2794

دوست نداشتن همسر بعد از 9 سال زندگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 95 بازدید

سلام من ۹ ساله که با همسرم ازدواج کردم  از اول نمیخواستمش یکی دیگه رو دوست داشتم و عاشقش بودم ولی چون نتونست خونواده اش رو راضی کنه نیومد ولی بعد ۹ سال هنوز نتونستم رابطه عاطفی با همسرم داشته باشم راستش دوسش دارم ولی یه عادته بیشتر ‌.تو زندگی ام عشق کم دارم نمیتونم باهاش رابطه جنسی خوبی داشته باشم

اطلاعات تکمیلی

سن۳۱جنسیتزنشغلحسابداروضعیت تاهلمتاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

تشکر از اینکه مارو انتخاب کردید 

همه ما در طول زندگی‌مان به نوعی عشق را تجربه می‌کنیم. گاهی این عشق سرانجام خوشی دارد و به ازدواج ختم می‌شود و گاهی به یک عشق نافرجام تبدیل می‌شود؛ سرنوشت، اتفاقات و همه چیز دست به دست هم می‌دهند تا ما را از یکدیگر جدا کنند

یکی از دلایلی که بعد از 9سال  نتوانستید با همسرتان رابطه خوبی برقرار کنید میتواند مقایسه عشق قدیمی تان با همسرتان باشد

به هیچ عنوان نباید همسرتان را با تجربه قبلی که داشتید از هیچ لحاظ (ظاهر، تحصیلات، رفتار، اخلاق و غیره) مقایسه کنید، این کار فقط باعث حسرت شما می‌شود چون به علت ناکامی که داشتید، احساس‌تان می‌تواند اساس واقعی نداشته باشد و تجربه قبلی‌تان را بدون هیچ عیب و نقصی بدانید.

ما قرار نیست چیزی یا فردی را فراموش کنیم ما قرار است با مدیریت افکارمان، نسبت به خودمان و افکارمان آگاه باشیم و اجازه ندهیم هر وقت که دل‌مان خواست با یادآوری گذشته ذهن‌مان را درگیر کنیم؛ به عبارتی نباید اجازه بدهیم تفکر احساسی ما از تفکر منطقی‌مان پیشی بگیرد. گاهی این‌قدر در افکار گذشته غرق می‌شویم که هیچ لذتی از زمان حال خود نمی‌بریم.


 وقتی ذهن‌تان به گذشته می‌رود به او دستور ایست بدهید این یک تکنیک و راهکار درمانی هست که به آن (ایست ذهنی) می‌گوییم به محض این‌که ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می‌دهیم و از پیشروی آن جلوگیری می‌کنیم. مثلا به‌خود بگویید: دیگر نمی‌خواهم به این موضوع  فکر کنم.به دنبال ویژگی‌های مثبت همسرتان فکر کنید چه خصوصیات اخلاقی دارد که خوش‌تان می‌آید آن را برای خود بزرگ جلوه دهید؟ در جمع دوستان از او تعریف کنید و با افتخار به دیگران معرفی‌اش کنید. 


 بسیاری اوقات پیش می‌آید که ذهن ما آنقدر از گذشته پر شده که نمی‌توانیم به موضوع دیگری فکر کنیم. ذهن تا حد معینی گنجایش دارد و باید به نوعی از افکار نامطلوب و دوست نداشتنی خالی شود. بهترین کار در این زمان نوشتن است، کافی است هرچه در ذهن دارید بدون هیچ‌گونه انتخابی روی کاغذ بیاورید و هیچ‌چیزی را جا نیندازید. باید کاملا بدون سانسور و صادقانه بنویسید تا ذهن کاملا تخلیه شود.  بعد وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

اشاره کردید در زندگی عشق کم دارید چقدر سعی کردید عشق را به وجود بیاورید تا زمانی که گذشته را مرور کنید نمیتوانید از حال لذت ببرید .با توجه به اینکه 9سال هست ازدواج کرده اید اگر هنوز درگیر عشق قدیمیتان هستید بهتر است با مشاور جلسه حضوری داشته باشید 

با راهکارهای ارائه شده و مدیریت افکارتان می‌توانید آینده را جایگزین گذشته کنید.

فائزه دشتی

کارشناس ارشد روانشناسی 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha