سلام، خواهش میکنم راهنماییم کنین، من ۵ ساله که ازدواج کردم و سه ساله که خونه خودمون هستیم، از همون روز اول به دلیل رفتارهای خیلی منطقی و به دور از احساس شوهرم نسبت به خودم و شدیدا احساسی نسبت به خانوادش من احساس میکردم که شوهرم اونها رو خیلی بیشتر از من دوست داره، خیلی زیاد پیش اومده که برنامه های دونفرمون رو بخاطر درخواستهای بی برنامه و ناگهانی پدر و مادرش کنسل کرده و من چندبار باهش صحبت کردم و گفتم که خیلی ناراحت میشم و خواستم حتی یه بارم شده بهشون بگه که نمیتونه چون از قبل برای خودمون برنامه ریزی کردیم ولی شوهرم هر بار بجای جواب منطقی ، سر و صدا و ناراحتی میکنه و میگه تو با خانواده من مشکل داری. حتی بارها شده من ازش پول خواستم و گفته ندارم ولی درست همون روز یا همون هفته خواهرش ازش پول خواسته و بدون کوچکترین مخالفتی بهش پول داده درحالیکه پدرش هم وضعش خوبه هم سالم و سرحاله ولی خواهرش از شوهر من پول گرفته منم که بهش اعتراض کردم گفت تو حسودی و از اون به بعد پنهانی به خواهرش پول میده حتی اگر از قبل قرار باشه بریم دکتر ولی خواهرش بخواد بره تفریح فوری درخواست شو قبول میکنه و منو نادیده میگیره باید چیکار کنم؟.
من واقعا به کمک احتیاج دارم، الان شوهرم به بهانه مریضی باباش یک هفته است شبانه روز پیش اوناست و به جز سه چهار ساعت ، خونه نیومده منم اومدم خونه مامانم، حالا باید چیکار کنم؟ هر چی میگذره بیشتر احساس میکنم منو دوست نداره و باعث میشه همش به جدایی فکر کنم
پاسخ سلام دوست عزیز با او با زبان آرام و خوب صحبت کنید ببینید حرفش چیست و از این جریان پیش آمده و حال خودتان و تپش فلبتان و ... به او توصیف کنید. درضمن باید توجه کنید که الان هم در حال آشنایی هستید و تمام ...
پاسخ سلام عزیزم. اطلاعات کمی از گذشته رابطه دارم. طریقه اشنایی و ازدواجتون چطور بود؟ رابطه با عشق شروع شد؟ در دوران نامزدی رابطه عاطفی خوبی داشتید؟ سردی از کی شروع شد؟ الان مشکل واژینیسم کاملا حل شده؟ راب...
پاسخ سلام وقت بخیر اینکه شما گفتین هر کاری کردم یعنی لجبازی و اصرارو...؟؟؟ در حال حاضر برای رسیدن به خواسته هاتون اولا دلیل منطقی بیارید دوما اصول مذاکره رو رعایت کنید تو بیان خواسته تون از فاعل من همراه ب...
نحوه برخورد با بی اعتنایی همسر
پاسخ سلام دوست عزیز تاریخچه رابطه شما به چه صورت بوده اطلاعات ناقصی ارایه کردید که برای راهنمایی کاملتر نیاز به آنهاست. آیا قبل ازدواج نیز متوجه سردی رفتاری ایشون بودید؟ آیا از رابطه جنسی خود رضایت دارید؟ ...
خیلی ممنونم از راهنماییتون، ولی همسرم مسئولیت خانوادش به عهدش نیست، پدرش هست.
فرزند ارشده و من تا حالا بارها باهش صحبت کردم ولی اصلا حرفامو قبول نداره، میگه تو اینجوری فکر میکنی و تقصیر خودته که ناراحتی، و حاضر نیست یه بار بشینیم منطقی دربارش حرف بزنیم فوری از کوره در میره و بهش برمیخوره و میگه حوصله این حرفای خاله زنکی رو ندارم و میگه تو با این حرفات کاری میکنی از چشمم بیفتی . درصورتی که واقعا حق با منه و حتی خانواده منم خودشون متوجه این موضوع شدن، بدون اینکه من چیزی بگم
شوهرم فکر میکنه مامانش بهترین مادرشوهر دنیاست و من به مامان و خواهرش حسادت میکنم درصورتی که من از اول اصلا اینطوری نبودم، همیشه با احترام باهشون رفتار کردم اما چون همیشه شوهرم مدافع مامان و خواهرشه کم کم داره از اونا بدم میاد