2794

خیانت همسر و تردید برای ادامه زندگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 124 بازدید

سلام وخسته نباشید من یک بار هم سوال پرسیده بودم قبلا ،مشاور نی نی سایت گفت حتما مشاوره حضوری برید متاسفانه من در حال حاضر اصلا توانایی و بضاعت مشاور  رفتن رو ندارم ،خیلی هم ناراحتم و میدونم برای زندگیم ضروری هست اما نمیشه ،لطفا شما خواهرانه  و برادرانه جامع تر کاملتر جوابمو بدین و منو راهنمایی کنید من سی دو ساله ام ،شوهرم سی و  سه ساله ،قبلا یکبار ازدواج کردم جدا شدم بچه هم ندارم ، ،شوهرم پسره مجرد بوده،به صورت صیغه محرمیت و نه عقد دایم تقریبا پنج ساله با همیمم، دو سال دوست بودیم با هم زندگی میکردیم،امسال سومین ساله که  به صورت رسمی که خانواده اش و فامیلش  میدونن با هم زندگی میکنیم ،تقریبا یک و سال و نیمه با اون خانوم در ارتباطه با هم بده بستان مالی هم داشتن ،فکر کنم مشکلشونم از سر همین پول بوجود اومده با هم دعوا کردن!!مشتری شوهرم بوده با هم ریختن رو هم ،به دختره هم گفته زن نداره من زنگ زدم به خانومه باور نمیکرد این مردک متاهله ، ساعت رفت و آمد مشخصی نداره همسرم کارش آزاده بنابراین تونسته که این همه مدت پنهان کنه ،همیشه هم گوشی و تبلتش قفله به بهانه اینکه ممکنه سر کار، تو خونه های مردم جا بمونه باید قفل باشه ،من اطمینان داشتم بهش ،میگفتم کاری نمیکنه در حد چشم چرخوندن تو خیابونه یا تو اینستا چرت و پرت ببینه دیگه ،اونم دعواش میکردم گاهی،میگه رابطه  جنسی نبوده ،رابطه کاری مالی بوده ،ولی من شک دارم بهش رابطه  بوده یا نه ??تقریبا بیست روزه فهمیدم ،امشب کل تبلتشو گشتم یه سری پیام صوتی دیدم که به دختره گفته ازدواج نکن بمون برای من !?من موندم که چطوری با وجود من همچین حرفایی زده تویی که زن داری!!ابراز محبت و گردش و پول دادنو همه چی تعطیله برای من همیشه با عصبانیت و  دادو بیداد حرف میزنه !!متاسفانه من پدر و مادر و حامی و فامیلی ندارم ،به خانواده خودشم اصلا نگفتم ،چون پشت تمام اشتباهات پسراشون وایمیسن،از خانوادشم اصلا حساب نمیبره ،تو این چندین سالم هر وقت گفتم عقد کنیم بهونه بی پولی و گرفتاری مالی،بپرس مدارک چی میخواد  اینارو آورد،چون یه مشکل مالی که مال قبل از من بود بوجود آورده بود شوهرم پدر مادرش خونه شونو فروختن و تاوان کار آقارو دادن!!تو اوج بحران زندگیمون رفت با یکی یا چند تا دیگه زن و دختر  ریخت رو هم ،من الان خیلی مرددم ،پولی ندارم میترسم میخوام بزارم برم ،میگه دوست دارم !! من رابطه جدی با هیچ کس نداشتم اون دختره از اون آویزونا بوده !!شوهرمم نه تیپ نه ظاهر نه اخلاق خوبی داره حتی هر کی با من دیدش یواشکی گفت به تو نمیاد ،منم از تنهایی در به دری خسته شدم  خودمو گول زدم فکر کردم آدمه ،خدا شاهده همشم دنبال خونه و زندگیمم نمیگم کاملم ولی اونقدرم بد نیستم که مستحق این خفت باشم

 تو تبلتش کانالای صیغه یابی دوست یابی یه عالمه فیلم پ و ر ن کامل که تو ت ل گ ر ا م ش بود و دیدم،کلی عکس لختی ،صداهای زنان خراب،در حدود هفت هشت تا شماره بلاک شده با اسمای مستعار زنانه،مشکل س ک س اینا ظاهرا نداشتیم،البته من داشتم باهاش ،دیر به دیر رابطه داشت اونم فقط خودشو راحت میکرد ، در فکر من نبود اصلا ،بهش میگم چرا خیانت کردی میگه خریت کردم !! آدم جایز الخطاست!!!ظاهر فوق العاده مظلومی داره و خیلی هم دروغگو هست حتی تو مسایل بی اهمیت روزمره ،یعنی خودم باورم نمیشه،خلاصه من موندمو آینده نا معلوم ،نه پول دارم نه جایی که برم نه حامی ای،به هیچ عنوان امیدی به درست شدنش هم ندارم،دوست ندارم خودمو بیچاره تر کنم ،لطفا شما بگید چیکار کنم  بهتره ،بمونم  امید واهی داشته باشم که شوهرم آدم میشه  یا کم کم به رفتن از این زندگی فکر کنم میخواستم

 بگم بریم عقد کنیم بعد پشیمون شدم ،چون ترسیدم دردسرم واسه جدایی بیشتر بشه،به کار پرستاری شبانه روزی سالمند که جا میدن بهت ،و پانسیون خصوصی زندگی کردنم فکر کردم ،چون قبلا هم یک سال کار کردم،از نظر اخلاقی. جنسی، مالی همه جوره هم در تنگنام واسه همینم وقتی خیانت و کثافت کاریشو فهمیدم دیگه هیچ علاقه ای هم ندارم بهش، از ترس روبرو شدن با جامعه و سختیایی که کشیدم و بی خونه گی موندم فقط ،ببخشید طولانی شد امیدوارم کمک کنید ،یک دنیا تشکر


پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

برای شرایطی که پیش آمده  متاسفم لکن در پیام قبلی که همکارم پاسخ داده اند راهنمایی کامل رو به شما کرده اند 

این که از ترس تنهایی و نداشتن سرپناه بخواهید این شرایط را تحمل کنید منطقی نیست 

وقتی ایشان حاضر نمیشوند شما را عقد کنند یعنی نمیخواهند  زیر بار مسئولیت بروند وتعهدی به زندگی مشترک ندارند 

شما از نظر قانونی هیچ حق وحقوقی ندارید از طرفی اگر با این شرایط عقد کنید مشکلتان بیشتر هم میشود چرا که هیچ تضمینی نیست که مشکلاتتان با ایشان ادامه نداشته باشد 

دوست عزیز من  دغدغه های شما را به عنوان یک زن تنها در جامعه میفهمم لکن شما نباید بخاطر ترس از روبه رو شدن با مشکلات در وضعیت نابسمانی که هستید بمانید 

همانطور که همکارم اشاره کرده اند به دنبال کسب یک مهارت باشید . برای شما که به دنبال جا ومکان هستید پرستار کودک وسالمند میتواند گزینه مناسبی باشد 

میتواند با سامانه 123تماس بگیرید . شرایطی برای زنان بی سرپرست یا بدسرپرست وجود دارد که شما را حمایت میکنند لکن پیشنهاد من به شما پیدا کردن یک شغل وکسب درامد هست 

میتوانید تا زمان پیدا کردن شغل مناسب بمانید وبعد از ایشان جدا شوید 

شرایط شما برای ادامه زندگی با ایشان مناسب نیست وبا توجه به اینکه عقد نیستید وامکان جدایی برای شما راحت تر هستت بهتر است کمی منطقی تر به موضوع نگاه کنید 

مشکل شما تنها خیانت ایشان نیست شما در مسائل جنسی مالی و ... هم مشکل دارید 

از تغییر کردن نترسید شما یک زن بالغ هستید ونیازی به حمایت کسی ندارید باید سعی کنید مستقل شوید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha