سلام. وقتتون بخیر من خیلی اوقات که دارم پیش خودم فکر میکنم به مرگ اطرافیانم و عزیزانم فکر میکنم اینکه بدون اونا چجوری زندگی کنم یعنی 90 درصد فکرهام اینان وقتی مثلا میشنوم یکی مریضه به شدیدترین حالت ممکن تصورش میکنم. غیر اینام یه مشکل دیگه دارم اینکه با نه گفتن مشکل دارم و نمیتونم از حقمم دفاع کنم و اگه دفاع کنم تا مدتها خودخوری میکنم.میشه منو راهنمایی کنید.ممنونم
اطلاعات تکمیلی
سن22جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهلسلام دوست عزیز
یکی از دلایل ترس از مرگ عزیزان احساس تنهایی درونی و وابستگی بیش از حد می باشد جوری که از رها شدن هراس دارید.
برای اینکه بتوانید ریشه ای تر مشکل را حل کنید باید منشأ افکار خود را جستجو کنید
آیا در کودکی عزیزی را از دست داده اید و این غم همراه همیشگی تان بوده؟
آیا والدین تان در هنگام کودکی شما خدایی ناکرده بیمار بوده اند؟
آیا در دعوا ها شما را تهدید به ترک کرده اند؟
یا....
وقتی بدانید چی باعث احساس ناامنی میشود که با خود بگویید بدون آنها چه کنم راحت تر می توانید با افکارتان مقابله کنید
نکته بعدی داشتن هویت مستقل می باشد
دوست داشتن و دوست داشته شدن بسیار اهمیت دارد اما هر انسان باید به درون خود تکیه داشته باشد، وقتی احساس استقلال داشته باشید چه روانی و چه اجتماعی خود را ناتوان حس نمیکنید پس براساس علایق و موقعیت اجتماعی خود سعی کنید فعالیت هایی را انجام دهید که حس استقلال را در شما تقویت میکند، فقط در نقش دختر خانواده بودن یا همسر بودن یا مادر بودن باعث میشود آدمی از نیازهای خود فاصله بگیرد و خود را وقف دیگران کند، این حل شدن در دیگران و نادیدهگرفتن خود مسبب هراس از فقدان آنها است.
دیگر آنکه، فاجعه سازی یکی از بازی های ذهنی هنگام منفی نگری است و شما باید آگاهانه با آن مقابله کنید
هر وقت بدترین اتفاق به ذهنتان خطور کرد با خود بگویید عزیزم به تله فاجعه سازی افتادی این تلنگر ساده به ذهنتان برای جور دیگر اندیشیدن کمک میکند
فکر کردن در مورد مرگ را با کمک روش های زیر متوقف کنید:
۱-برای خودتون وقت تعیین کنید مثلا از این به بعد فقط از ساعت دو تا سه بعدازظهر اجازه دارید جلوی آینه بنشینید و به مرگ فکر کنید و حتی گریه کنید این کار را در باقی ساعات روز نکنید هرگاه حس کردید افکار به سراغتان آمده با خود بگویید بذار برای ساعت دو
۲-احساسات خود را بنویسید مثلا چه موقعیت هایی باعث میشه در یک روز عادی این افکار به سراغتان بیاید: بعد یک دعوا، بعد رفتن اعضا خانواده به خارج از خانه و تنها شدن و... شناسایی موقعیت باعث میشود آگاهانه بدانید چه اتفاقی شما را در تله ذهنتان گرفتار می کند، احساساتی که دارید را شناسایی کنید مثلا بعد دعوا از فرط خشم و عصبانیت دچار افکار مرگ میشوید، اینکه بدانید چه احساسی دارید کمک کنید برای تغییر آن عملکرد مناسبی داشته باشید یعنی وقتی عصبانی هستید بجای نشستن و به مرگ فکر کردن آب خنک میخوردید، با همسرتون در مورد عصبانیت خود صحبت میکنید یا نفس عمیق میکشید.
۳-در طول روز حتما تنفس عمیق را تمرین کنید با گوش دادن موسیقی آرامبخش بی کلام
و در آخر مرگ عزیزان بسیار اتفاق ناگواری ست و قابل درک است هر آدمی چقدر از این اتفاق اندوهگین میشود اما پیشگویی برای آینده باعث میشود شما لذت زندگی در حال را با عزیزتان از دست بدهید، حتی اگر از آنها دور هستید همین که میدانید در آرامش هستند با خود بگویید این برایم بهترین هدیه امروز است با ذهن آگاه زندگی کنید برای امروز و نه فردا
در مورد دفاع از خود و نه گفتن نیز باید رفتار جرات مند را بیاموزید، یکی از دلایل ناتوانی در نه گفتن شما میتواند ترس از ست دادن باشد که در بالا مطرح شد پس حتما روی تقویت اعتماد به نفس خود تمرکز کنید.
راه هایی برای نه گفتن:
قبول کنید که نمیتوانید هر کاری را انجام دهید
شاید بله گفتنتان به دیگران باعث شده است تا هیچ وقتی برای خودتان نداشته باشید. آیا نمیتوانید به درخواست دوستتان که برای اسبابکشی از شما کمک میخواهد، نه بگویید؟ آیا نمیتوانید به درخواست مدیرتان که کاری خارج از حدود وظایفتان را از شما میخواهد، نه بگویید؟ میتوانید با یک نه گفتن ساده خود را از این شرایط خلاص کنید. اگر جواب مثبت به درخواست دیگران وقتی برای خودتان باقی نگذاشته، تصمیم بگیرید از این به بعد به هر درخواست غیرمعقولی جواب نه بدهید.
از فکر خودخواه شدن نترسید
شاید پیش خودتان فکر کنید که با نه گفتن به دیگران به فردی خودخواه تبدیل میشوید. فرد خودخواه همیشه به دیگران جواب منفی میدهد و فقط به خودش فکر میکند. به خودتان بگویید که خودخواه نیستید. اگر درخواست غیرمنطقی کسی را رد کردید و او شما را خودخواه خواند، بهتر است رابطهتان را با آن فرد کاهش دهید. با نگاهی به گذشته و تمام جوابهای مثبتی که به دیگران دادهاید، میتوانید بفهمید که خودخواه نیستید.
بپذیرید که نمیتوانید همه را در زندگی راضی و خوشحال نگه دارید
شما نمیتوانید همهی کسانی را که در زندگیتان هستند، راضی و خشنود نگه دارید و باید خط قرمزی برای دیگران قائل شوید. شاید فکر کنید که با نه گفتن و ناامید کردن دیگران، احترام آنها را از دست میدهید، ولی اینگونه نیست. اگر کسی گمان کند شما به همهی خواستههایش جواب مثبت میدهید، شاید بخواهد با خواستههای غیرمنطقی از شما سوءاستفاده کند. به افرادی که واقعا برایتان مهماند، اهمیت ویژهای بدهید و تلاش کنید آنها را خوشحال نگه دارید.
روشهای مختلف بله گرفتن را بشناسید
گاهی اوقات دیگران با روشهای مختلفی شما را فریب میدهند تا به درخواستشان جواب مثبت بدهید. وقتی که این روشها را بشناسید، راحتتر میتوانید به خواستههای غیرمنطقی دیگران نه بگویید. برخی از روشهایی که باعث میشوند برخلاف میلتان جواب مثبت بدهید، عبارتند از:
قلدری کردن: گاهی دیگران تلاش میکنند تا با قلدری، بدجنسی یا بیادبی از شما جواب مثبت بگیرند. باید در این مواقع با خونسردی و بیتوجهی به لحن بیادبانهی آنها پاسخ منفی بدهید.ناله کردن: فرد با ناله و شکایت و حتی بدون درخواست به گونهای رفتار میکند تا شما داوطلبانه به او کمک کنید. در این مواقع بهتر است موضوع صحبت را عوض کنید. مدتی با آن فرد ارتباط نداشته باشید یا به او بگویید از اینکه در این وضعیت قرار گرفته است، ناراحتید.ایجاد عذاب وجدان: برخی تلاش میکنند تا با گفتن چیزهایی مانند اینکه هیچ وقت کمک نمیکنید یا در تنگنا پشتش را خالی میکنید در شما عذاب وجدان ایجاد کنند. در این مواقع با آرامش، دفعات قبلی که به او کمک کردهاید را یادآوری کنید و بگویید این بار قضیه فرق میکند و نمیتوانم به شما کمک کنم.تعریف و تمجید: ممکن است فردی با تعریف کردن از شما و گفتن اینکه «چقدر شما در انجام فلان کار فوقالعاده هستید» یا «چه فرد باهوشی هستید»، از شما چیزی درخواست کند. در این مواقع از تعریف و تمجید طرف مقابل شرمنده یا جوگیر نشوید و جواب مثبت ندهید
با آرامش صحبت کنید
تلاش کنید تا صدایتان شبیه زمانی باشد که از پشت تلفن صحبت میکنید. باآرامش، محکم و واضح حرف بزنید. اگر در صدایتان احساسات، ناراحتی یا تردید باشد، طرف مقابل از این ضعفتان استفاده میکند و میکوشد تا شما را استثمار کند. اگر آرامش در صدایتان مشخص باشد، طرف مقابل میفهمد که شما فرد معقولی هستید و امکان دارد گاهی هم نه بگویید. اگر صدایتان را بالا نبرید یا صدایتان ناراحت به نظر نیاید، احتمال بیشتری دارد که طرف مقابل توضیحاتتان را بپذیرد
بیش از اندازه عذرخواهی نکنید
اگر از اینکه نمیتوانید جواب مثبت بدهید، واقعا ناراحت و متأسف هستید، فقط یک «متأسفم» ساده بگویید. با عذرخواهی بیش از اندازه، عدم قاطعیت و ضعف شما آشکار میشود. در این حالت طرف مقابل تصور میکند با اصرار بیشتر میتواند شما را متقاعد کند و شما نیز با امتناع از انجام درخواست احساس بدتری خواهید داشت. اگر بیش از اندازه عذرخواهی کنید، طرف مقابل تصور میکند که با جواب منفیتان دارید در حقش کار اشتباهی انجام میدهید.
یک دلیل کوتاه بیاورید
یک توضیح ساده و کوتاه در مورد اینکه چرا نمیتوانید به درخواست طرف مقابل جواب مثبت بدهید، باعث متقاعد کردنش میشود. نیازی نیست که توضیح بیش از اندازه بدهید. دادن توضیحاتی در حد یک یا دو جمله در مورد مشغلههایتان کافی است. نیازی نیست که دروغ بگویید یا بهانههای الکی بیاورید. به مثالهایی که در زیر آمده است، توجه کنید.
من نمیتونم فردا باهات بیام مطب دندانپزشک، چون فردا شب سالگرد ازدواجمه.متأسفانه من نمیتونم به تولدت بیام، چون صبحش امتحان پایان ترم دارم.
به طرف مقابل گزینههای جایگزین پیشنهاد بدهید
اگر واقعا از جواب منفیتان احساس گناه میکنید و آرزو میکنید ای کاش میشد کمکی بکنید، به طرف مقابل راه حلی جایگزین ارائه کنید. اگر فکر میکنید که میشود از راه دیگری به طرف مقابل کمک کرد، آن روش را مطرح کنید. روش موردنظر باید برای هر دوی شما مناسب باشد. نمونههای از این موارد عبارتند از:میتونی واسه رفتن به دندونپزشک ماشینمو قرض بگیری، من فردا لازمش ندارم.من نمیتونم به تولدت بیام ولی نظرت چیه آخر هفته که امتحانم تموم شد، شام بریم بیرون و در موردش حرف بزنیم
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب روانشناسی اعتراض، مهرطلب، تقویت اعتماد به نفس دکتر دی آنجلیس مراجعه کنید.
شاد و در آرامش باشید🌹🌹🌹
پاسخ سلام قطعا پزشک میتواند برایتان بخیه را بکشد دوست عزیز.
پاسخ با سلام اكر فيبروم خيلي به داخل رحم فشار نمي اورد ميتوانيد اقدام به بارداري كنيد شايد مشكلي بوجود نياورد چون سن بالايي نداريد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید