مشکلات زندگیم به خاطر گذشته همسرم

سلام دوست عزیز
همسر شما بخاطر آسیب هایی که در دوران کودکی داشته اند تعارض هایی دارند که حل نشده است حس خشم وکینه ای که از پدرشان دارند باعث عدم ارامششان میشود از طرفی نمیخواهند پیش شما بیشتر از این حس تحقیر داشته باشند چرا که فکر میکنند عدم رابطه مناسب پدر ومادرشان یک نقص وکمبود هست 
شما هیچ صحبتی در مورد پدر ومادر ایشان نداشته باشید و سعی کنید شرایط روحی همسرتان را درک کنید 
اینکه پدر ومادر من هم همه این کارها را کرده اند چرا مدام از پدرو مادرت تعریف میکنی به معنی عدم درک ایشان هست و مسلم هست که عصبانی میشود چرا که از نظر همسرتان مادرش هم برایش مادری کرده وهم پدری 
از طرفی اگر بیش از اندازه وبه قول شما به دروغ از محبت های مادرش تعریف میکنه فقط به معنی این است که در برابر شما احساس کمبود نکند وبگوید اگر پدر نداشته حمایت مادر را داشته است .
به هر حال وقتی با ایشان ازدواج کردید میدانستید که فرزند طلاق هست و مشکلات خاص خودش را ممکن است داشته باشد 
پیشنهاد میکنم با او همدردی کنید بگویید که میدانید گذشته سختی داشته و حق دارد گاهی این خشم وکینه را نسبت به گذشته در وجودش حس کند ولی از او بخواهید حتما حتما برای حل تعارض های دوران کودکی به مشاوره مراجعه کند  چرا که اگر نتواند با گذشته اش کنار بیاید در زندگی اینده اش هم دچار مشکل خواهد شد