ايرادهای ديگران را پذيرفته ايد و يا درستی ايراد او را باور كرده ايد.
5- تغيير موضوع صحبت: مثلاً وقتی طرف مقابل اصرار ميكند كه شمارو به خانه خود بکشاند و شما پاسخ منفی داده ايد، ميتوانيد اينجوری جواب دهيد: “ قرار بود خرید کنی رفتی”
6- نه گفتن: نه گفتن حق شماست. ميتوانيد خيلي ساده “نه” بگوييد: “نه عزيزم، نمیتونم امروز برای کمک بیام پیشت”.
7- بيان قاطعانه: بيان قاطعانه بستگی به موقعيت، نوع درخواست طرف مقابل و رابطه ما با طرف مقابل دارد. مثال: فرض كنيد دوستتان میخواهد بچه شیطان خود را برای یک روز کامل به شما بسپارد، شما بسته به نوع ارتباطتان با آن فرد و موقعيتي كه از شما چنین درخواستی ميشود بطرق مختلف اين درخواست را رد كنيد.
همیشه به یاد داشته باشید لطف زیاد، توقع ایجاد میکند پس حد و مرز رابطه خود را مشخص کنید تا هم رابطه درستی داشته باشید و هم آرامش خاطر
شاد و خرسند باشید🌹🌹🌹
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید