2794

سلام 

من ۵ ساله ازدواج کردیم و فرزندی نداریم. شوهر من تا ۲ سال پیش بسیار آدم موفق و معروفی بود ، ۲ سال پیش شرکتشو بخاطر آمریکا رفتن جمع کرد تا بره آمریکا زندگیو شروع کنه کارهای رفتن منم بکنه، ولی توو این ۲ سال کاری که میخواست تو آمریکا،  پیدا نکرد و برگشت ایران .

ایشون قبل از آمریکا رفتن توو ایران ماهی ۱۰ هزار دلار حقوق داشت. الان کار نداره و ما با ماهی ۷۰۰-۸۰۰ که سود بانکیه داریم زندگی میکنیم. خونه از خودمون داریم ۲ تامون هم ماشین داریم

البته این موضوع برای من مهم نیست  

مشکل من اینه که روابط بینمون سرد شده انگار فاصله افتاده بینمون خیلی کم باهام حرف میزنه من چیزی میگم انگار بار اول نمیشنوه، کلا رفتارش با من خیلی تغییر کرده من درک میکنم شرایطش سخته ولی بعضی وقت ها انگار از من لج داره یه چیزی میگه من خیلی ناراحت میشم بعد میگه شوخی کردم و این موضوع روزی چندین بار تکرار میشه

الان من چیکار کنم بهتره؟ خیلی نگران رابطمون هستم 😞😞


اطلاعات تکمیلی

سن۳۸جنسیتزنشغلمترجم وضعیت تاهلمتاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست خوبم
کاملا حق دارید که نگران رابطه تون باشید.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید همسرتون در شرایط مالی. روحی و روانی قرار دارند که فشار زیادی رو متحمل می شوند. زیرا نه تنها شغل شان را از دست دادند بلکه حس امنیت و قدرت شان زیر سوال رفته. مردان خودشان را تشکیل دهنده یک زندگی می دانند و وقتی اون زندگی دچار مشکلاتی می شود خودشان را مقصر می دانند اما ممکن نمودهای متفاوتی داشته باشد. و اگر همسرتان وجهه اجتماعی شان خیلی براشون اهمیت داشته باشد قطعا تحمل این شرایط براشون سخت خواهد بود.
توصیه می کنم
ابتدا شرایط موجود را درک کنید . و به این اتفاق به عنوان یک چالش نگاه کنید.
فقط و فقط با همسرتان همدلی کنید. کنارش باشید. اجازه دهید از وجود شما حس امنیت بگیرد.
واکنش مردها نسبت به زنان در مواجهه با بحران متفاوت است. زنان نیاز دارند در مورد اون اتفاق حرف بزنند . برون ریزی کنند اما مردان نیاز دارند سکوت کنند و مسئله را توی ذهنشون حل و فصل کنند. زمان بدهید. فقط بهشون بگویید هر وقت احتیاج داشتی با من حرف بزنی من هستم ، روی من میتونی حساب کنی. اگر خواستند باهاتون صحبت کنند فقط دو گوش شنوا باشید و در عین حال سعی کنید احساسش را درک کنید. قضاوت. نصیحت نکنید. وسط صحبتهاش نپرید. از جملاتی مثل حالا اتفاقیه که افتاده. ممکن برای هرکسی پیش بیاد. و.. استفاده نکنید. حتی در این مواقع ارائه راه حل هم کمک زیادی نمی کند مگر خودشان درخواست کمک کنند .
ترغیبش کنید در مورد احساساتش صحبت کند.
خودتان سعی کنید خیلی شکایت نکنید. می توانید شما هم در مورد احساستون بگید 
در مواقعی که در شرایط مناسبی هستید با هم صحبت کنید. ببینید برای اینکه حال روحی شان بهتر شود چه راه حل هایی پیشنهاد می دهند. و یا شما به عنوان همسر چه کمکی می توانید بکنید. وقتی به نتیجه رسیدید سعی کنید آن موارد را در زندگی تان پیاده کنید.
اینکه می گویید از شما لج داره... باید بگم همه ما در مواقعی که حال روحی مناسبی نداریم. ممکن احساسات بدمان را به نفر دیگری انتقال بدیم. اما این به معنی آن نیست که شما رو مقصر می دانند. در این شرایط سعی کنید برای زمان کوتاهی محل را ترک کنید. یا موضوع بحث را تغییر دهید. و یا به همسرتان بگویید من میدونم چقدر توی شرایط سختی هستی اما بدون من کنارتم تحت هر شرایطی  و به توانایی تو ایمان دارم. اما بدون با کنایه و یا ناراحتی مشکلی حل نمیشه بیا بجاش با هم حرف بزنیم یا اگر احتیاج داری برو یکم قدم بزن برگرد.

امیدوارم در کنار هم بتوانید مشکلات را پشت سر بگذارید
پایدار باشید

تجربه شما

login captcha

ممنون از شما خانم دکتر 

من تقریبا توصیه های شما را دارم به عینه توو زندگیمون انجام میدم و همیشه سعی کردم با رفتارهام نشون بدم که کنارش هستم و شرایط جدیدش تاثیری توو احساس من به ایشون و زندگیمون نداشته ، از این به بعد هم بیشتر تلاش خواهم کرد 

از شما سپاسگزارم برای راهنماییتون 

🙏🏼🙏🏼