باسلام و خسته نباشید. من 25 سالمه و 9 ساله ازدواج کردم اونم برای فرار از محیط وحشتناک ناآروم خانواده با پسری که هیچ شناختی ازش نداشتم . یه دختر 6ساله دارم. توو این 9سال واقعا تحمل کردم اخلاق وحشتناک شوهرمو. والا نمیدونم چی بگم یکی دوتا نیست مشکلم. شوهرم خیلی سرد و بی احساس و بددهنه. بطوریکه هرروز به من و خانوادم توهین میکنه . اوایل از خودم دفاع میکردم کتکم میزد آنقدر کتکم زد پیش خانوادش و غریبه و حتی خانوادم که دیگه سنگ شده جسمم. توو خونه نه حق گرفتن گوشی دارم تو دستم نه حق نگاه کردن تلویزیون. تا برم سمتشون غر میزنه و دعوا ایجاد میکنه. از نظر مالی وضعش خوبه اما خرج نمیکنه همش حسرت به دلم میزاره. توو خونه زندونیم. ماهی یه بار میرم بیرون که اونم آرایشگاهه که خودش عین زندانی ها منو حمل میکنه. بارها کتکم زده و از خونه بیرونم کرده منم میرفتم و بخاطر بچم برمیگشتم. دخترم استرسی شده از بس بحث داریم توو خونه. حتی خیانتم کرده بهم.
والا موندم دیگه خسته شدم و نمیکشم . چیکار کنم ؟ دارم نابود میشم . جسمم به کنار ، روحم دیگه توانشو نداره.
اطلاعات تکمیلی
سن25جنسیتزنشغلوضعیت تاهلمتاهل
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید